چگونه با مبتلایان به اوتیسم برخورد کنیم؟

جدا از بررسی نشانه ها وعوامل اختلال به وجود آمدن این اختلال، نقش والدین و معلمان، راه کارهای موثر در پیشگیری از این اختلال باعث شد تا گفت و گویی با دکتر حسن کرباسی آرانی، متخصص اعصاب و روان، عضو هیات علمی پیشین دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام دهیم.

نشانه های اختلال اوتیسم چیست که والدین با ظاهر شدن آن نشانه ها دریابند که کودک شان مبتلا به این بیماری شده است؟

در خود ماندگی یا اوتیسم نوعی اختلال رشدی(از نوع روابط اجتماعی) است. هسته مرکزی اختلال درخودماندگی، اختلال در ارتباط است؛ معمولا کودکان مبتلا به اوتیسم در ارتباطات کلامی و غیر کلامی، تعاملات اجتماعی و فعالیت‌های مربوط به بازی مشکل دارند. تاخیر در زبان گفتاری، ناتوانی در من گفتن، ناتوانی در ارتباط برقرار کردن با همسالان، فقدان تقابل هیجانی یا اجتماعی، دل‌مشغولی دایم نسبت به برخی از اجزای اشیا، چسبندگی ظاهرا انعطاف‌ناپذیر به عادت‌ها، اشکال در بازی انتزاعی تخیلی، تمایل نداشتن به زندگی اجتماعی و نداشتن انگیزه، کج خلقی و رفتارهای پرخاشگری( اغلب)، ضریب هوشی پایین(گاهی اوقات) و… از جمله نشانه های این اختلال است.

معمولا این علایم چه زمانی بروز می کند؟

نشانه های این اختلال معمولا پیش از سه سالگی در کودکان نمایان می شود. میزان شیوع این اختلال نیز در پسران بیش از دختران است.

در این بین خانواده ها چه نقشی در کنترل و درمان این بیماری دارند؟

این بیماری خیلی سخت، در دراز مدت قابل کنترل است به همین دلیل خانواده ها باید با صبر وشکیبایی در تربیت بیشتر کودک‌شان کوشا باشند. والدین نباید هیچ وقت خودشان را محکوم سازی کنند. مثلا مادر نگوید تقصیر پدر است یا پدر نگوید تقصیر مادر است. هم اکنون علت مشخصی برای این بیماری از نظر علمی پیدا نشده و نظریه هایی مانند گسترش زندگی ماشینی و آپارتمان نشینی، پیشرفت صنعت و تکنولوژی، هوای آلوده، مسافرت، سزارین، چاقی مادر، وضعیت اقتصادی، اجتماعی، سبک زندگی و سطح تحصیلات والدین از نظر علمی رد شده  است؛ نقش محیط بارز نیست و این اختلال در هر قشر خانواده ای وجود دارد و به طبقه خاص اجتماعی تعلق ندارد. درخودماندگی بیشتر یک نشانه ژنتیکی قوی دارد که اغلب به وسیله تقابل بین ژنی (گروهی از ژن‌ها) یا گاهی جهش ژنی ایجاد می‌شود. در واقع تفاوت در بعضی ژن ها این اشکال را به وجود می‌آورد. معمولا به ازای هر 6تا7 هزار کودک زنده متولد شده ممکن است یک نفر مبتلا به اوتیسم باشد. در ایران آمار دقیقی نسبت به این بیماری وجود ندارد. ممکن است حدود 200 تا400 هزار نفر مبتلا به اوتیسم داشته باشیم. والدین در وهله نخست باید برای کنترل و پیشگیری از این بیماری یک محیط کاملا آرامی برای کودکان ایجاد کنند. دوم اینکه از روان پزشکان اطفال یا متخصصان روان پزشک راهنمایی بگیرند و در کلاس های مربوطه که اغلب توسط انجمن های اوتیسم برگزار می‌شود شرکت کنند تا مهارتشان در برخورد با این کودکان افزایش یابد. همچنین والدین باید کتاب هایی پیرامون این مساله بخوانند. از سوی دیگر والدین باید واقعیت را بپذیرند که دارای چنین فرزندی هستند و به جامعه بقبولانند که این مساله نشانه ضعف و گذاشتن انگ و برچسب گذاری بر این کودکان نیست.

تحقیقات نشان داده است پدر نسبت به مادر نقش مهمتری در امر آموزش این کودکان دارد.

بهترین روش درمانی که باید والدین برای کنترل این بیماری بکار ببرند، کدام است؟

موسیقی درمانی، بازی درمانی، نقاشی، قصه گویی، کتابخوانی و وادار کردن آنها برای شرکت در گروه های همسالان یکی از روش های موثر در برقراری ارتباط با این کودکان است. این کودکان باید به تدریج وارد بازی شوند و با گروه همسالان خودشان ارتباط برقرار کنند. این کودکان از تغییر می ترسند. والدین باید ترس از تغییر در کودک شان را کم کنند و این کودکان را آهسته و به تدریج با تغییرهای محیط اجتماعی آشنا و وقت بیشتری را نسبت به این کودکان صرف کنند. در عین حال والدین نباید نسبت به تربیت کودک دیگر خانواده غافل باشند. پدر و مادرها باید دو سوم وقت خودشان را صرف این کودکان کنند و یک سوم وقت‌شان را به دیگر کودک‌شان اختصاص دهند. والدین می توانند همزمان دو کودکشان را در بازی شرکت دهند.

در این بین نقش پدر مهمتر است یا مادر؟

تحقیقات نشان داده است پدر نسبت به مادر نقش مهمتری در امر آموزش این کودکان دارد. علت این امر هنوز مشخص نیست اما مطالعه ها نشان داده که مهارت کودکان اوتیسمی که پدرشان در آموزش شان نقش داشته اند بیشتر از کودکانی است که توسط مادران شان آموزش دیده اند. مادر بیشتر در نقش عاطفه این کودکان دخالت دارد.

آیا اختلال اوتیسم با انجام چنین آموزش هایی از سوی والدین قابل درمان است؟

بهبود بیماری به مفهوم اینکه تمام نشانه ها از بین برود و صد در صد فرد درمان شود، وجود ندارد. این بیماری قابل کنترل است یعنی می توان این ناتوانی ها را توسط توان بخشی بهبود داد.

آیا این کودکان می توانند در مدارس عادی هم درس بخوانند؟ آیا منعی برای حضور این کودکان در مدرسه های عادی وجود دارند؟

این کودکان باید با جامعه پیش بروند به همین دلیل آنها باید به مدارس عادی راه پیدا کنند. حضور نیافتن این کودکان در مدرسه‌های عادی باعث کلیشه ای شدن و برچسب سازی آنها می شود. همین امر باعث شد سال های قبل مردود شدن در مدرسه‌ها حذف شود و بیشتر ملاک نمره بر اساس ارزشیابی دانش آموزان باشد. مردود شدن این کودکان ظلمی مضاعفی برای آنها تحمیل می کند. این کودکان باید بیشتر رشد پیدا کنند و کلاس های تقویتی بیشتری برای آنها گذاشته شود. معلم و خانواده ها در سال های اول تربیت نقش خیلی مهمی دارند. خانواده ها باید خودشان به طور مستقیم وارد عمل بشوند. حداقل یکی از آنها ساعت بیشتری با فرزندشان سپری کنند. این کودکان بر اساس نوع شدت بیماری شان می توانند در مدرسه های عادی شرکت کنند. اگر شدت این بیماری بیشتر باشد نمی توانند در مدرسه عادی حضور پیدا کنند. حضور در این کلاس ها باعث افزایش مهارت این کودکان می شود. گاهی ممکن است از معلم های اختصاصی نیز برای آموزش و مهارت بیشتر استفاده شود.

 

گفتگو : فرزانه صدقی

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا