افسردگی، عاقبت تلخ کودکان طلاق
دکتر سیما فردوسی، دکترای روان شناس بالینی در این خصوص گفت: طلاق پدیده ای است که بسیاری از کودکان را تحت تاثیر قرار می دهد و کودکان در نتیجه طلاق سرافکنده و خجالت زده می شوند. فرزندان طلاق از داشتن رابطه اجتماعی با همسالان خود اجتناب می کنند زیرا می ترسند که دیگران به روابط آنها در خانه و نسبت به خانواده شان پی ببرند.
این عضو هیات علمی گروه روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی افزود: بسیاری از فرزندان طلاق از اینکه دیگران به شرایط خانوادگی آنها پی ببرند و با برچسب منفی شناخته شوند، نگران و وحشتزده هستند. درگیری و اختلاف والدین حتی اگر به طلاق فیزیکی منجر نشود، باز هم اشکال دارد.
وی اظهارداشت: در برخی از خانواده ها نوعی طلاق عاطفی واقعی بین زن و شوهر حاکم است. در این خانواده ها زن و شوهر کاری به هم ندارند، یکدیگر را دوست ندارند، هیچ محبتی و عاطفه ای بین آنها وجود ندارد، به سختی یکدیگر را تحمل و با یکدیگر زندگی می کنند. در این خانواده ها زن و شوهر با هم معاشرت دارند، فرزندانشان را بزرگ می کنند و در عین حال طلاق عاطفی هم صورت گرفته است. در چنین محیطی کودک احساس نا امنی می کند.
به گفته وی، احساس امنیت در خانواده به این معنی است که کودک مطمئن باشد پدر و مادرش او را دوست دارند اما اگر کودک فکر کند که پدرم من را دوست دارد اما دائما با مادرم دعوا می کند، احساس امنیت از او گرفته می شود چون او می خواهد عضو مجموعه ای باشد که در آن عشق و علاقه و محبت و دوستی وجود دارد.
فردوسی بیان کرد: والدین نباید اختلاف شان را در حضور فرزندان شان به زبان بیاورند. کودکان با هوش تر از آن هستند که شما گمان می کنید و اشتباه است که تصور کنید فرزندتان متوجه اختلاف های تان نمی شود؛ اختلاف هایی که چندین سال است تکرار می شود و از گذشته تا امروز نیز ادامه داشته است.
وی ادامه داد: این نوع تضادها ناراحت کننده است. اگر اختلاف نظر والدین منطقی است و هریک نظری دارند، اشکالی ندارد. در یک اختلاف نظر منطقی، طرفین دعوا نمی کنند. قهر نمی کنند و یکدیگر را متهم و تحقیر نمی کنند، بلکه با هم صحبت می کنند. آنها در عین حال که نظرشان با هم متفاوت است، برای گفته خود دلیلی دارند و با هم گفتگو می کنند تا سرانجام به یک نظر مشترک برسند. این حالت ایرادی ندارد اما در این مقوله، اختلافی که به طلاق منجر می شود و به طور کلی انجام رفتارهایی که باعث ناراحتی فرزندان می شود، در حضور کودکان مضر است.
کودکان طلاق افسرده ترند
نفیسه شبانلویی، دانش آموخته دانشکده علوم انسانی دانشگاه علم و فرهنگ با راهنمایی دکتر علیرضا پیرخائفی در پژوهشی به این نتیجه رسیده که میزان افسردگی کودکان طلاق در مقایسه با کودکان عادی بیشتر و میزان تاب آوری روانشناختی کودکان طلاق از کودکان عادی کمتر است؛ همچنین متغیر تعدیل کننده شیوه های مقابله با استرس در میزان افسردگی و تاب آوری کودکان طلاق نقش دارد به گونه ای که کودکان طلاقی که از شیوه های مقابله با استرس مساله مدار استفاده می کنند، نسبت به کودکانی که از شیوه های مقابله با استرس هیجان مدار استفاده می کنند از افسردگی کمتری رنج می برند و تاب آوری بیشتری از خود نشان می دهند.
متناسب با یافته های این پژوهش، توجه به کودکان طلاق و آموزش مهارت های لازم ( تاب آوری و مهارت های مقابله ای) به ویژه در مدارس که منجر به ارتقای سطح روابط این کودکان با جامعه و افزایش سطح عملکرد آنها در زمان حاضر و همچنین در آینده آنها می شود، ضروری است.
گزارش: فرزانه صدقی
No tags for this post.