هر شبانهروز 24 ساعت است و معمولاً انسانها یکسوم آن را در خواب هستند. این سؤال مطرح است که آیا امکان استفاده از این زمان و یادگیری یک مهارت جدید و یا حتی یکزبان جدید در خواب وجود دارد؟ پاسخ این سؤال هم بله و هم خیر است. درواقع مسئله یادگیری در خواب به آنچه قرار است یاد بگیریم، بستگی دارد.
اگرچه حافظه بهصورت ضمنی است، اما میتواند رفتار مردم را تحت تأثیر قرار دهد. در آزمایشهای این تحقیق، سیگاریها پس از گذراندن یکشب در معرض بوی سیگار همراه با تخممرغهای فاسد یا ماهیهای خراب، سیگارهای کمتری را مصرف میکردند. یا افراد توانستند الگوهای پیچیده صدا را که در طول خواب شنیده بودند، انتخاب کنند.
بر خلاف باور عوام و تبلیغات متعدد، به دست آوردن اطلاعات پیچیده و یا گرفتن مهارت جدید از ابتدا، بهعنوانمثال گوش دادن به یک فایل صوتی در طول خواب برای یادگیری زبانی جدید تقریباً غیرممکن است؛ اما تحقیقات نشان میدهد که مغز در خواب از حالت تنبلی و بیکاری بسیار دور است و درواقع برخی از اشکال یادگیری ممکن است در آن رخ دهد. آیا این عمل و یادگیری در خواب باعث میشود تا انسان، خواب و آرامش خوابش را از دست بدهد؟ این مسئله هنوز مشخص نشده است.
مفهوم یادگیری در خواب، یا هیپنوتیزم، تاریخی طولانی دارد. اولین مطالعه و تحقیق برای نشان دادن حافظه و یادگیری در خواب در سال 1914 توسط روانشناس آلمانی روزا هین (Rosa Heine) نوشته و منتشر شد. او در تحقیقاتش دریافت که یادگیری موارد جدید در شب و پیش از خواب در مقایسه با یادگیری در طول روز، باعث میشود، یادآوری بهتر صورت گیرد.
با توجه به پژوهشهای بسیاری که در این رابطه انجامگرفته است، اکنون میدانیم که خواب برای شکلگیری خاطرات طولانیمدت ازآنچه ما در طول روز با آنها مواجه شدهایم، بسیار اهمیت دارد. مغز در خواب تجربیات روز را تکرار میکند و درواقع با حرکت دادن آنها از هیپوکامپ که در ابتدا در آنجا شکلگرفتهاند، به سرتاسر مغز، باعث تثبیت آنها میشود. با توجه به اینکه مغز در حین خواب خیلی به خاطرات رسیدگی میکند، طبیعی است که بپرسیم که آیا خاطرات را میتوان تغییر داد، تقویت کرد یا حتی دوباره آنها را شکل داد؟
در دهه 1930 میلادی یک رویکرد برای یادگیری خواب، دستگاه روانکاوی بود که پیامهای انگیزشی را برای خوابگاهها پخش میکرد که باعث میشد تا افراد ایدههای خود را در ناخودآگاهشان جذب کرده و با اعتمادبهنفس خویش بیدار شوند.
بعضی مطالعات اولیه نشان دادند، افراد مواردی که در طول خواب برایشان به وجود آمد را یاد گرفتند و پژوهشهایی اثر دستگاه روانکاوی را تائید کردند تا اینکه در دهه 1950 میلادی زمانی که دانشمندان استفاده از الکتروانسفالوگرافی یا نوار مغزی که بر امواج مغز در حالت خواب نظارت دارد را آغاز کردند، این مسئله منتفی شد. آنها اعلام کردند، این پژوهشهایی که در رابطه با یادگیری در خواب صورت گرفته را باید به زبالهدان علوم سپرد.
درحالیکه در سالهای اخیر تحقیقات بسیاری در این رابطه انجامشده که نشان میدهند، مغز در طول خواب نمیتواند بهصورت حباب باشد درواقع مغز در این حالت میتواند اطلاعات را جذب کرده و حتی خاطرات جدیدی ایجاد کند. این جذب اطلاعات بهصورت خاطرات ضمنی یا ناخودآگاه هستند. یادگیری زبان و مکانیک کوانتومی، شکل یادگیری بسیار ساده است، بسیار سادهتر ازآنچه مغز باید انجام دهد که البته خود این شکلگیری ردهبندیهای مختلف دارد.
توماس آندریلون (Thomas Andrillon) متخصص مغز و اعصاب دانشگاه موناش (Monash) در ملبورن استرالیا در این رابطه گفت: «برای چندین دهه نشریات علمی گفته بودند که یادگیری در خواب غیرممکن است بنابراین حتی دیدن اولیهترین روش یادگیری به این صورت برای یک دانشمند جالب است؛ اما مردم واقعاً به این فرم یادگیری علاقهمند نیستند.»
او در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد که برای دانشمندان، اکتشافات اخیر امیدوارکننده است و میتواند برای برنامههای کاربردی امکانپذیر باشد. بهعنوانمثال، دانشمندان ماهیت ضمنی یادگیری در خواب را برای افرادی که میخواهند عادت بدی را مانند سیگار کشیدن یا استفاده از چیزهای جدید ایجاد کنند، مفید میدانند.
مطالعات متعدد نشان دادهاند که یکشکل اولیه یادگیری، به نام شایسته سازی (conditioning)، میتواند در طول خواب رخ دهد. برای مثال، در تحقیقی که در سال 2012 میلادی نوشته و در مجله Science Neuroscience منتشرشده است، محققان دریافتند، مردم میتوانند در طول خواب رایحه و بو را تشخیص دهند. دانشمندان در آزمایشی که در این رابطه انجام دادند، متوجه شدند وقتی کنار بینی افرادی که در خواب بودند، بوی تند و زننده یک ماهی خرابشده قراردادند، وقتی افراد از خواب بیدار شدند منتظر استنشاق بوی بد ماهی بودند. آندریلون یادآور شد: «این یافته نشان میدهد، انسانها میتوانند خاطرات جدید را در طول خواب ایجاد کنند.»
در سال 2014 میلادی تحقیقاتی انجام و نتایج آن در مجله علم اعصاب (Journal of Neuroscience) منتشر شد که مشخص کرد، اگرچه حافظه بهصورت ضمنی است، اما میتواند رفتار مردم را تحت تأثیر قرار دهد. در آزمایشهای این تحقیق، سیگاریها پس از گذراندن یکشب در معرض بوی سیگار همراه با تخممرغهای فاسد یا ماهیهای خراب، سیگارهای کمتری را مصرف میکردند.
آندریلون و همکارانش دریافتهاند که یادگیری در خواب میتواند فراتر از شایسته سازی ساده باشد. در آزمایش پژوهشی که در سال 2017 میلادی انجامشده و نتایج آن در مجله Nature Communications منتشر شد، افراد توانستند الگوهای پیچیده صدا را که در طول خواب شنیده بودند، انتخاب کنند.
علاوه بر آن، توانایی یادگیری در خواب میتواند به یادگیری کلمات، گسترش پیدا کند. محققان در جدیدترین تحقیقات خود که در ژانویه سال جاری آن را در مجله Current Biology به چاپ رساندند، کلماتی جفتی با معانی احتمالی مانند guga به معنی فیل را ساخته و در خواب برای شرکتکنندگان در آزمایش تکرار کردند. شرکتکنندگان پس از بیدار شدن مجبور بودند ترجمه مناسب کلمات ساختهشده را در آزمون چندزبانه انتخاب کنند. آنها این عمل را بهتر از شانسی پاسخ دادن انجام دادند.
یادگیری زبان جدید شامل لایههای مختلف بسیاری ازجمله شناخت صداها، یادگیری لغات و تسلط بر دستور زبان است. تاکنون تحقیقات نشان دادند، ممکن است افراد با تن و لهجه یکزبان یا حتی معنای واژهها در هنگام خواب آشنا شوند، اما به سطح ضعیفتر ازآنچه ما همواره در طول روز بدون توجه به آن انجام میدهیم، دست پیدا خواهند کرد.
آندریلون تأکید کرد که تحریک مغز در خواب با اطلاعات جدید احتمالاً عملکرد خواب را مختل میکند و تأثیرات منفی بر منظم کردن و تقویت آنچه در روز قبل یاد گرفتهشده، خواهد گذاشت. زمانی که مردم نیاز به تغییر عادت و یا تغییر خاطرات پراضطراب و خشمگینانه و یا اختلال استرس بعد از ضربه دارند، یادگیری در خواب میتواند مفید باشد. برخی از اشکال یادگیری ضمنی که ممکن است در این وضعیت کمککننده باشد، احتمالاً بیشتر در طول خواب رخ میدهد. برای مثال، شایسته سازی که در مطالعه سیگار کشیدن و بوی بد تخممرغ یا ماهی اتفاق افتاده است، در زمان بیداری بهخوبی کار نمیکند.
بااینحال آندریلون یادآور میشود که مغز در حالت خواب خیلی هوشمند نیست و ما میتوانیم آن را برای آنچه خودمان میخواهیم دستکاری کنیم.
ترجمه: فاطمه کردی
منبع: livescience
No tags for this post.