کرامت در عرصه اجتماع و سیاست در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت

از این رو، فرد کریم، همواره منبع جوشان خیر و فضایل اخلاقی است و دیگران را به خیر و فضیلت می‌رساند. در آموزه‌های دینی، انسان، خلیفه و جانشین خدا بر روی زمین معرفی شده و به بیان قرآن کریم، خداوند متعال، فرزندان آدم را تکریم کرده و به آنان کرامت اعطا کرده است.

از منظر موضوع‌شناسی سیاسی و اجتماعی، کرامت ذاتی انسان عبارت است از آن برتری‌ها و امتیازاتی که ناشی از ذات انسان است و هر فرد انسان -به عنوان انسان- واجد آنها است و این امتیاز، مقید به هیچ یک از عوارض انسانی نظیر جنسیت، نژاد، قومیت، مذهب، زبان و آداب و فرهنگ زندگی نیست.

بحث درباره ابتنای الگوی اسلامی‌ایرانی پیشرفت در عرصه سیاست بر مبنای «کرامت»، می‌تواند معطوف به دو جنبه ابتنای الگو بر کرامت ذاتی و لزوم رعایت کرامت اخلاقی در رفتار سیاسی و اجتماعی آحاد مردم و اقشار و گروه‌های اجتماعی و حاکمیت شود.

دین اسلام به اقتضای فطرت و سیرت خدادادی انسان‌ها، برای یکایک آنها کرامت ذاتی قائل است و مترتب بر آن، تمامی انسان‌ها بر مبنای طبیعت اولی و فطری‌شان دارای حق برخورداری از ارزش و احترام ذاتی و انسانی‌اند و نظام اجتماعی اسلام مبتنی بر ادای اکرام و تکریم نسبت به اهل تقوا و حق و عدالت است. نظام اجتماعی اسلام، به مؤکداً به رعایت اکرام و تکریم اخلاقی و تفضیلی انسان‌ها نسبت به یکدیگر ترغیب می‌کند و مبتنی بر فراهم آوردن زمینه‌های لازم برای ارشاد خداناباوران و اسلام‌ناباوران همراه با حفظ کرامت متناسب با آنان است.

بدون تردید یکی از عوامل اصلی انقلاب اسلامی ایران، احیاء و بازتولید کرامت پایمال‌شده جامعه اسلامی ایران در حوادث و وقایع جهانی دویست سال اخیر و سلطه کرامت‌سوز قدرت‌های غربی و شرقی بر حکومت‌های قاجار و پهلوی بوده است.

ملت مسلمان ایران به رغم برخورداری از فرهنگ اسلامی غنی و مبتنی بر لزوم پاسداری از کرامت خود، متأسفانه پس از پیروزی انقلاب مشروطه نتوانست از دستاوردهای آن انقلاب پاسداری کند و در مدت زمانی کوتاه، با سلطه همه‌جانبه قدرت‌های غربی بر کشور خود از طریق گماشتن سلاطین پهلوی مواجه شد و این سلطه به اندازه‌ای عمق و شدت یافت که امام خمینی‌ -رحمت الله علیه- بنیان انقلاب اسلامی را بر نفی سلطه بیگانگان، کفر و استکبار بر ملت مسلمان ایران بنا نهاد و احیای کرامت ایران اسلامی را از اصلی‌ترین اهداف انقلاب برشمرد.

در دو دهه اخیر، فرهنگ عمومی کشور تحت تأثیر مستمر حجم سنگین مناقشات و معارضات میان دو جبهه حق و باطل از زمان استقرار نظام جمهوری اسلامی تاکنون و راهبرد کلان قوای سه‌گانه کشور بر سه محور ضرورت، الزام و مجازات، به تدریج به سویی سوق یافته است که تقریباً رکن اکرام و تکریم را در گفتار و رفتار عمومی به حاشیه رانده و این وضعیت حتی در مراکز آموزشی و تربیتی کشور که قاعدتاً باید مراکز رشد کرامت دانش‌آموختگان و تربیت‌شدگان باشند نیز عمومیت یافته است.

مهم‌ترین پیامدهای تضعیف و تخریب کرامت اجتماعی در جامعه ما، عدم اتصاف جامعه دینی انقلابی ایران کنونی به صفت کرامت اجتماعی مورد نظر دین مبین اسلام و مورد هدف انقلاب اسلامی است و نتیجه آن، زیر سؤال رفتن اسلامیت جامعه و هدف‌ها و دستاوردهای متعالی انقلاب اسلامی است. این نتیجه، از سویی ارزش و اعتبار هدایت‌ها، ارشادات و آموزه‌های اجتماعی دین مبین اسلام را به مخاطره می‌افکند و از سوی دیگر، ظرفیت و توان انقلاب اسلامی ایران برای جامعه‌سازی تکامل‌گرا و سعادت‌بخش را به چالش می‌کشد.

در مقابل، قرار دادن کرامت فطری و تکریم اجتماعی انسان‌ها به منزله یکی از ارکان اصلی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و ابتنای جامعه بر بنیان‌های کرامت‌بخشی -که آحاد مردم را به سوی قلل رفیع کمال، سعادت و تعالی به پیش براند و در پرتو آن، راه‌های صلاح و اصلاح رذایل اجتماعی را در پیش روی جامعه ما بگشاید و برای دیگر جوامع اسلامی و بشری نیز الگویی راهنما و هدایت‌بخش باشد- شرایط لازم و اولیه برای بازسازی تمدن نوی اسلامی را برای ایران اسلامی معاصر به ارمغان خواهد آورد.

به طور کلی، یگانه راه‌حل بازسازی و تأمین کرامت اجتماعی آحاد جامعه ایران اسلامی، بازتولید مبانی و ارزش‌ها و مناسبات اسلامی مبتنی بر مکتب اهل بیت -علیهم السلام- در موضوع کرامت اجتماعی و تبدیل آن به گفتمان مسلط در روابط و مناسبات عمومی آحاد جامعه و روابط حاکمیتی میان حکومت و مردم است.

این راه‌حل، به وضوح تأکید بر بازگشت به ابعاد و وجوه گسترده ارزش‌ها و آموزه‌های فرهنگ‌ساز و تربیت‌کننده و رشددهنده انسان‌ها دارد و تکیه بر تزریق کرامت به ظواهر روابط اجتماعی را نتیجه‌بخش نمی‌داند و با مفروض گرفتن ضرورت اتکاء به ظرفیت و انسجام ظواهر قوانین و دیوان‌سالاری روابط اجتماعی، حقیقت و ماهیت اصیل کرامت اجتماعی را امری فطری و اخلاقی و تفضیلی که فراتر از ظواهر قوانین و دیوان‌سالاری است به شمار می‌آورد.
 

*حجت‌الاسلام سیدعباس نبوی عضو اندیشکده‌های سیاست و عدالت الگوی اسلامی‌ایرانی پیشرفت

 

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا