نبود زیرساخت؛ دلیل مغفول ماندن انرژی خورشیدی در ایران
صالح احمدی، کارشناس برق قدرت و محقق انرژی، ایمنی و محیطزیست ازجمله افرادی است که سالها در این زمینه به تحقیق و مطالعه پرداخته است. با این محقق و کارشناس مصاحبهای انجام داده ایم تا پیرامون اهمیت این موضوع بیشتر به بحث و گفتوگو بپردازیم.
اصولا منابع پاک انرژی مانند انرژی خورشیدی در دنیای امروزی چه اندازه با صنایع گرهخورده است؟
در کشورهای اروپایی و ایالاتمتحده آمریکا، تعداد زیادی نیروگاه خورشیدی نصبشده و مورد بهرهبرداری قرارگرفتهاند. خروجی این نیروگاهها به شبکه برق سراسری متصل شده و درمجموع کمک قابلتوجهی به صنعت برق کرده است. اقتصاد در ایالاتمتحده آمریکا به شیوهای برنامهریزیشده که هیچ فردی بدون تولید مفید، قادر به ادامه زندگی عادی نیست و بلافاصله با از دست دادن شغل خود، در زمره افراد نیازمند قرار میگیرد. به همین دلیل در آنجا جنبوجوش و پویایی عجیبی برای ادامه کسبوکار دیده میشود و همه این فعالیتها به انرژی نیاز دارند. حساب کشورهای اروپایی با حساب ایران تفاوت زیادی دارد. مردم کشورهای اروپایی همواره در تنگنای منابع انرژی زندگی کردهاند ولی ایرانیان پس از کشف نفت و گسترش این صنعت بهوفور به مشتقات نفتی و نیز گاز مایع و طبیعی دسترسی داشته و دارند. معیشت مردم اروپا به فعالیت اقتصادی تکتک افراد بستگی پیدا میکند و آنها ناگزیر از تلاش برای دسترسی به انواع انرژیها برای ادامه اشتغال و کسب کارشان هستند اما در ایران چنین الزام و حسابوکتابی وجود ندارد. برق تولیدی توسط نیروگاههای خورشیدی و بادی در آن کشورها به شبکه سراسری متصل شده و بر همه صنایع و حتی زندگی مردم عادی اثر گذاشته است.
اکنون وضع ایران در زمینه استفاده از انرژی خورشیدی در مقایسه با سایر کشورها چگونه است؟
در ایران حدود 32 هزار و 849 مگاوات نیروگاه حرارتی سیکل ترکیبی، 12 هزار و 198 مگاوات نیروگاه حرارتی (فقط بخاری)، 9 هزار و 898 مگاوات نیروگاه حرارتی گازی، نصبشده و مطابق برنامههای در نظر گرفتهشده تحت بهرهبرداری هستند؛ مجموع این نیروگاهها 54 هزار و 945 مگاوات است. تاکنون 10 هزار و 709 مگاوات نیروگاه برقآبی و 150 مگاوات نیروگاه بادی در ایران به بهرهبرداری رسیده است اما ظرفیت سایر نیروگاهها از انواع هیدروژنی تا خورشیدی اکنون در حد مؤثر نیست.
ایران در یک منطقه آفتاب خیز و با عرض جغرافیایی بسیار مناسب بین مدارهای 26 تا 38 درجه شمالی قرار دارد و از سویی دیگر در بسیاری از مناطق مسکونی ایران، سالانه بیش از 300 روز آفتابی و حدود 300 میلیمتر بارندگی داریم.
با چنین ارقامی، میتوان نتیجه گرفت که ایران ازنظر تولید انرژی، هیچ مشکل جدی ندارد اما نکته اصلی این است درنتیجه بهرهبرداری از نیروگاههای حرارتی و برقآبی، قطعا آلایندههای زیادی به محیطزیست واردشده و میشود. همچنین ما با مشکل تلفات مقادیر قابلتوجهی انرژی در شبکههای انتقال و توزیع کشور مواجه هستیم. نیروگاههای برقآبی را نمیتوان منابع پاک تولید انرژی دانست زیرا برای ساختن یک سد، مقادیر بسیار زیادی انرژی از نوع فسیلی برای تولید سیمان، مفتولهای آهنی، سایر مصالح، جابهجایی و فناوری ساخت آنها مصرف میشود.
در سدهای خاکی هم مقادیر زیادی از سوختهای فسیلی برای تهیه، جابهجایی و کاربرد مصالح مصرف میشود؛ همه این موارد موجب افزوده شدن آلایندهها به محیطزیست میشوند. بنابراین آمار نیروگاههای پاک در ایران در حد اثرگذار و چشمگیر نیست؛ نیروگاهی خوب است که در ساخت و بهرهبرداری از آن، انرژی و مواد اولیه کمتری مصرف شود. شاید بتوان گفت مشکل اصلی کشور در زمینه انرژی، مصرف بیشازحد و خارج از قاعده آن است و اساسا ایران به این مقدار انرژی الکتریکی نیاز واقعی ندارد. بخشی از این انرژی در صنایعی به کار میروند که جای تولیدات بومی و ارگانیک را اشغال کردهاند. بخش مهمی از آن در اتومبیلسازی و صنعت حملونقل و بخشی از آن در اثر ساختوسازهای غیر عایق و بیتوجهی در امور حرارتی و روشنایی و نورپردازی به هدر میروند.
ایران نسبت به کشورهایی که از تابش نور خورشید محروم هستند، پتانسیل بالایی برای جذب زیاد انرژی خورشیدی دارد و میتوان از این نوع انرژی برای بهبود وضع اقتصاد استفاده کرد. چرا بااینوجود ما به نحو شایسته از این نوع انرژی بهره نبردهایم؟
شاید یکی از علتها این باشد که اغلب مردم ما از روشهای کار و تولید سنتی بر پایه پتانسیلهای بومی دور شدهاند و تنها به مصرفکنندگان خارجی نفت و گاز و محصولات پتروشیمی و کالاهای لوکس وارداتی، مبدل شدهاند و در بین افراد نسل جدید، کمتر افرادی را میتوان یافت که به فکر تولید با تکیهبر قابلیتهای پویای اکوسیستم بومی هستند. از سوی دیگر نمیتوان همه تقصیرها را بر گردن مردم انداخت زیرا هر فردی برای شروع یک کسبوکار مولد و مفید به تکیهگاههایی نیاز دارد.
این تکیهگاهها همان زیرساختهای هدفدار هستند. هنگامیکه دولت توجه زیادی به صنعت اتومبیلسازی، ساختمانسازی، نفت و گاز و معدن دارد و سرمایههای ملی را در این راستا هدایت میکند نباید توقع داشته باشیم که یک فرد علاقهمند و دلباخته کشاورزی و دامپروری بتواند بدون سرمایه اولیه و در فضای فاقد زیرساخت، کاری را شروع کند و با استفاده از منابع انرژی و عوامل حیاتی بومی به تولیدات مفید بپردازد؛ مردم باید نظرات و پیشنهادهای خود را به دولت ارائه کنند و هشدارهای لازم را بدهند.
بله ایران در یک منطقه آفتاب خیز و با عرض جغرافیایی بسیار مناسب بین مدارهای 26 تا 38 درجه شمالی قرار دارد و از سویی دیگر در بسیاری از مناطق مسکونی ایران، سالانه بیش از 300 روز آفتابی و حدود 300 میلیمتر بارندگی داریم. همه اراضی و پتانسیلهای حیاتی و شغلی از سوی ملت، بهطور خودکار و مطابق قوانین تحت عنوان منابع ملی به دست دولت سپردهشده و این دولت است که باید پتانسیلهای حیاتی و اقلیم مناطق را بشناسد و برای اشتغال و معیشت مردم در همین راستا و سازگار با اکوسیستم، برنامهریزی و سرمایهگذاری کند. گره اصلی کار به دست دولت بستهشده که توجهی به پتانسیلهای بومی ندارد.
No tags for this post.