چشم‌انداز سیاسی جهان ناامید کننده است

چشم‌انداز امنیت بین‌المللی و ژئوسیاسی در حرکت و تکاپو است و فرضیه پیشرفت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مستمر که مشخصه 25 سال نخست پس از پایان جنگ سرد بود، را به چالش می‌کشد. در این بین، تغییرات انقلابی و بنیادین کنونی در سطح دنیا دارای پیامدهای عمیقی برای نظم امنیت بین‌المللی خواهد بود.

ارزیابی آنچه رخ خواهد داد موضوع یک علم دقیق نیست بلکه نوعی عمل کارآمد برای آماده‌کردن چالش‌های بالقوه و شناسایی سیاست‌های درست برای ارتقادادن پیامدهای آتی است.

طی سال میلادی گذشته، مجمع جهانی اقتصاد با بیش از 280 عضو برای ارائه سه سناریوی مجزا با هدف کمک به درک این موضوع مشورت کرد که چشم‌انداز امنیت جهانی در آینده چگونه به نظر می‌رسد.

این مجمع در همکاری با متخصصان شش منطقه دنیا و نمایندگانی از تمامی بخش‌ها، سه سناریو را برای امنیت بین‌المللی طراحی کرد و مضامین آن‌ها را برای تمامی بازیگران حاضر در جوامع مختلف بررسی کرد.

تجسم‌بخشی آینده‌های ممکن پیش روی جهان به شناسایی اقدامات حال حاضری کمک خواهد کرد که می‌توانند روند کنونی را دستخوش تغییر کنند.

پیش از توصیف این سناریوها ذکر این نکته ضروری است که هیچ یک از این سناریوها دقیقا چشم‌انداز امنیت جهانی را توصیف نمی‌کنند زیرا این چشم‌انداز به طور همزمان شامل عناصر چندگانه‌ای از یک یا تعداد سناریوهای بیشتر است.

این سناریوها به شرح زیر هستند:

شهرهای حصارکشیده شده

در این سناریو، دولت‌ها در حل مشکلات ارائه خدمات به شهروندانشان ناکام خواهند بود و این موضوع موجب می‌شود تعداد شهروندان بیشتری به خدمت‌گذاران بخش خصوصی و آن‌هایی مراجعه کنند که هنوز ابزار حل مشکلات آن‌ها را دارا هستند.

کالاهای عمومی مانند آب و حتی هوای تازه به نوعی کالاهای تجاری ارزشمند تبدیل خواهند شد. ناکامی دولت‌ها به عنوان تضمین‌کننده حداقل خدمات عمومی موجب می‌شود جوامع به طور روزافزونی بین نخبگان و طبقه فقیر جوامع قطبیده شوند و به عبارتی انسجام اجتماعی به حداقل خواهد رسید.

در مقایسه، تحرک جمعیتی به دلیل مهاجرت اجباری گروه‌های مختلف به دلیل تغییرات آب و هوایی یا در جستجوی زندگی بهتر افزایش خواهد یافت. اردوگاه‌های مهاجران بیشتر و دائمی خواهند شد و شرکای بخش خصوصی در آن‌ها دخالت خواهند داشت. جوانان حاضر در این اردوگاه‌ها به طور روزافزونی به سمت باندهای مختلف کشیده خواهند شد و به گروه‌های دارای خصومت با نظام‌های حاضر تبدیل خواهند شد.

افزون بر این، طبقه در حال کوچک‌شدن پرداخت‌کنندگان مالیات، متقاضی تامین امنیت خواهد بود و قوانین قدرتمندتری را به عنوان بهای حفظ نظم خواهند پذیرفت. این موضوع در نواحی حیاتی از لحاظ اجتماعی و اقتصادی مانند شهرهای اصلی کشورها رخ خواهد داد.

در این میان، باندهای مختلف درست مانند دولت‌های گذشته در نواحی گوناگون دخالت خواهند کرد. همچنین خطرات داخلی برای خود دولت‌ها به حدی شدید خواهند بود که آن‌ها توان کمی برای دخالت‌کردن در اقدامات امنیت جمعی از طریق سازمان‌های منطقه‌ای و بین‌المللی خواهند داشت و خود این سازمان‌ها به تدریج رو به زوال خواهند رفت.

مسئولیت حکومت و ارائه تمامی انواع خدمات از سطح دولت‌های ملی به سمت دولت‌های شهری حرکت خواهد کرد و دولت‌های شهری و ایالتی تلاش خواهند کرد به یکدیگر متصل شده و جزایر امنی را در این دریای بی‌نظمی و اختلال ایجاد کنند.

مناطق قدرتمند

در سناریوی دوم مجمع جهانی اقتصاد، بخش بزرگی از ثروت در جنوب و شرق کره زمین انباشت خواهد شد و این موضوع قدرت را به بخش‌های منطقه‌ای منتقل خواهد کرد. این بخش‌های منطقه‌ای حوزه‌های نفوذ را منسجم کرده و دولت‌ها را به عنوان واحد اصلی نظم جهانی به چالش خواهند کشید.

در این جا، احترام دوطرفه برای علائق و منافع بخش‌های منطقه‌ای، کشمکش‌هایی را که دهه‌های آغازین قرن بیست و یکم در اروپای شرقی، خاورمیانه و غرب اقیانوس آرام به وقوع پیوستند، تسکین خواهد بخشید.

دولت‌ها به طور فزاینده‌ای استفاده مفیدی از سیستم‌های رسانه‌ای های‌تک و نظارتی خواهند کرد تا با روایت‌های تاریخی تولیدشده و تصاویری از تهدیدات خارجی اغراق‌شده، تاکیدکردن بر درون‌مایه‌های اختلافات مذهبی و قومیتی بتوانند شهروندانشان را کنترل کنند.

در این میان، نهادهای جدید منطقه‌ای ایجاد خواهند شد تا آنچه قبلا تجارت جهانی و مفاهیم مشترک جهانی (مانند اینترنت) بودند را در هم شکنند. با قدرت گرفتن این نهادها، روابط بین‌المللی و نهادهایی مانند سازمان ملل دچار زوال خواهند شد.

همچنین، تلاش‌ها برای کنترل‌کردن گرمایش جهانی به نفع اقدامات تک‌جنبه‌ای برای سازگارشدن با این تغییرات افت خواهند کرد. در این میان، ضررهای قابل توجهی به دلیل رویگردانی از جهانی سازی رخ خواهد داد و افراد در حوزه قدرت شهروندانشان را قانع خواهند کرد که این ضررها بهایی است که آن‌ها برای ایجاد ثبات باید پردازند.

افزون بر این، شرکت‌ها استقلال خود را از دست خواهند داد زیرا تجارت درون منطقه‌ای محدود است و آن‌ها به طور فزاینده‌ای تحت کنترل غیررسمی نهادهای منطقه‌ای و جدید قدرت قرار خواهند گرفت.

جنگ و صلح

در سناریوی سوم، قدرت‌های تثبیت‌شده همچنان مضامین تغییرات ایجادشده در قدرت و تاثیر تغییرات فناورانه را انکار خواهند کرد.

تجارت جهانی افت خواهد کرد و اقتصادهای اصلی دنیا راکد خواهند بود. دولت‌های کلیدی در نظم جهانی اقدامات جمعی مانند حفظ صلح، ایجاد قوانین بین‌المللی و سیاست‌گذاری مفاهیم جهانی و همچنین سیاست‌های حفاظت از محیط زیست را رها خواهند کرد و در واقع درون‌نگر خواهند شد.

نوعی حس در حال رشد بی‌قانونی، قدرت‌های در حال ظهور را ترغیب خواهد کرد که وضعیت کنونی را مورد چالش قرار دهند و آن‌ها گاها در این زمینه توسط قدرت‌های اصلی هم پیمانشان به طور آشکار یا پنهان تشویق خواهند شد.

در نهایت، عدم توانایی حفظ نظم و منافع ژئوسیاسی جهانی، دو قدرت‌ اصلی جهانی را وارد نوعی تنش سنتی عمده خواهد کرد. در این جا، به تابوی هسته‌ای همچنان احترام گذاشته خواهد شد اما هر دوی این قدرت‌ها در رسیدن به منافع موردنظر ناکام خواهند بود و دچار نوعی خستگی متقابل خواهند شد.

به دلیل نوعی صلح ناآرام، اذهان مردم به سمت این پرسش خواهد رفت که چه نوع هنجارها و ساختارهایی برای حکمرانی بر روابط بین‌المللی لازم خواهند بود؟

نهادهای بخش خصوصی علاقه به بازیابی تجارت جهانی را به دست خواهند گرفت و بر قوانینی برای حکمرانی بر استفاده صلح‌آمیز از مفاهیم جهانی متمرکز خواهند شد.

رهبری و ریاست در این نهادهای جدید نه توسط کارمندان دولتی بلکه توسط رهبران جامعه مدنی و صنایع انجام خواهد شد. در این میان، ترغیب به بازیابی‌کردن سلامت اقتصاد جهانی روابط سرمایه‌گذاری و تجارت را به یک اولویت تبدیل خواهد کرد و موضوعات اجتماعی مانند حقوق بشر در سطح جهانی نوعی عقب‌نشینی را تجربه کرده و در اولویت نخواهند بود.

در واقع موضوع ارزش‌های جهانی که تمامی مردم دنیا به سمت آن‌ها متمایل هستند، به عنوان پارادیمی برای نظم جهانی رها خواهند شد. در این میان نابرابری قابل توجهی ظهور خواهد کرد و به عنوان بهایی برای حفظ صلح در سطح وسیعی پذیرفته خواهد شد.

ذکر یک نکته

تمامی این سناریوها به عنوان نوعی تصویر ناامیدکننده عمل می‌کنند زیرا آن‌ها پیامدی برای روند منفی کنونی هستند. اما نیازی نیست که دنیا به چنین وضعیتی برسد و فرصت‌های زیادی برای تغییردادن چنین پیامدها و سناریوهایی و شکل‌دادن دنیایی امن‌تر وجود دارند.

 امروزه تصمیماتی که در سطح جهانی گرفته می‌شوند، باید شفاف یاشند و علی رغم نامطمئنی‌های موجود نباید منتظر نشست تا یک شوک ناشی از یک بحران جوامع را وادار به اقدام کند. با این حال سناریوهای ارائه‌شده توسط مجمع جهانی اقتصاد می‌توانند مشکلات بالقوه را شناسایی کرده و روند جدیدی را برای امنیت جهانی آینده به صورت طرحواره ارائه ‌دهند.

 

منبع: مجمع جهانی اقتصاد

ترجمه: شه تاو ناصری

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا