میتوان با آموزش درست دانشجویان را به پژوهش علمی ترغیب کرد

زرگر‌زاده ۲۰ سال سابقه تدریس در دبیرستان فرزانگان دزفول و دیگر آموزشگاه‌های این شهرستان را نیز دارد. او علاوه بر حضور فعال در همایش‌های مختلف و ویراستاری و بازخوانی متون گوناگون، داوری چند دوره مسابقات شعر، داستان نویسی و مشاعره را بر عهده داشته است. با این استاد دانشگاه دربارۀ وضعیت منابع آموزشی و پژوهشی رشته زبان و ادبیات فارسی به گفت‌گو نشستیم.

 

شما درامر آموزش و پژوهش تجربه دارید، به همین دلیل می‌خواستم نظرتان در خصوص به‌روز بودن کتاب‌های درسی و منابع پژوهشی رشته ادبیات فارسی را بدانم.

در مورد سر فصل‌های درسی رشتۀ ادبیات باید بگویم، یکی از موضوعاتی که تا مقطع دکترا واقعاَ کمبود آن را حس کرده و برای نبودش بسیار متأسف شده‌ام کم رنگی و یا بهتر بگویم بی‌رنگی ادبیات معاصر، در تمام مقاطع تحصیلیِ ادبیات از کار‌شناسی تا دکتری است. یک دانشجوی ادبیات فارسی در تمام دوران تحصیل خود فقط ۲ و یا حداکثر ۴ واحد ادبیات معاصر می‌خواند و اگر خود اهل مطالعۀ شعر و نثر زمان خودش نباشد، هرگز نمی‌تواند به عنوان تحصیل کردۀ رشتۀ ادبیات به طور تخصصی درباره شعر یا نثر زمان خود نظر دهد. اما در مورد کتاب‌های درسی، به نظر من خیلی وقت است که این کتاب‌ها نیاز به بازنگری جدی و اساسی دارد؛ البته بعد از تجدید نظر بر سر فصل‌ها. ما برای تکمیل فرآیند یادگیری، سه سطح آموزشی داریم: سطح دانشی، سطح مهارتی وسطح کاربردی. و در بیشتر کتب دانشگاهی فقط به سطح اول و آن هم در قالب محفوظات فراوان پرداخته شده است. خیلی از مطالب، سرد و بی‌روح و یا تکراری است و این باعث دل زدگی و بی‌انگیزگی دانشجو می‌شود. متاسفانه به نظر می‌رسد در انتخاب سر فصل‌ها و همچنین محتوای کتب درسی، ملاحظات و اعمال نظر‌های سلیقه‌ای خاصی، بدون توجه به نیاز روز، وجود دارد.

 

یکی از مواردی که خیلی از استادان ادبیات از آن گلایه دارند، نبودِ گرایش‌های مختلف در این رشته است، نظر شما در این باره چیست؟

 ادبیات کشور ما بسیار گسترده و غنی است و می‌توان برای آن به‌خصوص در مقطع کار‌شناسی ارشد و دکتری، گرایش در نظر گرفت. دانشجویی که شاخۀ مطالعاتی تحصیلی‌اش را خود آگاهانه انتخاب می‌کند، انگیزۀ بیشتری برای مطالعه و پژوهش در آن زمینه دارد و زمان کمتری را برای محفوظات دیگری که از سرِ اجبار باید بخواند، از دست می‌دهد. اگر انواع ادبی به صورت موضوعی و هدفمند آموزش داده شود، دانشجو فرصت شناخت و مقایسۀ آثار مختلف را هم بهتر پیدا می‌کند. برای مثال می‌توان برای گرایش‌های ادبیات تعلیمی و عرفان، ادبیات حماسی و پایداری، ادبیات غنایی و نمایشی و ادبیات کودک و نوجوان، با نمونه‌هایی از ادبیات ایران و جهان و البته از گذشته و حال، برنامه ریزی کرد.

