بعد از اخذ مدرک دیپلم مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را به ترتیب در رشته مددکاری اجتماعی و مدیریت امور فرهنگی در تهران گذراند و دکترای مدیریت اجتماعی را نیز در ترکیه اخذ کرد.زاهدی اصل یکی از مددکاران با تجربه ای است که به خوبی با اسلوب، دانش و تکنیک این حرفه آشناست و سال های طولانی تلاش، تحقیق، تدریس و تالیف در این حوزه را پشت سر گذاشته است.
گفتگویی صمیمانه با این استاد ارزشمند که عضو هیات علمی و استاد تمام دانشگاه علامه طباطبایی(ره) است انجام داده ایم که در ادامه می آید:
چه شد که رشته مددکاری اجتماعی را برای تحصیل انتخاب کرده اید؟
پس از دریافت مدرک دیپلم در رشته تجربی، به خدمت سربازی که در آن زمان دیپلمه ها به سپاه دانش می رفتند، به یکی از روستاهای دورافتاده سلماس برای گذراندن خدمت سربازی عازم شدم. خدمت در یک روستا و در میان بخش محرومی از جامعه انگیزه بیشتری برای ورود به این رشته در من ایجاد کرد و با اینکه در رشته تجربی فارغ التحصیل شده بودم و طبق عرف موجود در جامعه علاقمند به تحصیل در رشته پزشکی بودم، اما قدم در این راه گذاشتم.
در آن زمان کنکور سراسری نبود و هر دانشگاهی آزمون ورودی مربوط به خودش را برگزار می کرد، من هم برای شرکت در آزمون به چندین دانشگاه در شهرهای مختلف مراجعه کردم و در نهایت با مشاوره یکی از خویشاوندان که در آن زمان مسوولیتی داشت، تصمیم گرفتم این رشته را انتخاب کنم. به هرحال مسیر را ادامه دادم و تا امروز هم سنگر را به عنوان یک معلم در رشته مددکاری اجتماعی حفظ کرده ام.
اگر به گذشته باز گردید باز هم این رشته را انتخاب می کنید؟
قطعا انتخاب می کنم. مدیون و ممنون کسی هستم که مرا برای ورود به این رشته هدایت کرد. شاید اگر پزشک می شدم به اصطلاح نانم در روغن بود ولی واقعیت این است که من نان در روغن نمی خواهم بلکه، می خواهم خدمتی برای هموطنانم انجام دهم.
اگر بخواهید تعریفی از رشته مددکاری اجتماعی ارائه دهید، آن را چگونه تعریف می کنید؟
مددکاری اجتماعی یک رشته انسانی به معنای واقعی است، بعضا در اسناد و مدارک از آن تحت عنوان جامعه شناسی کاربردی نیز یاد می کنند و معتقدند جامعه شناس، جامعه را آنگونه که هست مورد بررسی قرار می دهد و مددکار اجتماعی به جامعه آنگونه که باید باشد، نگاه می کند.
این رشته در سال 1337 با همت خانم فرمانفرمائیان تاسیس شد و قدمت این رشته از بسیاری از رشته های علوم انسانی در کشور بیشتر است. اما، در سال هایی تندروی هایی در کشور صورت گرفت که متاسفانه این رشته مورد غفلت واقع شد.
از غفلت ها و چالش هایی که این رشته تحصیلی با آن مواجه بوده بیشتر بگویید؟
ببینید، این رشته تحصیلی رشد مورد انتظار را نداشته و به نوعی مورد ظلم واقع شده است. متاسفانه امروز من تنها استاد تمام این رشته در کشور هستم در شرایطی که با توجه به شرایط امروز جامعه باید اساتید بیشتری در این حوزه آموزش می دادیم.
در سال های انقلاب فرهنگی ظلمی به مجموعه رشته های علوم انسانی شد و 13 رشته کاربردی و شناخته شده تبدیل به یک رشته تحصیلی با 6 گرایش شد که یکی از این گرایش ها هم خدمات اجتماعی بود. نهایتا با تلاش بسیاری که در آن دوره انجام دادیم مخالفان را مجاب کردیم که این رشته دانشگاهی حذف نشود.
سپس، سال ها تلاش کردیم برای اینکه، این گرایش تبدیل به رشته تحصیلی مستقل شود که بالاخره این اتفاق افتاد و دانشگاه علامه طباطبایی(ره) که متولی این رشته در کشور است در این راه فعالیت های ارزشمندی انجام داد. به گونه ای که اکنون این رشته در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا دانشجو می پذیرد.
در هرحال، علیرغم مشکلاتی که همواره وجود داشته تمام تلاش من این بوده که این رشته احیا و تقویت شود. چراکه، این رشته مورد نیاز جامعه است و جایگاه شغلی آن روز به روز گسترده تر می شود اما، متاسفانه شناخت کافی نسبت به این رشته تحصیلی حتی در بین مسوولان در جامعه نیز وجود ندارد.
یکی از مشکلاتی که با آن مواجه هستید تصویب سازمان نظام مددکاری اجتماعی است. در رابطه با این مقوله نیز توضیح دهید.
چند سال است که به دنبال تصویب قانون نظام مددکاری اجتماعی هستیم با این هدف که فعالان این حوزه جایگاه شغلی بهتری داشته باشند و حق و حقوق خود را بشناسند. دانش آموختگان این رشته وظایف خود را بشناسند و اگر اجحافی در حق آنها صورت گرفت و یا اگر آنها در انجام وظایف حرفه ای خود کوتاهی کردند، مرکزی برای رسیدگی وجود داشته باشد.
البته،هنوز موفق نشدیم اما همچنان در حال پیگیری هستیم که بتوانیم گشایشی در این رشته تحصیلی ایجاد کنیم.
چه پیشنهادی به علاقه مندان و دانشجویانی که می خواهند به این رشته ورود پیدا کنند، دارید؟
فارغ التحصیلان این رشته در هرجایی که انسان هایی حضور دارند که مشکلی دارند، فعالیت می کنند و خدماتی را ارائه می دهند. بنابراین تنها توصیه من به داوطلبان ورود به این رشته این است که به خودشان برگردند و ببینند آیا واقعا عاشق خدمت به انسان ها هستند یا نه؟چون اگر در این مسیر علاقه وجود نداشته باشد نمی توانند در این حوزه کار کنند و اگر هم فعالیتی انجام دهند برایشان عذاب آور خواهد بود.
گفتگو: هانیه حقیقی
No tags for this post.