ضرورت بهره‌گیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات در اقتصاد مقاومتی

 به‌طورکلی منظور از اقتصاد مقاومتی رسیدن به شرایط اقتصادی است که روند روبه رشد اقتصادی در کشور محفوظ بماند و آسیب‌پذیری آن کاهش پیدا کند؛ به‌عبارت‌دیگر در این شرایط وضع اقتصادی کشور و نظام اقتصادی به‌گونه‌ای است که در مقابل ترفندهای دشمنان که همیشگی و به شکل‌های مختلف خواهد بود کمتر آسیب می‌بیند و کمتر دچار اختلال می‌شود.

البته همه کارشناسان و مسئولان بر سر این موضوع اتفاق‌نظر دارند که مفهوم اقتصاد مقاومتی حصار کشیدن به دور خود و انجام کارهای تدافعی نیست؛ بلکه اقتصادی مدنظر است که به یک ملت این امکان و اجازه را می‌دهد که حتی در شرایط فشار هم به رشد و شکوفایی دست پیدا کند. از سوی دیگر، این اتفاق‌نظر در کشور وجود دارد که یکی از آسان‌ترین راه‌های تحقق اقتصاد بدون نفت، توسعه فضای مجازی است. فضایی اثرگذار بر سطح وسیعی از متغیرهای کلان مانند رشد اقتصادی، بهره‌وری و اشتغال و متغیرهای خرد نظیر سطح رفاه عمومی، که توسعه شاخص‌های آن از اصلی‌ترین اهداف سند چشم‌انداز و برنامه‌های توسعه‌ای کشور است. با توجه به این‌که فناوری اطلاعات و ارتباطات یکی از مؤلفه‌های اصلی فضای مجازی است توسعه آن از دو جهت اهمیت ویژه‌ای دارد، اول این‌که به‌عنوان یک صنعت کلیدی، توانایی ایفای نقشی مهم در تولید ناخالص داخلی و افزایش نرخ رشد اقتصادی به‌صورت مستقیم را دارد. دیگر این‌که باعث تسهیل عملکرد، افزایش کارایی و بهره‌وری دیگر بخش‌های صنعتی، خدماتی و افزایش نرخ رشد اقتصادی به‌صورت غیرمستقیم می‌شود.

سؤالی که مطرح می‌شود این است که با توجه به این‌که نقش و اهمیت تحقق اقتصاد مقاومتی و تأثیرات این مهم در نظام و از سوی دیگر پتانسیل‌های حوزه فناوری اطلاعات در راستای تحقق استقلال اقتصادی بر کسی پوشیده نیست، چرا تاکنون نتوانسته‌ایم از حوزه فناوری اطلاعات و ارتباط و صنعت ICT برای تحقق اقتصاد مقاومتی بهره لازم را ببریم؟

شاید بد نباشد نگاهی به وضع حوزه فضای مجازی در کشور داشته باشیم تا اهمیت توجه به این حوزه در تحقق اقتصاد مقاومتی بر همگان آشکار شود. اکنون تعداد کاربران اینترنت در ایران بیش از 32 میلیون نفر و ضریب نفوذ اینترنت بالغ‌بر 42 درصد است و با توجه به رشد روزافزون سامانه‌های اطلاعاتی شاهد عضویت تعداد بسیاری از کاربران اینترنت در شبکه‌های اجتماعی هستیم به‌گونه‌ای که بسیاری از ایرانیان به‌ویژه قشر نوجوان و جوان بیشترین اعضای معروف‌ترین شبکه‌های اجتماعی را تشکیل داده‌اند. اکنون این گروه‌های سنی خریدار بسیاری از کالاهای مصرفی هستند که بسیاری از آن‌ها لوکس و غیرضروری و با رویکرد اقتصاد مقاومتی مغایر است. مطالبی که در این شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شود در شکل‌دهی فکر و هدایتگری ذهن این قشر عظیم از جامعه نقش مهمی دارد. ازاین‌رو، به نظر می‌رسد ضرورت دارد گروه‌های تخصصی با سرگروهی تعداد از صاحب‌نظران تشکیل‌شده و با عضویت در انجمن‌های گوناگون به ارائه محتواهای علمی و مستدل حول موضوع اقتصاد مقاومتی و ارائه پاسخ برای سؤالات و شبهات ارائه‌شده در انجمن‌ها بپردازند. همچنین لازم است تولیدکنندگان ایرانی ضمن بررسی عملکرد بعضی از تولیدکنندگان موفق خارجی که توانسته‌اند با ایجاد شبکه‌های اجتماعی خاص و یا حضور در دیگر شبکه‌های اجتماعی به شکل‌دهی سلیقه مخاطبان برای تقاضای محصولاتشان بپردازند توجه ویژه‌ای داشته باشند. چراکه، واضح است نبود توجه به تولید نرم‌افزار، سخت‌افزار و همچنین تولید محتوای بومی یکی از مهم‌ترین مشکلات این حوزه درزمینه تحقق نشدن اقتصاد مقاومتی است؛ اما علاوه بر این موضوع در یک نگاه کلی‌تر حوزه ICT می‌تواند نقشی مشابه نقش صنعت نفت و چه‌بسا بالاتر از آن در اقتصاد کشور ایفا کند. این‌که چرا این صنعت هنوز نتوانسته حرفی برای گفتن داشته باشد، سؤالی است که پاسخ‌های زیادی برای آن وجود دارد.

 

 

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا