چرا برخی از مردم به وجود اشباح اعتقاد دارند؟

به گزارش سیناپرس، نتایج یک یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۹ نشان داد که ۴۵ درصد از آمریکایی ها به موضوعات ماورالطبیعه اعتقاد دارند، در حالی که در سال ۲۰۱۶ نتایج یک نظرسنجی دیگر نشان داد که مردم بریتانیا بیشتر به ارواح  و اشباح اعتقاد دارند تا وجود خدا!

حال این پرسش برای بسیاری از محققان مطرح می شود که اصولا چرا ما انسان ها در قرن بیست و یکم هنوز درگیر اعتقاد به اشباح هستیم؟ ریچارد وایزمن، پروفسور درک عمومی روانشناسی در دانشگاه هرتفورد شایر، در این رابطه می ‌گوید: این تمایل به دو موضوع بستگی دارد. یکی از آنها تجربه شخصی است،زیرا بسیاری از مردم ادعا می کنند که پس از از دست دادن یکی از عزیزانشان، یک تجربه ماوراء الطبیعه داشته اند.

موضوع دیگر رسانه های زرد هستند. باید توجه داشت که امروزه با توجه به فناوری های مدرن، منطقی کردن بیشتر تجربیات چندان دشوار نیست. برای مثال، در زمان های گذشته و وقتی هنوز عکس ها از روی نگاتیو ظاهر می شدند، امکان نوردهی‌های دوتایی در ظهور تصاویر وجود داشت، اما امروزه این نقیصه در تصویربرداری از بین رفته و در نتیجه دیگر  تصویر هیچ روح و شبحی در عکس های ما دیده نمی شود.

به گفته وایزمن، هر دو عامل فوق که موجب شکل گیری باور به اشباح در ذهن مردم شده اند از ویژگی‌ های روان ‌شناختی مختلفی بهره می‌ برند که برخی از آنها جهانی هستند، در حالی که برخی دیگر تنها مربوط به افراد خاصی می شوند. 

به طور کلی انسان ذهنی باز و تخیلی قوی دارد و همه ما می خواهیم دنیایی را تصور کنیم که درد یا رنجی در آن نداشته باشد. جایی که عزیزانمان هنوز با ما هستند.به گزارش سیناپرس، ما موجوداتی جستجوگر هستیم و بهایی که ما برای دیدن الگوهای دنیای اطرافمان می پردازیم گاه باعث می شود به سمت افراط و دیدن الگوهایی که وجود ندارند، برویم.

وایزمن به طور خاص، اعتقاد به اشباح را به خلاقیت افراد پیوند می دهد. به عنوان مثال، در سال ۲۰۱۳، مطالعه ‌ای که در دانشگاه بریتیش کلمبیا انجام شد به این نتیجه رسید که افرادی که تمایل بیشتری به نسبت دادن ویژگی‌ های انسانی به اشیاء غیر انسانی دارند اعتقاد بیشتری به اشباح دارند.
وایزمن در این رابطه می ‌گوید: افرادی که به این مسايل اعتقاد دارند، دارای ساختار روانی مشابهی هستند. آنها عمدتا ذهنی باز و خلاق داشته و علاقه دارند توجه سایرین را به خود جلب کنند.

مطالعه ‌ای که در دهه ۱۹۹۰ میلادی توسط دکتر جیمز هوران روان‌ شناس مشهور انجام شد، نشان داد که اگر افراد وارد این چرخه فکری شده باشند، احتمال بیشتری دارد که به ماوراء الطبیعه اعتقاد داشته باشند. این یک اصطلاح روانشناختی برای زمانی است که معرفی یک محرک بر محرک بعدی تأثیر می گذارد.

این روانشناس در طول مطالعات خود دو گروه از مردم را به یک سینمای متروکه برد. وی به گروه نخست گفت که این یک تور معماری بود و در نتیجه افراد این گروه هیچ چیز غیرعادی را تجربه نکردند. در ادامه وی به گروه دوم گفت که این منطقه خالی از سکنه بوده و توسط اشباح تسخیر شده است. در نتیجه افراد گروه دوم،  موارد ماورالطبیعه متعددی را گزارش دادند. به گزارش سیناپرس، در حقیقت از نظر علمی وقتی ابهامی وجود دارد، ذهن شما می تواند به شما بگوید که چگونه موضوعات را درک کرده و چگونه آنچه را که تجربه می کنید گزارش دهید. باید اعتراف کنیم که جادوگران و روانشناسان همیشه از این ویژگی ذهن انسان استفاده کرده اند.
در خاتمه باید گفت که قدرت عظیم باور انسان، توانایی وی را در رنگ آمیزی و شکل دادن به چگونگی تجربه ما از واقعیت، شکل می دهد. این قابلیت در بیشتر مواقع می تواند ما را به سمت اعتقاد به مواردی همچون وجود اشباح و  تئوری های توطئه سوق دهد. در حقیقت در بسیاری از مواقع این باورهای خرافی تنها در ذهن ما و به دلیل پیش داوری های ذهنی ایجاد شده و شاخ و برگ پیدا می کنند.

گزارش: نیروانا محمدحسینی

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا