این امر هر روز بر آلودگی های زیست محیطی و مشکلات ناشی از وجود شهرها می افزاید به گونه ای که با گسترش جوامع انسانی، منابع و اکوسیستم های طبیعی، بیشتر به ورطه نابودی کشیده شده اند.
اکنون انسان معاصر دریافته که بقای او تنها در آشتی و ارزش نهادن به طبیعت و توجه به پایداری آن خلاصه می شود و تنها روزنه برای ادامه حیاتش را در حفظ محیط زیست و منابع و دستیابی به پایداری بیشتر یافته است. در نتیجه در صدد برآمده تا آسیب های وارده را جبران کرده و در حفاظت از محیط زیست خود بکوشد.
بنابراین جامعه کنونی، نگرشی خاص به محیط طبیعی و فرهنگ استفاده از آن و دوستدارانش به خصوص علاقمندان به طبیعت پیدا کرده است. اما متاسفانه با توسعه شهرنشینی بحث طراحی مسکن بدون توجه به ابعاد زیست محیطی آن، با توجه به اینکه یکی از صنایع مهم کشور بوده و بیشترین سهم ساخت و ساز و دستکاری در طبیعت هم در مرحله ساخت و هم در مرحله بهره برداری را نسبت به دیگر صنایع ساخت و ساز به خود اختصاص می دهد، می تواند آثار و پیامدهای غیرقابل بازگشت و غیرقابل جبران فراوانی بر جای بگذارد.
این در حالیست که، با توجه به معماری پایدار، سیاست ها و راهکارهای آن و با ارزیابی زیست محیطی در راستای ایجاد معماری مسکونی، می توان در پاسخ گویی به نیازهای مختلف، قبل از اجرای پروژه به یک تعامل مناسب با محیط رسیده و با تدوین فرآیند طراحی و استفاده از تکنولوژی روز و موثر که نه تنها موجب افزایش طول عمر ساختمان ها و مطلوبیت در کیفیت آن ها می شود، بلکه موجب ارتقای سطح آسایش ساکنان شده و با حفظ منابع طبیعی ایده آل ترین شرایط زیست محیطی را به وجود آورد.
از آنجایی که خانه، کهن ترین و بلافصل ترین فضای مرتبط با انسان و مهم ترین فضای معماری است که بیشترین تطابق را با خصوصیات، پدیده ها و عوامل محیطی طبیعی دارد، نیاز همزیستی آشتی جویانه میان طبیعت و انسان و زیست تکنولوژی که هماهنگی تکامل یافته ای میان این دو ایجاد می کند موجب شد طراحی مجتمع مسکونی زیستی با رویکرد فناوری های نوین پایدار به عنوان یک عنصر فیزیکی ساخته شده به دست بشر در عرصه سرزمین و در تماس با محیط و بستر طبیعی موجود که دارای ارتباط متقابل با محیط طبیعی پیرامون خود است، نقش بنیادی را در کیفیت محیط زیست شهری ایفا کند تا نقطه عطفی در زمینه بقا و حفظ محیط برای نسل آینده باشد.
از این رو، می توان اینگونه نتیجه گرفت که امروزه به دلیل عدم وجود برنامه ای مناسب برای طراحی، ساخت و ساز مسکن تهدیدی جدی برای پایداری جامعه محسوب می شود.
استفاده از اهداف توسعه پایدار در برنامه ریزی، طراحی و اجرا پروژه های مسکونی عاملی راهبردی و تاثیرگذار در بهبود زندگی حال و آینده انسان ها در مجتمع ها و جوامع شهری است. یکی از سه حوزه مهمی که توسعه پایدار روی آن تاکید دارد، مسائل محیطی است.
در راستای ارتقای کیفیت زندگی در توسعه پایدار، وظیفه معماران بسیار خطیر و حساس است، چراکه معماران به صورت مستقیم یا غیرمستقیم مسئول 75 درصد از تغییرات آب و هوا هستند. در نتیجه معماری باید ضمن کاهش مصرف انرژی و کاهش آلودگی محیط زیست، عناصر خود را به مثابه سامانه های کوچکتر در جهت اهداف توسعه پایدار هماهنگ کند.
مسکن به عنوان فراوانترین عنصر شهری، موثرترین عامل در نحوه شکل گیری بافت شهر و میزان کیفیت آن از لحاظ فرم و عملکرد است. ارتباط مسکن با سایر اجزا و به ویژه با محیط و بستر قرارگیری آن موضوع کیفیت را هم برای واحد مسکونی و هم برای محیط پیرامون آن مطرح می سازد.
در نتیجه بحث طراحی مسکن بدون توجه به ابعاد زیست محیطی آن، باتوجه به آن که یکی از صنایع مهم کشور است و بیشترین سهم ساخت و ساز و دستکاری در طبیعت هم در مرحله ساخت و هم در مرحله بهره برداری را نسبت به دیگر صنایع ساخت و ساز به خود اختصاص می دهد، می تواند آثار و پیامدهای غیر قابل بازگشت و غیرقابل جبران فراوانی برجای بگذارد.
این در حالیست که، با توجه به معماری پایدار، سیاست ها و راهکارهای آن و با ارزیابی زیست محیطی در راستای ایجاد معماری مسکونی، می توان در پاسخ گویی به نیازهای مختلف، قبل از اجرای پروژه به یک تعامل مناسب با محیط رسیده و با تدوین فرآیند طراحی و استفاده از تکنولوژی روز و موثر که نه تنها موجب افزایش طول عمر ساختمان ها و مطلوبیت در کیفیت آنها می شود، بلکه موجب ارتقای سطح آسایش ساکنان شده و با حفظ منابع طبیعی ایده آل ترین شرایط زیست محیطی را به وجود می آورد، سیاست ها، ایده ها، طرح ها و ابتکارات مختلف خود را به صورت مناسب، عملی کرد.
در همین راستا معماران نیز همسو با سایر دست اندرکاران در پی یافتن راهکارهای جدید و برقراری رابطه ای مناسب با طراحی و روش های نوین در طراحی و ساخت مسکن، برای تأمین فضای زندگی، کار، تفریح و… هستند.
آنچه که معمولا در طراحی ها نادیده گرفته می شود، بحران های ناشی از عوامل زیستی است. چراکه عوامل طبیعی و شرایط زیست محیطی به عنوان بستر طبیعی شکل گیری و زندگی گروه های انسانی، در نظم پذیری شیوه های سکونت گزینی و نهایتا تأثیرگذاری در شکل و فرم مناطق شهری نقشی بنیادین بر عهده دارد.
در همین راستا بسط و توسعه مجتمع مسکونی زیستی رویکرد فناوری های نوین پایدار که منجر به تغییرات شگرف در استفاده از منابع طبیعی و ساختار زندگی انسان می شود، می تواند نقطه عطفی در زمینه بقا و حفظ محیط برای نسل آینده باشد و ارتباط محکمی را بین انسان و محیط برقرار کند.
*زهره نیازی-کارشناس مهندسی محیط زیست
No tags for this post.