بود و نمود ایرانیان متفاوت است

به بیان روشن تر، وقتی تقریبا همه در واکنش به وقایع و حوادث سیاسی و اجتماعی و فرهنگی بیرونی که از قضا شتاب و شدت و حدت روزافزونی یافته، در آشفته بازار فضای مجازی به ابراز عقیده و اظهار موضع صریح پرداختند، با عکس العمل های شگفت انگیزی از سوی یکدیگر مواجه شدند.

در وهله اول باورنکردنی، مواضع و اظهارنظرهای بسیار متفاوتی بود که از دوستان و آشنایان اظهار می شد. کسانی که فکر می کردند سال هاست یکدیگر را می شناسند و با عقاید و دیدگاه های یکدیگر آشنا هستند، به یکباره متوجه شدند که به لحاظ فکری و عقیدتی و احساسی و تمایلات، فرسنگ ها از یکدیگر دور هستند و در برخی مسائل کاملا با یکدیگر در تضاد. هیچ دو انسانی به جهان درونی یکدیگر دسترسی مستقیم ندارند و ما باورها، احساسات و خواسته های دیگران را صرفا با واسطه گفتار، کردار و زبان بدن می توانیم حدس بزنیم، اما این که آیا این گفتار و کردار و زبان بدن کاملا با آن درونیات منطبق است یا خیر، بحث دیگری است.

مشهور است که ایرانیان به دلایل تاریخی و جغرافیایی، یعنی به علت از سر گذراندن روزگاری پر فراز و نشیب، نهان روشند، یعنی روزگاران دراز ناپایداری و دشواری و فقدان امنیت در طول سده ها و بلکه هزاره ها، باعث شده که کمتر به دیگران و محیط پیرامونی، حتی نزدیک ترین افراد دور و بر خود اعتماد کنند و در نتیجه معمولا درونیات خود را از یکدیگر پنهان می کنند و بود و نمودشان متفاوت است. تعارفات رایج و فراوان در فرهنگ ایرانی، زبان رندانه، چند لایه و پیچ در پیچ در شعر و ادبیات و شوخی ها و جوک هایی که در سخت ترین شرایط فراوان ساخته و پرداخته می شود، نشانه هایی از این خصلت روحیه نهان روی هستند.

البته این روحیه چنان که گفته شد، مشخصه ذاتی و ماهوی مردمان این سرزمین نیست و امروز و دیروز نیز پدید نیامده، بلکه در نتیجه انباشت قرن ها ناملایمات و مصائب به وجود آمده و از این حیث نمی توان انتظار داشت که به سهولت از میان برود. گو اینکه این ویژگی شخصیتی، باز چنان که اشاره شد، خود واکنشی طبیعی و ناگزیر به ناملایمات بیرونی است و در نتیجه نمی توان با توصیه و سفارش اخلاقی از افراد خواست که نهان روش نباشند و بود و نمودشان را تا سر حد امکان و مطلوب یکی کنند. به عبارت دیگر تا زمانی که شرایط بیرونی نامطلوب باشد، طبیعی است که افراد علیرغم همه تاثیرات منفی این نهان روشی، به آن به عنوان سازوکاری برای بقای نفس ادامه می دهند.

اما همان طور که در بدو سخن اشاره شد، در بزنگاه هایی خاص که کمیت و کیفیت حوادث و وقایع بیرونی حدت و شدت بی سابقه می یابد، باز به ناگزیر یا حتی ناخودآگاه افراد موضع گیری های صریح و روشن اخذ می کنند و اینجاست که دیگرانی که تا کنون این وجه شخصیتی آنها را ندیده بودند، شگفت زده می شوند. 

نکته اصلی اما واکنشی است که در این لحظات خاص از جانب افراد به وقوع می پیوندد در هفته های اخیر شاهد بودیم که بسیاری از افراد وقتی متوجه شدند که حتی نزدیکترین دوستانشان نیز در برخی مسائل سیاسی و اجتماعی و فرهنگی با آنها هم نظر نیستند و بلکه مخالفند، پس از اظهار شگفتی و شاید ناراحتی، آنها را «بلاک» و «آنفالو» کردند، یعنی خیلی راحت باب گفتگو را بستند و بی خیال یکدیگر شدند.

روشن است که هر کسی حق دارد دوستان خود را انتخاب کند. اما این شیوه بلاک کردن و مسدود کردن باب مفاهمه، نه فقط راه را بر گفتگو می بندد، بلکه بر تشدید آن فضای بی اعتمادی و در نتیجه نهان روشی نیز می افزاید. چرا که وقتی افراد نتیجه اظهار نظر صریح و آشکارشان را می بینند، بیشتر در لاک دفاعی فرو می روند و کمتر درونشان را برای دیگران فاش می سازند.

اما مساله فقط این نیست که با این کار باب گفتگو را می بندیم، بلکه این واکنش نشاندهنده این است که ما تحمل عقاید و دیدگاه های مخالف را هم نداریم و حاضر نیستیم در کنار آدمهایی زندگی کنیم که باورها و احساسات و تمایلاتی متفاوت از ما دارند. کوتاه سخن آن که بزنگاه هایی از این دست، آزمون های ارزنده ای در اختیار ما می گذارد که خودمان را به محک تجربه بزنیم و دریابیم تا چه اندازه حاضریم دیدگاه های مخالف حتی نزدیک ترین اطرافیان خودمان را گوش دهیم و به خودمان و دیگران اجازه دهیم که بدون ترس و واهمه (حتی از بلاک شدن) نظر خود را بیان کنند.

*محسن آزموده_کارشناس رسانه

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا