سابقاً ماشین
ایده ساخت ماشینی که بتواند بهطور مستقل فکر کرده و یاد بگیرد و درنهایت بتواند نوعی خودآگاهی به دست بیاورد، از جهات مختلفی دارای اهمیت است. از یکسو داستان مشکلات و چالشهای فناوری برای رسیدن به چنین مرزی – که امروز در دنیای واقعی میتوان نشانههایی از مراحل اولیه آن را جستجو کرد – موردتوجه محافل علمی است و از سوی دیگر پیامدهای به وجود آمدن چنین موجودی میتواند برای بسیاری از اندیشمندان جذاب باشد.
شاید یک یاز دلایل جنبی که ایده هوش مصنوعی تکاملیافته و دارای خودآگاهی برای ما تا این حد جذاب است تنهایی انسان باشد. ما تنها گونه هوشمند – با چنین سطحی از هوشمندی – هستیم و هیچ رقیبی در این زمینه نداریم. در غیاب پیدا شدن نشانههایی از حیات هوشمند فرازمینی شاید نزدیکترین موجودی که بتوانیم زمانی پیدا کنیم که جایگزین آن هوشمند دیگر باشد موجوداتی است که از دل توسعه هوش مصنوعی به وجود میآیند.
امیدها و نگرانیها از اینچنین موجودی سالهای سال است که مورد مباحثهاند. در دنیای واقعی هماینک بسیاری از پژوهشگران و دانشمندان نسبت به استفاده از هوش مصنوعی در همین وضعی که امروز هست در سیستمهای تسلیحاتی هشدار میدهند و از سوی دیگر در دنیای آیندهنگرانه علمی تخیلی بسیاری نسبت به از بند رها شدن و طغیان آن نگران هستند. بازتاب این نگرانی را میتوان در تاریخ ادبیات و سینمای علمی تخیلی دنبال کرد. از داستان کلاسیک و مهمی چون 2001 یک اودیسه فضایی تا داستانهای معروفی چون نابودگرها (ترمیناتور) و اخیراً در تعداد زیادی از فیلمها که نمونههایی چون چاپی، انتقام جویان: عصر اولتران و سابقاً ماشین را شامل میشود.
فیلم سابقاً ماشین (Ex Machina) که توسط الکس گارلند نوشته و کارگردانی شده است و نقشهای اصلی آن را اسکار ایزاک و دامنال گلیسون بر عهده دارند، با استقبال خوبی نهتنها از سوی مردم که از سوی منتقدان روبرو شد. فیلم در آی. ام.دی. بی رتبه 7.7 از 10 را کسب کرد و در سایت روتن تومیتوز توانست محبوبیتی 97 درصدی را به خود اختصاص دهد.
داستان فیلم داستان مخترع و مهندسی پیشرو است که صاحب یک شرکت عظیم برنامه موتورهای جستجوی اینترنتی است که در خلوت خود درحالتوسعه نسخه پیشرفتهای از هوش مصنوعی روباتیک است. او در ظاهر برای اینکه محصول خود را مورد آزمون تعیین سطح هوش مصنوعی خودآگاه (معروف به آزمون تورینگ) قرار دهد، یکی از برنامهنویسهای شرکتش را دعوت به محل زندگی خود میکند تا با این ساخته خود ملاقات کند.
ادامه داستان برای آشنایان با این موضوع و همچنین ژانر علمی تخیلی آشنا است. هوش مصنوعی خودآگاه دست به هر تلاشی میزند تا خود را از هراس نابود شدن توسط سازنده خود نجات دهد و در این راه از بازیهای ذهنی و صحنهآرایی برای فریب رقیب انسانی خود استفاده میکند. همانند داستانهایی نظیر 2001 البته آنچه عامل این طغیان است بیش از آنکه به ذات بد و اجتنابناپذیر این موجود تازه هوشمند شده و توانا بستگی داشته باشد به رفتار سازنده با آن دارد. خطای انسانی و غرور انسان است که ماشین را به شورش وامیدارد.
باوجودی که روند داستان و وقایع چندان تازه نیستند و هم اصل موضوع بارها از سوی برخی از متفکران به چالش کشیده شده است شاید بتوان بخشی از موفقیت فیلم را در کنار بازیهای خوب و داستانگویی مناسب، به ارجاعات بیرونی و واقعیتر شدن دنیای هوش مصنوعی خودآگاه ارزیابی کرد.
فیلم از یکسو اشارههایی به نظارتهایی دارد که موتورهای جستجوی آنلاین بر زندگی ما دارند و میتوانند از روی سابقه رفتار دیجیتال ما پروندههایی برای شخصیت ما ایجاد کنند و از سوی دیگر بهویژه در دوران پس از افشاگریهای ادوارد اسنودن خطر سو استفاده از این نظارتها دیگر داستانی تخیلی نیست.
از سوی دیگر کاربردهای فناوری هوش مصنوعی در زمینههای مختلف روزبهروز بیشتر به چشم میخورد و برای همین دیگر موضوع چنین هوش مصنوعی آگاهی بیش از آنکه به مسئله امکانپذیر بودن مربوط باشد به مسئله زمان رخ دادن آن مرتبط است.
فیلم برای کسانی که سابقه کمتری از داستانهای مربوط به هوش مصنوعی دارند میتواند جذاب باشد و برای آنهایی که سابقه آشنایی با این بحثها را دارند یکی دیگر از دیدگاههایی درون این مباحثه است؛ اما آنچه شاید این فیلم را به فیلمی نسبتا مهم بدل میکند اقبال عمومی به آن بود. درنتیجه این اقبال فیلم ممکن است نوع نگاه خود را بر ذهن بسیاری از مردم غیرمتخصص بنشاند و تأثیری بیش از هشدارها و درعینحال اطمینان خاطرهایی داشته باشد که دانشمندان و متخصصان در این زمینه بیان میکنند.
پوریا ناظمی / روزنامه نگار علم
No tags for this post.