تهرانی ها به خطرات محیطی حساس نیستند
از اواخر قرن بیستم به این سو با وقوع حوادثی مانند انفجار نیروگاه اتمی چرنوبیل در اوکراین سال 1986، سونامی و زلزله ژاپن و تخریب نیروگاه اتمی فوکوشیما در سال 2011، شیوع مجدد تب ابولا در افریقا در سال های 2014 و 2015 و صدها حادثه زیست محیطی دیگر در نقاط مختلف جهان، مفهوم و پدیده ریسک ابعاد تازه تری پیدا کرد. به گزارش سیناپرس ؛به گونه ای که این پدیده در چارچوب فرایند جهانی شدن قرارگرفته و فهم و درک آن خاص جوامع معین نیست و پیامدها و آثار آن نیز به جامعه و فضای مشخصی، محدود نمی شود. چراکه جوامع و کشورها در شرایطی قرار گرفته اند که حاکمیت های ملی از درون، جهانی می شوند.
به نظر متخصصان، در این فرایند پرشتاب، اعضای جوامع بشری در دنیایی به سر می برند که هرچه بیشتر به سمت عدم قطعیت ها و بحران های غیرمنتظره پیش می رود.
جهانی بیش ازپیش آشفته و غوطه ور در تهدیدهای زیست محیطی شده که ساکنانش از دنیای امن پیشین پای در دنیای پرمخاطره گذاشته و لاجرم برای انسان ها گریز از ریسک ها و مقابله با آن ها به امری خطیر و حیاتی در مقیاس های خرد و کلان درآمده است.
درنتیجه بازشناسی و تحلیل کم و کیف ریسک هایی که خود را در ساحت های مختلف و چندگانه محیطی، اجتماعی، اقتصادی و فنی نشان می دهند و نیز مدیریت و کاهش هزینه های مترتب بر آن ها عرصه ای مهم و ضروری برای حوزه پژوهش ریسک است.
در همین خصوص، محققانی از دانشگاه تهران، اقدام به انجام مطالعه ای کرده اند که در آن ریسک های محیطی در شهر تهران و وضعیت ادراک و توجه مردم شهر از آن ها مورد بررسی واقع شده است.
این پژوهش از طریق ارزیابی ذهنی شهرنشینان دارای تحصیلات عالی درباره ریسک های محیطی شهر تهران و به شیوه مصاحبه انجام شده است.
یافته های این تحقیق حاکی از آن هستند که از دید سوژه ها، شهرنشینان تهرانی از ادراک و کُنش فعال در مواجهه با خطرات محیطی مترتب بر شهر تهران به نحو برجسته ای برخوردار نیستند. به طوری که از یک سو در اذهان آنان، ادراک از ریسک های محیطی چندان وضعیت مشخصی پیدا نکرده است و از سوی دیگر کنش معطوف به ریسک های محیطی حضور معناداری ندارد و حتی به کنش های منفعل گرایش دارد.
در واقع بر اساس این نتایج، ریسک در میان ساکنان شهر تهران به امری درونی تبدیل نشده و در اذهان و کنش های آنان گفتمان ریسک درنمی گیرد.
به گزارش سیناپرس، حمید رزاقی، محقق گروه جامعه شناسی پردیس البرز دانشگاه تهران و دو همکار دیگرش در این پژوهش می گویند: «ریسک های محیطی به آن دسته از خطرات احتمالی اطلاق می شود، که در صورت وقوع یا استمرار، آسیب زننده و فاجعه بار هستند و پیامدهای نامطلوب بر انسان ها و محیط زیست وارد می سازند. اغلب این ریسک ها انسان ساخت هستند و در نتیجه دخالت نابجای آدمیان بر طبیعت و رابطه ناپایدار با محیط زیست تولید شده اند».
به گفته آن ها، «تداوم یا وقوع این خطرات می توانند به اندام ها و خُرده سیستم های حیاتی انسان ها و محیط زیست، صدمات و تلفات جبران ناپذیر وارد کند. ریسک هایی که از یک سو ممکن است از قوة محاسبه فنی بگریزند و مشمول عدم قطعیت های ناخواسته شوند، به طوری که قادر به تشخیص آن ها نبوده و یا نتوان در برابرشان کنش فعالی انجام داد و تنها هنگام حدوث و پیامدهای زیان بار آشکار شوند».
طبق یافته های این تحقیق و به گزارش سیناپرس، در جامعه شهری ایران می توان از یک سو توسعه نیافتگی عقلانیت علمی و فنی را در مقابل ریسک های عصر حاضر استنباط کرد و از سوی دیگر فقر عقلانیت و کنش اجتماعی را در مواجهه با آن ها بسا وسیع تر و عمیق تر دریافت. به گونه ای که گفتمان آینده نگری، بازنگری آینده و بازاندیشی و کنش ارادی فعال در مقابل خطرات پیش رو در ذهن و عمل ایرانی حضور و بازتاب چندانی ندارد.
رزاقی و همکارانش اعتقاد دارند جامعه ایرانی در فاصله شناختی و ادراکی از ریسک های محیطی و انفعال رفتاری در مواجهه با آن ها قرار دارد و بنابراین در مقایسه با جوامع مدرن به لحاظ فکری، فرهنگی و اجتماعی به مراتب کم توسعه است و در گفتمان نرم افزاری توسعه قرار ندارد، به گونه ای که از گفتمان پیشرفت اجتماعی و گفتمان کیفیت زندگی محیط زیست محور محروم یا کم بهره است.
به عبارتی گریز از خِرَد اجتماعی و امتناع از توسعه اجتماعی زیست بوم گرا از مسائل اساسی جامعه شهری شده ایران است که بایستی برای آن فکری اساسی کرد.
این یافته های علمی پژوهشی که توجه ویژه به آن ها می تواند نقش قابل توجهی در توسعه واقعی جامعه کشور داشته باشد، در نشریه «پژوهش های انسان شناسی ایران» وابسته به دانشگاه تهران منتشر شده اند.
گزارش: محمدرضا دلفیه
No tags for this post.