بسیاری از اشعار این هنرمند کشورمان بهصورت مجزا به زبانهای انگلیسی، فرانسه، روسی، آلمانی، کردی، ارمنی و… ترجمه و در نشریات کاغذی و سایتهای اینترنتی منتشر شده است.
اولین کتاب کاظمی در سال 79-80 و آخرین کتاب او نیز در سال 97-98 منتشر شده است. او می گوید دیگر نمیداند کتابی منتشر خواهد کرد یا خیر!
کاظمی در گفتگو با سیناپرس در رابطه با فعالیت ادبی خود گفت: بخشی از فعالیت ادبی ام در فضای ادبیات جنگ بوده است (تا سال 87) و از آن زمان تا کنون در فضای آزاد فعالیت کرده ام. مسیر شعریام نیز از شعرهای بلند به سمت اشعار کوتاه و بسیار کوتاه بوده است. ضمن اینکه مجلهای ادبی هنری با نام عصر جمعه به صورت کاغذی در شهر مونترآل کانادا منتشر میکنم.
وی در رابطه با مجموعه آثار خود گفت: تا به حال سه مجموعه داستان از من منتشر شده است. یک مجموعه در انگلستان و دو مجموعه داستانهای کوتاه و کوتاه کوتاه یا مینیمال و داستانک در ایران. درونمایه اغلب داستانها مسائل اجتماعی است و برخی نیز داستانهایی مرتبط با جنگ. تمامی داستانها به آسیبشناسی مسائل میپردازد که البته فقط طرح مساله میکند و پاسخ را به عهده خوانندگان میگذارد.
کاظمی ادامه داد: داستانها با زبان و فرمی متفاوت از زبان و فرم شعرهای من روایت می شوند که این شاید بهخاطر دو پاره بودن ذهن خودم باشد که نیمی سخت و پیچیده و نیمی نرم و ساده است. علاوه بر اینها فعالیت حرفهای دیگرم نیز هنر است و در حوزه های خوشنویسی، نقاشی و ساخت کاشیهای دکوراتیو ایرانی نیز فعالیت می کنم.
توجه بیشتر به مسائل روزآمد و روزمره در شعرنو
این شاعر معاصر کشورمان در رابطه با وجه تمایز ادبیات گذشته با ادبیات و شعر معاصر، گفت: ادبیات کلاسیک ایران (چه نظم چه نثر) در طول هزار سال عمر خود به نهایت اوج و درجه از ظرافت در معنا و زبان و فرم (قالبهای شعری) رسیده است، اما در ادامه شاید به لحاظ کم توانی در مشارکت و بیان مسائل زمان معاصر و محدود بودن آزادی و رهایی در رساندن معنا و محتوا به دلیل چهارچوبها و قالبهای وزنی سرعتش تا حد بسیاری کند شد و عنان ادامه مسیر را به شعر نو و به دست نیمایوشیج داد.
وی تصریح کرد: نیما با شکستن قالبهای شعری و اوزان عروضی کلاسیک و بنا گذاشتن شعر نو یا نیمایی این امکان را فراهم آورد که بتوان در شعر به مسائل روزآمد و روزمره بیشتری با زبان راحت تر و کاربردی تر پرداخت. بعدها نیز شعر سپید یا آزاد که حتی دست و پاگیری اندک وزن نیمایی را نیز ندارد پدید آمد. یعنی نوع شعری که امروزه رواج دارد و برای بیان هر نوع محتوا و نگاهی به شاعر آزادی عمل میدهد.
این هنرمند ادامه داد: در نتیجه، وجه تمایز شعر کلاسیک با شعر معاصر، هم به لحاظ محتوا و زبان و فرم، هم روزآمد بودن و کاربردیتر بودن و هم حضور در بین مردم و زندگیهایشان قابل مشاهده و بیان است. ضمن اینکه نباید کتمان کرد که شعر کلاسیک و به ویژه غزل با تغییراتی در نوع نگاه و زبان همچنان به راه خود ادامه داده و شاعران خوبی همچون زنده یادان حسین منزوی، سیمین بهبهانی، یا دیگرانی که در قید حیات هستند، به آن پرداخته و میپردازند.
جایگاه ویژه شعر در زندگی ایرانیان
وی ادامه داد: از دیرباز، شعر همیشه در زندگی ایرانیان جایگاهی ویژه داشته و بسیار تاثیرگذار بوده است. چه در زمان حیات شاعران خود و چه در دههها و سدههای بعد از فوتشان. به عنوان مثال هنوز غزلیات حافظ و سعدی و مولانا، شاهنامه فردوسی و مثنوی معنوی و رباعیات خیام، و آثار ناصر خسرو و عطار و نظامی و… خوانده میشوند و تاثیرگذاری آنها در آگاهی و اندیشه ورزی مطالعه کنندگان مشهود است.
کاظمی اظهار کرد: در دوره معاصر هم، از عصر مشروطه تا کنون، در مقاطع زمانی مختلف شاهد تاثیرگذاریهای آن در زندگی فردی و اجتماعی مردم بودهایم. در زمان مشروطه با اشعار و ترانهها و تصانیف عارف و شیدا و ایرج میرزا و نسیم شمال و…، تا زمان کودتای 28 مرداد و بعد از آن با اشعار اخوان ثالث و نصرت رحمانی و شاملو و آتشی و ابتهاج و…، تا زمان انقلاب 57 و با اشعار و سرودهای انقلابی تا زمان جنگ هشت ساله.
شعر در حال از دست دادن تاثیرگذاری جمعی و فردی خود است
وی با بیان اینکه شعر در یکی دو دهه اخیر در حال از دست دادن آن تاثیرگذاری جمعی و حتی فردی خود است و به نوعی اخته و منفعل شده است، گفت: دلایل مختلفی چون سانسور و از پی آن خودسانسوری، چاپ بی رویه و بسیار کتابهای شعر و ناشرانی که بدون هرگونه کارشناسی و حتی دلسوزی در قبال گرفتن پول هر دفتر شعری را منتشر میکنند و بسیار دلایل و مسائل دیگر از این دست باعث وقوع این اتفاق شده است.
کاظمی افزود: در هرحال، تاثیرگذاری شعر و در کل ادبیات، همان روشنگری و آگاهی دهندگی آن است. ادبیات ذهن و نگاه مردم را باز و روشن میکند، جلا و صیقل میدهد. اندیشیدن و تفکر کردن میآموزد و مسلما وقتی مردم شعر و داستان خوب بخوانند نگاهشان به جهان و پیرامون خود تغییر میکند، آگاهتر می شوند و از تعصبات و خرافهها و جزماندیشی دوری میکنند. زیر بار ظلم نمیروند، قانونمدار و مشارکتپذیر می شوند و اینها همه زیربنای فرهنگ جامعه را محکم و خدشهناپذیر میکند.
شعر کوتاه همان کارکرد شعر بلند را دارد
وی در تعریف شعر با بیان اینکه مرا از تعریف شعر معاف کنید، گفت: فقط در رابطه با شعر کوتاه می گویم که شعر کوتاه به تعداد سطرها و کلمات اندک نیست چنانکه شعر بلند به تعداد سطرها و کلمات بسیار نیست. چه بسا شعر کوتاهی به لحاظ کمیت یک شعر بلند یا بسیار بلند به لحاظ کیفیت محسوب شود.
این شاعر معاصر کشورمان ادامه داد: من قائل به معنا و دقایق و ظرافتهای خاص در کوتاهی و بلندی شعر هستم. در شعر کوتاه، بعد از فرم و معنا حرف اول را ایجاز میزند و بعد دیگر صنایع و آرایههای ادبی همچون استعاره، تشبیه، مراعات و نظیر، موسیقی درونی، تصویرسازی. ضمن اینکه شعر کوتاه همان کارکردی را دارد که شعر بلند دارد. هر دو برای بیان مفاهیم و حسها و تصاویر و نیز برای ایجاد آگاهی و روشنایی هستند.
وی ادامه داد: در یکی دو دهه اخیر، شعر کوتاه با اقبال بیشتر مخاطبان شعر روبهرو شده است، البته این به معنای کماقبالی شعر بلند و سیاقهای دیگر شعری نیست. چراکه هر سبک شعری مخاطب خود را دارد ولی چون شعر کوتاه راحت تر و ساده تر و در زمان کمتر انتقال معنا میکند از اقبال بیشتری به ویژه در میان مخاطبان عام برخوردار شده است.
آینده شعر در ایران و جهان شعرهای فستفودی خواهد بود
کاظمی خاطرنشان کرد: شعر، متناسب با زمان و عصر خود و با نیازهای مخاطبان و حتی با نوع زندگیشان مسیر خود را مشخص میکند و تغییر و ادامه میدهد. در عصر حاضر که ریتم زندگیها سرعت گرفته و مجالها و فراغتها کم شده و نیز مطالعه و کتاب خواندن کمرنگ و مهمتر اینکه فضاهای مختلف مجازی شبانه روز در حال تغذیه ذهن مردم هستند آینده شعر نیز چه در ایران چه در جهان بیشتر شعرهای کوتاه و به قولی شعرهای فستفودی خواهد بود.
وی افزود: مگر اینکه دوره بازگشتی را متصور باشیم، چه در نوع زندگیها چه در اتفاقات جهان که منجر به بازگشت آرامش و فراغت مردم شود. البته دورههای بازگشت ادبی و حتی هنری در طول زمان اتفاق افتاده و باز هم پیش خواهد آمد.
کاظمی در رابطه با جایگاه داستان در میان مخاطبان ایرانی گفت: داستان به معنای عام کلمه جایگاه ویژهای از ایام کهن تا دوره معاصر در جامعه ما داشته و دارد. در دوره معاصر نیز نویسندههای بسیار خوبی داریم که به نظر من اگر باب ترجمه آثارشان بهصورت گستردهتر به روی مخاطبان جهان باز شود با داستانها و رمانهای بسیاری از نویسندگانشان هم سنگی میکند.
استقبال از داستان ایرانی کم شده است
وی ادامه داد: به هر حال، ادبیات داستانی جدی ایران که با جمالزاده و هدایت آغاز شد و به دست و قلم امثال چوبک و گلشیری و ساعدی و صادقی و احمد محمود و محمد محمدعلی و درویشیان و… قوام گرفت به شدت قابلیت خوانده شدن توسط مخاطبان دیگر ملل را دارد.
کاظمی در پایان صحبت هایش اظهار کرد: متاسفانه در بیش از یک دهه اخیر استقبال از داستان ایرانی کمتر و از داستان ترجمه بیشتر شده است. این در حالیست که آثار و نویسندههای خوب در کشورمان کم نداریم. این مساله، باعث بلبشویی در بازار ترجمه کتاب شده است. به گونه ای که ترجمههای بیکیفیت و شتابزده، چاپ چندین ترجمه از یک کتاب و… از آثار این مقوله است که فکر میکنم اهل فن باید یک آسیبشناسی جدی از هر منظر نسبت به این قضیه انجام دهند.
گفتگو: هانیه حقیقی
No tags for this post.