شما به عنوان یک پژوهشگر ،پیوسته با مقالات علمی پژوهشی سر و کار دارید، به‌طور کلی نگاه‌تان به این مقالات چگونه است؟

در مورد منابع پژوهشی و مقالات، خوشبختانه دسترسی به این منابع با بهره‌مندی از اینترنت بهتر شده است اما از سوی دیگر این دسترسی، متأسفانه راه تقلید و تکرار و کپی برداری را باز گذاشته است. برای مثال من در مورد کمینه گرایی – مقالات زیادی خوانده‌ام اما منابع و مطالب همۀ آن‌ها، کاملا یکسان و تکراری بوده است.

فکر می‌کنید چقدر فرمت مقالات علمی پژوهشی در خوانده شدن یا خوانده نشدن آن نقش دارد؟

فرمت مقاله خیلی مهم است و قطعا مقاله‌ای که اصولی طراحی شده و البته حرف تازه‌ای برای گفتن داشته باشد، بیشتر مورد استقبال قرار خواهد گرفت.

در یک مقایسۀ کلی می‌توان دریافت که نیاز مردم و استادان روزگار پیشین بیشتر به شرح و توضیح و تحلیل محتوایی و ساختاری آثار بوده است و حال آنکه امروزه بیشتر به نقد و تطبیق و مقایسه آثار، از جنبه‌ها و دیدگاه‌های مختلف روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، بین رشته‌ای و… پرداخته می‌شود.

 قطعاً آثار پژوهشی قدما را در رشته ادبیات فارسی، دنبال می‌کنید، فکر می‌کنید چه چیز در نوشته‌های استادان سابق، وجود داشته است که این روز‌ها وجود ندارد؟

صرف نظر از مقالات و پژوهش‌هایی که امروزه عجولانه و شتابزده تهیه می‌شوند، به نظر می‌رسد در یک مقایسۀ کلی می‌توان دریافت که نیاز مردم و استادان روزگار پیشین بیشتر به شرح و توضیح و تحلیل محتوایی و ساختاری آثار بوده است و حال آنکه امروزه بیشتر به نقد و تطبیق و مقایسه آثار، از جنبه‌ها و دیدگاه‌های مختلف روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، بین رشته‌ای و… پرداخته می‌شود.

برخورد دانشجویانتان با موضوع‌هایی که برای پژوهش به آن‌ها واگذار می‌کنید، چگونه است؟

متأسفانه بیشتر دانشجویان حتی از عنوان پژوهش و مقاله نیز هراس دارند و چون چند سالی است که درس انشاء و نگارش هم به صورت رسمی در برنامۀ آموزشی وجود ندارد، دانشجویان اعتماد به نفس لازم، برای نوشتن‌های ساده را نیز ندارند. از سوی دیگر استفاده از فضای مجازی پر جذبه، به نوعی آن‌ها را از کتاب و جستجوی کتابخانه‌ای دور کرده است. اما به هر حال هنوز هم می‌توان با آموزش درست آن‌ها را به کار پژوهش علمی ترغیب کرد.

 از عملکرد دانشجویانتان رضایت دارید؟

عملکرد دانشجویانم خوشبختانه امیدوار کننده است و همین که می‌بینم دید منفی و ترس از نوشتن، به تدریج و در طول یک ترم از دانشجو بر طرف می‌شود، باز جای شکرش باقی است.

وَ سخن آخر؟

امیدوارم زبان و ادبیات فارسی، باز هم جایگاه والایش را ابتدا بین مردم خودش و سپس مردم جهان، به دست آورد.

 

گفت و گو: اعظم حسن تقی

No tags for this post.

یک دیدگاه

  1. کاملا درست و به جا. امیدوارم استادانی از این دست، روز به روز در کشور بیشتر شوند.

  2. وقتی دوری از ادب و جدایی از اصالت رو تو اکثر دانش آموزان و دانشجویان می بینم،بیشتر به حضور ایشان و اساتیدی از این دست احساس نیاز پیدا میکنم..خدا حفظشون کنه،و روز به روز بر موفقيتشون اضافه کنه..

  3. سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوارم
    به جرات میتونم بگم اولین مصاحبه است میخونم که تمام صحبت ها از واقعیت و به جا گفته شده!

  4. با عرض سلام خدمت استاد ارجمندم.
    واقعا استاد زرگر زاه نمونه واقعی استاد موفق هستن و ایشون واقعا دارای ذوق و استعداد استادی ادبیات هستند..
    با آرزوی موفقیت بیشتر برای استادم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا