چرا بعضی از جوامع باستانی جمجمهی افراد را سوراخ میکردند؟
اما مطالعات جدید نشان میدهد که این عملهای جراحی خطرناک به دلایل پزشکی انجام نمیشدند، بلکه با دلایل کاملا آیینی انجام میشدند. معمولا اکثر کسانی که این جراحی روی آنها انجام میشد، زنده میماندند.
باستانشناسان جمجمهی 13 نفر در هفت مکان باستانی از زیر خاک درآوردند. «جولیا گرسکی»، یک باستانشناس از موسسهی باستانشناسی آلمانی میگوید این 13 نفر در قسمت پشت جمجمه و وسط آن سوراخهای ناشی از جراحی داشتند. جراحی در این قسمت از جمجمهی انسان که اصطلاحا به آن «سوراخ کردن جمجمه» (trepanation) گفته میشود، واقعا خطرناک است.
گرسکی میگوید: «احتمالا در گذشتههای بسیار دور (قریب به 11 هزار سال پیش( جراحی سوراخ کردن جمجمه در اصل با اهداف پزشکی انجام میشده، اما با گذر زمان به یک آیین نمادین بدل شد.»
باستانشناسی به نام «ماریا مدنیکووا» از آکادمی علوم روسیه با گرسکی همعقیده است و میگوید این جمجمهها از نمونههایی هستند که نشان میدهد در زمانهایی سوراخ کردن جمجمه به عنوان یک آیین وجود داشته است. او قبلا جمجمههای مشابهی را مورد مطالعه قرار داده بود. شاید در گذشته سوراخ کردن جمجمه یکی از ارکان مناسک گذار برای کسانی بوده که به سن بلوغ رسیده و مسوولیتهای جدید اجتماعی به عهده میگرفتند.
ایجاد یک سوراخ مرکزی در پشت سر انسانها یک عمل مرگبار بود. جراحان باید میدانستند که دقیقا تا چه میزان استخوان جمجمه را بتراشند تا مبادا هیچ آسیبی به مغز برسد. آنها همچنین باید میدانستند که چگونه از بروز احتمالی خونریزی رگها جلوگیری کنند. این جراحی باید با سرعت تمام انجام میشد تا میزان خونریزی در کمترین حد ممکن باشد.
از این 13 جمجمه، در 11 عدد آنها نشانههایی از جوش خوردن و رشد استخوان دیده میشود. این نشان میدهد که این افراد از عمل جراحی جان سالم به در بردند و پس از آن سالها در صحت و سلامت زندگی کردند. محققان تشخیص دادند که 6 عدد از این جمجمهها متعلق به مردان و 6 عدد دیگر هم متعلق به زنان بودند. جنسیت یکی از این افراد قابل تشخیص نبود چون در جمجمهی او شکافهایی وجود داشت.
اکثر این افراد در سنین بین 20 تا 40 سالگی مردند. یکی از این زنان بین 14 تا 16 سالگی مرده بود. استخوان جمجمهی او دوباره رشد کرده بود. براساس برآورد محققان، این نشان میدهد که جمجمهی او در 10 سالگی جراحی شده بود.
محققان روی سطح استخوانها سی تی اسکن و رادیولوژی انجام دادند و به دقت آنها را بررسی کردند، اما هیچ اثری از آسیب یا تومور مغزی پیدا نکردند. در گذشته جراحی جمجمه با اهداف پزشکی و درمانی انجام میشد و اغلب اوقات، جراحان کنار مغز را سوراخ میکردند. با مطالعهی این استخوانها نمیتوانیم بگوییم که آیا سوراخ کردن جمجمه با هدف درمان سردردهای مزمن، صرع، مشکلات روانی انجام میشد یا برای دور کردن ارواح خبیث.
البته علاوه بر سوراخ کردن جمجمه در قسمتهای خطرناک و نامتعارف، شواهد دیگری هم وجود دارد که از جراحی آیینی جمجمه در جنوب روسیه خبر میدهد. اکثر این افراد طبق سنتهای خاصی دفن شده بودند، این نشان میدهد که آنها در جامعه از تبار بالایی برخوردار بودند. به عنوان مثال، جمجمهی هفت نفر در یک گروه کنار هم قرار گرفته و به شکل خاصی نزدیک تکه استخوانهای دست و پا تزیین شده بودند. بریدگی استخوانهای دست و پا نشان میدهد که بدنهای آنها پس از مرگ قطعه قطعه شده و سپس طبق آیین دفن میشدند. از میان این هفت جمجمه، در پنج عدد آنها سوراخ جراحی مشاهده میشد. در جمجمهی دیگری هم عمل سوراخ کردن جمجمه ناقص انجام شده بود، احتمالا این کار هم عمدی بوده و دلایل فرهنگی خاصی داشته است.
مدنیکووا پیشبینی میکند که آیینها و معنای نهفته در سوراخ کردن جمجمه برای همیشه یک راز باقی خواهد ماند. او میگوید: «ما با اسطورهها و آیینهای قبیلههایی که 6000 سال پیش زندگی میکردند، آشنایی نداریم.»
منبع:digikala
No tags for this post.