سیاستهای کلان فرهنگی نداریم

او در دیماه ۱۳۸۸ موفق به اخذ گواهینامه درجه ۲ (فوقلیسانس) از سوی شورای ارزشیابی هنرمندان و نویسندگان و شاعران کشور شد و هماکنون عضو هیئتمدیره انجمن بازیگران خانه تئاتر و عضو هیئتمدیره شورای مرکزی خانه تئاتر است، با این هنرمند شناختهشده، درزمینۀ تئاتر و مشکلات آن به گفتوگو نشستیم.
اگر بخواهید در یک جمله، مهمترین مشکل این روزهای تئاتر کشور را بگویید، به کدام مسئله اشاره میکنید؟
اینکه ما سیاستهای کلان فرهنگی نداریم.
از این سیاست کلان فرهنگی بگویید با مشخص شدن این سیاستهای کلان فرهنگی قرار است تکلیف چه چیزهایی مشخص شود؟
اگر این وضعیت سیاست کلان فرهنگی روشن شود، مرتبت هر کارگردان و بازیگری مشخص میشود. هر کارگردان و بازیگری میداند چقدر باید دستمزد بگیرد. اگر در کار دولتی، خصوصی، نیمهخصوصی مشغول به کار است، درآمدش مشخص میشود و میداند که زندگیاش را از لحاظ مالی چطور بگذراند.
یعنی وضعیت این چیزها در حال حاضر مشخص نیست؟
تقریباً مشخص نیست، در حال حاضر هیچچیز وضعیت روشنی ندارد. وضعیت قراردادها، وضعیت مالی، وضعیت پرداختها نامعلوم است. هنرمند در مملکت ما محلی از اعراب ندارد. همه هم این وضعیت را میدانند. نمیخواهند این وضعیت درست شود، اگر میخواستند مانند فوتبال سعی میکردند که آن را درست کنند. هنرمندانی که از دانشگاهها فارغالتحصیل میشوند و میخواهند برای کار، اقدام کنند، بستری برای انجام فعالیتهایشان وجود ندارد. این دانشجویان در این شرایط وارد کار میشوند و سرخورده و ناراضی، میشوند، برخی ترک وطن میکنند و بعضی دیگر شغلهای دیگری برای خود انتخاب میکنند، در حال حاضر تعداد زیادی از پیشکسوتان در خانههایشان نشستهاند و کاری نمیکنند. کارگردان هم با کسانی کار میکند و سعی میکند از کسانی استفاده کند که پول نخواهند، آنها مجبورند از هنرمندانی که بهاصطلاح چهره هستند، استفاده کنند تا دخلوخرجشان با هم جور شود.
فکر میکنید برای رهایی از این وضعیت باید چهکار کرد؟
ما در حال حاضر سازمان تئاتر میخواهیم، سازمان تئاتر بودجه مشخص دارد، بهاندازه کافی هم تحصیلکرده داریم؛ برای اداره این سازمان، هم تحصیلکردههایی که خارج از کشور هستند میتوانند بیایند و هم تحصیلکردههایی که در خانه نشستهاند و در حال حاضر کاری نمیکنند، میتوانند کاری انجام دهند. ما انسانهای مستعد، ماهر و عاشق بسیاری داریم که میتوانند در عرصه تئاتر، حضور پیدا کنند. ما باید مراحل تکوین و چگونگی به وجود آمدن تئاتر را بدانیم. تئاتر فرانسه، پس از آنکه تجربیات بسیاری را پشت سر گذاشت به جایگاه فعلیاش رسید. تئاتر انگلستان در طول زمان و با استمرار به این موفقیتها نائل شده است، اینطور نیست که ما دلمان بخواهد که در تئاتر به مدرنیته برسیم و یکباره هم به آن دست پیدا کنیم.
آیا منبع مدون و موثقی درزمینۀ آسیبشناسی تئاتر ایران نوشته است؟ یعنی برای رفع آسیبهایی که در تئاتر وجود دارد، پژوهشی منسجم صورت گرفته است؟
آسیبشناسیهایی در زمینۀ مشکلات تئاتر صورت گرفته است. آقای علی منتظری مدیر پیشین مرکز هنرهای نمایشی آسیبشناسیهایی درزمینۀ این مشکلات انجام دادهاند که بسیار خوب است؛ اما مسئله اصلی، برطرف کردن این مشکلات است.
شما درزمینۀ نوشتن هم فعال هستید کمی دربارهٔ این دغدغهتان بگویید.
از سالهای دور، زمانی که در کلاسهای استاد مصطفی اسکویی شرکت میکردم، به توصیه آقای دولتآبادی، مهدی فتحی و دوستان دیگر، یادداشتها و قصههایی مینوشتم. این نوشتهها قبل از انقلاب چاپ شدند، بعدها به صرافت افتادم که مجموعهای چاپ کنم. مجموعه داستان «کیف» را سال 58 و مجموعه داستان «مقصر» را سال 92، منتشر کردم. در حال حاضر هم مشغول نوشتن هستم.
نقد هم مینویسید؟
من نقد مینویسم، اما نقدنویس نیستم. وقتی به تماشای تئاتری مینشینم و از آن خوشم میآید با خودم میگویم چرا من از این نمایش خوشم آمده است؟ در حقیقت درباره دلایلی که از کاری خوشم آمده است، مینویسم. با این کار هم ذهن و قلمم خشک نمیشود، هم دین خود را به تئاتر ادا میکنم.
ممکن است روزی این نوشتهها را در قالب کتاب منتشر کنید؟
اگر این نقدها جنبه آموزشی داشته باشد و به درد بخورد، چاپش میکنم، اگر صرفاً گزارش باشد شاید کمتر به کار بیاید، هرچند که شاید بشود از لحاظ تاریخی هم به آن توجه کرد.
به اعتقاد شما این نوشتهها چه زمانی تاریخی میشود؟
این کارها زمانی تاریخ میشود که آدم روی صحنه یا پشت صحنه باشد یا به سیاستهای هنری و شرایط اختصاصی هنرمندان توجه کند و از آن بنویسد.
گفتوگو: مهرداد نصرتی