تاثیر عدم امنیت شغلی بر سلامت روان
سینا پرس : پژوهشگران دانشگاه میلان در کشور ایتالیا طی پروژه ای بلند مدت ، به بررسی تاثیرات روان شناختی کیفیت و نوع شغل بر سلامت روحی انسان ها پرداخته و در مطالعات خود به این نتیجه رسیدند که قرارداد های موقت کاری و عدم داشتن امنیت شغلی ، تاثیرات بسیار مخربی بر سلامت روحی و روانی فرد و جامعه خواهد گذاشت .
روان شناسان و پژوهشگران این پروژه برای بررسی دقیق تر مقوله فوق ، اقدام به بررسی اطلاعات پزشکی و اشتغال بیش از دو میلیون و هفتصد هزار کارگر ، کارمند و افراد شاغل در سایر بخش های خدماتی در فاصله زمانی سال های 2007 تا 2011 پرداختند . شایان ذکر است که افراد بررسی شده در این جامعه آماری همگی متعلق به منطقه شمال لمباردی Lombardy بودند . در نتیجه بررسی و آنالیز اطلاعات این افراد مشخص شد که نداشتن امنیت شغلی و استفاده از قراردادهای موقت کاری ، ارتباط مستقیمی با افزایش بروز افسردگی و استفاده از داروهای اعصاب دارد . پژوهشگران دانشگاه میلان برای تکمیل اطلاعات خود ضمن دریافت اجازه دسترسی به آمارهای رسمی دولتی در وزارت خانه های کار و بهداشت ایتالیا به بررسی اطلاعات پرونده افراد شاغل در پست های قراردادی و مشاغل موقت کرده و در مدارک وزارت بهداشت نیز به بررسی سوابق پزشکی این افراد پرداختند . نتایج این جستجو نشان می دهد که میزان تجویز و استفاده از دارو های ضد افسردگی ، تثبیت کننده رفتار و داروهای ضد دلهره و نگرانی ، ارتباط مستقیمی با شرایط ثبات شغلی افراد دارد .
بر پایه این مطالعات مشخص شد که افرادی که در مشاغل موقت به کار مشغول هستند به طور میانگین شش دهم درصد بیشتر از سایر افراد از داروهای مرتبط با سلامت روان استفاده می کنند و از سوی دیگر نداشتن امنیت شغلی احتمال بروز مشکلات و اختلالات روانی را در بین این افراد بسیار بیشتر از سایرین خواهد کرد .
در این مطالعات همچنین مشخص شد که عدم وجود امنیت شغلی در بین افراد جامعه ، تاثیر مستقیمی بر سلامت کلی آن جامعه گذاشته و همچنین این میزان از بروز ناهنجاری های روحی به طور مستقیمی با سن افراد درگیر در آن مرتبط است . در نتیجه گیری کلی این پژوهش ها مشخص شده است که افزایش ده درصدی شاغلان قرار داد موقت در حوزه های مختلف کاری که در محدوده سنی 18 تا 34 سال هستند ، می تواند موجب رشد یک درصدی افسردگی در جامعه شده و این رقم برای گروه سنی 35 تا 49 سال ، با همان میزان مشخص ، موجب افزایش ضریب دو و سه دهم درصدی افسردگی در سطح عمومی جامعه خواهد شد . در حالی که این موضوع در محدوده سنی بالای 50 سال باعث بروز هشت دهم درصد افزایش افسردگی در سطح جامعه خواهد بود .
No tags for this post.