او در سال 1324 شمسی در شهر قم به دنیا آمد و پس از طی تحصیلات ابتدایی در اوایل جوانی وارد حوزه علمیه قم شد و مقدمات و منطق را فرا گرفت. سپس در سال 1348 در سن 24 سالگی به درجه «اجتهاد» رسید. وی در کنار تحصیلات علوم حوزوی و پس از طی مقطع دبیرستان در سال 1344 وارد دانشگاه تهران و موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد در رشتههای فلسفه و حقوق اسلامی شد.
«علامه طباطبایی»،«مرتضی مطهری» و آیات عظام همچون «آملی لاریجانی» و «گلپایگانی» و «مرتضی حائری یزدی» از استادان ایشان بودند. او در سال 1988 میلادی برای اخذ درجه دكترا به دانشگاه فرانسوی زبان «لوون» بلژیک رفته و در سال 1995 موفق به دریافت مدرک دكترای تخصصی در رشته حقوق بین الملل شد.
وی از آموزه های هر دو نظام آموزشی حوزه و دانشگاه بهره برده و به زبان های عربی و انگلیسی تسلط کامل و با زبان فرانسه نیز آشنایی دارد.
این دانشمند برجسته در زمینه های مختلف آثار تالیفی در قالب كتاب و مقاله و همچنین ترجمه های فراوانی ابه نام خود ثبت کرده است. او در زمینه حقوق و قواعد فقهی آن آثار ارزشمندی را از خود برجای گذاشته است.
این استاد گرانقدر هم اكنون استاد دانشكده حقوق دانشگاه شهید بهشتی است. گفتگوی سیناپرس با این دانشمند فرهیخته در ادامه می آید:
چه شد که این رشته تحصیلی را انتخاب کردید؟
من همواره به این موضوع فکر می کردم که چرا جهل و فقر همواره در کنار هم قرار دارند. اما، در طول زندگی خود مشاهده کردم که گاه از دل جامعه فقرا و مستمندان مغزهای متفکری بیرون می آیند و چنان جوشان و خروشان می شوند و به جامعه جهل حمله می کنند. بنابراین، دریافتم که آنچه موجب جهل است عدم توجه است و از این رو، بازگشت به خویش جهل را بر طرف می کند. از نظر من فلسفه، فقه و حقوق به انسان در شناخت ماهیت وجودی اش کمک بسزایی می کند. بنابراین، تصمیم به تحصیل در این رشته گرفتم.
اگر ممکن است بیشتر در رابطه با بازگشت به خویشتن توضیح دهید؟
ببینید، ایمان به معنای جذب نیست بلکه، ایمان یعنی همواره در مسیر جست و جو و پیدا کردن حقیقت بودن است. کسی که ایمان دارد قائل به ایستایی فکر نیست. بر اساس آیات قرآن ایمان همواره در حال تزاید و افزایش است و مومن کسی است که در جست و جوی حقیقت باشد. جستجوگر اهل گفتگوست اما کسی که ایستاست حاضر نیست به گفتگو تن دهد. مومن کسی است که اهل تفکر است و آمادگی دارد که سخنان دیگران را بشنود. چنین فرد با ایمانی با مشخصه هایی که به آن اشاره کردم قطعا به خویش بازمی گردد.
چرا در این مسیر قدم گذاشته اید؟
گاهی یک مقاله و حتی یک جزوه چنان جامعه را دگرگون کرده و روی دیگران اثر می گذارد که باورکردنی نیست. به عنوان مثال، یک مقاله جان دارک با اشاعه تفکر روشنگری غرب را از دیکتاتوری کلیسا نجات داد.
چه آینده ای برای این رشته تحصیلی در کشور متصور هستید؟
به دلیل در اختیار داشتن مفاهیم قرآنی و دین مبین اسلام، گوهر ارزشمندی در اختیار داریم که باید قدر آن را بدانیم از این رو، من آینده درخشانی برای فلسفه و فقه و حقوق اسلامی در کشورم ایران متصور هستم.
چه توصیه ای به دیگران برای داشتن جامعه ای آگاه دارید؟
باید در مسیر زندگی خود برای حق و حقوق دیگران ارزش قائل شویم. تحمل و تسامح یعنی من حق هستم و دیگری باطل است اما تحمل می کنم. این در حالیست که من معتقدم باید یک قدم بالاتر رفته و به جای اینکه بگوییم من حق هستم به این امر معتقد باشیم که من در جستجوی حق هستم و دیگری هم همینطور. چراکه، وقتی صحبت از تحمل و تسامح می شود تا زمانیکه فرد قدرت ندارد عملی خواهد شد. اما چنانچه همیشه در جست و جوی حق باشیم و برای دیگران هم این حق را قائل باشیم در چنین شرایطی جامعه همواره در آرامش است.
چه توصیه ای به دانشجویان و جامعه علمی کشور دارید؟
تحقیق کنید، بیشتر بخوانید، متوقف نباشید. تبادل و تضارب آراء است که انسان را به درجات بالا می رساند. به نویسندگان، دانشجویان، اساتید، رسانه ها و همه اقشار فرهیخته جامعه می گویم که وظیفه دارند جامعه را به سمت کشف حقیقت سوق دهید. امروزه جمهوری اسلامی ایران با توجه به پتانسیل هایی که دارد به درستی می تواند این مسیر را ادامه دهد.
گفتگو: هانیه حقیقی
No tags for this post.