بی شک وجود موزه به عنوان یک نهاد فرهنگی در اجتماع بسیار ضروری است. فرهنگ هر جامعه یک مفهوم کلی است و تمامی ارزش ها و یافته های معنوی مردمان آن جامعه را در برمی گیرد.
موزه به طور کلی فرهنگ و میراث هر قومی است که از پیشینیان بر گرفته شده و در آن تغییراتی داده شده و به نسل های بعد انتقال یافته است. فرهنگ ها و تمدن ها مانند انسان سه مرحله تکامل دارند، به این معنا که زاده می شوند، کودکی و نوجوانی دارند، کمال می یابند و به پیری می رسند و بالاخره از میان می روند.
موزه، خاصیت فرهنگ ها و تمدن های پویا را از فرهنگ های دیگر می گیرد و آنچه زائد است را دور می ریزد.. به طور کلی، موزه یا آثارخانه به مکان خاصی که در آن مجموعه ای از آثار باستانی و صنعتی و اشیاء با ارزش را به معرض نمایش می گذارند، گفته می شود.
امروزه در جهان و ایران گونه های زیادی از موزه وجود دارد، از مجموعه های بزرگ در شهرهای بزرگ گرفته تا موزه های کوچک که یک یا چند دسته خاص را شامل می شود. این دسته ها شامل هنرهای زیبا، هنر کاربردی، صنایع دستی، باستان شناسی، مردم شناسی، قوم شناسی، تاریخ، تاریخ فرهنگی، تاریخ نظامی، علم، فناوری، موزه کودکان، نقشه، تاریخ طبیعی، سکه شناسی، گیاه شناسی، علوم طبیعی، تمبرشناسی و کاخ موزه ها می شود.
از سوی دیگر، رسانهMedia)) نیز دارای یک ویژگی اساسی است که سعی دارد پیامی را به مخاطب خویش ارائه دهد. امروزه رسانه در لغت به معنی رساندن است و به آن دسته از ابزارهایی گفته میشود که انتقال دهنده پیام باشد.
رسانه از تمدن های جدید به وجود آمده و مورد توجه قرار گرفته است، ضمن اینکه رسانه ها می توانند محتوای پیام را به مخاطبان انتقال دهند. رسانه ها در شرایط کنونی یکی از مهمترین دستاوردهای پیشرفت بشری و یکی از با ارزشترین وسیله های آگاهی رسانی همگانی هستند که پیوسته و با سرعت طبق نیازمندی متقاضیان در حال گسترش و توسعه اند.
با توجه به این تعاریف، اکنون موزه ها نیز در زمره رسانه ها طبقه بندی می شوند. چراکه، موزه مکانی است که پیام هایی را به مخاطبان و بازدیدکنندگان انتقال می دهد.
آیا در ایران موزه به مثابه یک رسانه عمل می کند؟
بر این اساس، در مورد موزه های ایران می توان گفت که از میان کارکردهای ذکر شده موزه، آن میزان که بر گردآوری و حفظ و نگهداری اشیاء تاکید می شود، نمایش آثار و مولفه های حاکم بر نحوه نمایش آثار و نحوه روبرو شدن مخاطب با موزه و آثار آن و نوع رابطه موزه با مخاطب مورد توجه قرار نمی گیرد.
این در حالی است که امروزه کارکردهای موزه از حفظ و نگهداری و حتی نمایش صرف آثار و اشیاء فراتر رفته و از کارکردهای آموزشی، اطلاع رسانی و آگاهی بخشی موزه ها در نسبت با مخاطبان موزه صحبت می شود.
این کارکرد جدید موزه را می توان کارکرد رسانه ای آن در نظر گرفت و از موزه به عنوان یک "رسانه " یاد کرد. رسانه ای که مطابق نوع آثار به نمایش درآمده، نحوه به نمایش درآمدن آثار، طراحی بنا و فضای داخلی موزه، نورپردازی و… متناسب با اهداف موزه "پیام"هایی را تولید و به مخاطبان و بازدیدکنندگان، ارسال می کند.
علیرغم تمام موارد ذکر شده، داده ها نشانگر این است که بیش از نیمی از موزه های ایران به عنوان یک رسانه دارای ضعف و ناتوانی هستند.
در هرحال اگر قرار باشد موزه را به مثابه یک رسانه در نظر بگیریم و کارکردهای رسانه را برای آن قائل شویم باید به این نکته توجه کنیم که کارکرد اصلی رسانه انتقال معنا است، و قطعا اشیای موزهای نیز میتوانند چنین کارکردی داشته باشند. ضمن اینکه از منظر شیء بودگی خود نیز دارای کارکرد بازآفرینی معنایی هستند.
نکته دیگر اینکه اگر معنای عام رسانه را در نظر بگیریم قطعا می توانیم نتیجه بگیریم که موزه یک رسانه است. اما، اگر رسانه را رسانههای جمعی در نظر گیریم موزه رسانه نیست چرا که نقشها و کارکردهای رسانه جمعی را ندارد در رسانههای جمعی محتوای واحد تولید میشود، در حالی که اعتبار هر موزه به اصالت و یگانگی اشیای آن است.
نتایج پژوهشی تحت عنوان «کارکردهای دیداری و شنیداری موزه به مثابه یک رسانه» که توسط علی محمودی از دانشگاه هنر تهران تالیف شده است، نشانگر آن بود که بین معماری موزه، انعکاس صدای راهنمای موزه، موسیقی سالن، نور مستقر در سالن موزه، پیشینه ذهنی مخاطب نسبت به اشیاء موزه و جایگاه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مخاطب موزه از یک سو و انتقال پیام موزه رابطه معناداری وجود دارد. اما بین چینش اشیاء موزه به عنوان عوامل دیداری و انتقال پیام رابطه ای وجود ندارد.
No tags for this post.