اینگونه خاص گردشگری بیشتر با سایتها و محوطههایی سروکار دارد که بهنوعی در تاریخ آنها رویدادهای مرگبار و دردناک به همراه مصائب و فجایع انسانی یا طبیعی وجود داشته باشد. هدف اصلی اینگونه از گردشگری، هم ذات پنداری و همدردی گردشگران با قربانیان و بازماندگان آن حادثه است.
گردشگری تاریک، گونهای متفاوت و جذاب از گردشگری است. این نوع گردشگری در مخاطبان انگیزه سفر و بازدید از محوطههایی با گذشته مرگبار، آمیخته با مصیبت و همراه با هیجان و ترس را ایجاد میکند.
سایتها و محوطههایی که بیشتر در گردشگری تاریک موردنظر قرار میگیرند عبارتاند از: قلعهها، میدانها جنگی، زندانها، شهرها و اماکنی که براثر عوامل طبیعی مانند زمینلرزه، سیل و سونامی آسیبدیدهاند.
در اروپا محوطههای بسیاری وجود دارند که امروزه بهعنوان جاذبههای سیاه گردی معروف شدهاند. برای نمونه میتوان به محل روی دادن نبرد کالودن در اسکاتلند یا دژهای بران و پویه ناری در رومانی اشاره کرد که همهساله مورد بازدید هزاران گردشگر قرار میگیرد. از دیگر اماکنی که شاید شهرت بیشتری دارند و برای ما شناختهشدهتر هستند، میتوان از: هیروشیما و ناکازاکی در ژاپن، چرنوبیل در اکراین و برجهای تجارت جهانی آمریکا نام برد که اگرچه با یادآوری نام آنها خاطره مرگ انسانهای بیگناه بسیاری برای انسان تداعی میشود اما در حال حاضر خود به دلیل این ویژگی مورد توجه گردشگرانی قرار دارند که باهدف بازدید از محل روی دادن یک حادثه تاریخی، هرچند تلخ و دردناک، به این مکان میآیند.
اگرچه بیشتر مثالهای فوق بهنوعی یادآور درندهخویی و جنایات بشری است اما گاه، اماکنی مانند زندانهای قدیمی ازجمله زندان آلکاتراز یا آوشویتس نیز از پتانسیل کافی برای جذب گردشگر برخوردار هستند.
جزیره آلکاتراز در مرکز خلیج سانفرانسیسکو در کالیفرنیا واقعشده است و تا سالها قبل بهعنوان یک محدوده نظامی شناختهشده بود و پسازآن نیز امنترین زندان در جهان به شمار میرفت.
آلکاتراز در سال ۱۸۵۰ بهعنوان تأسیسات نظامی بنا شد و پسازآن تا سال ۱۹۳۳ بهعنوان یک زندان نظامی کاربری داشت. در ماه اوت سال ۱۹۳۴ به زندان فدرال تبدیل شد و ۲۹ سال مقر جنایتکاران حرفهای – ازجمله آل کاپون، رابرت فرانکلین استرود (که به پرندهباز آلکاتراز معروف بود) و آلوین کارپیس که باسابقهترین زندانی آلکاتراز به شمار میرفت، بود.
اما امروزه این جزیره با نظارت آژانس پارکهای ملی آمریکا، به مکانی تاریخی تبدیلشده و بهعنوان بخشی از جاذبههای توریستی این ایالت در معرض دید همگان قرار میگیرد. بازدیدکنندگان میتوانند با استفاده از قایق به این جزیره که در لیست مکانهای تاریخی ملی قرار دارد، سفر کنند و از آن دیدن کنند. نمونه ملموس دیگری از گردشگری سیاه که بیشتر ایرانیانی که به سوریه سفرکردهاند با آن سروکار داشتهاند، برنامه بازدید از بلندیهای جولان در مرز سوریه و اسرائیل و مشاهده خرابیهای به وجود آمده ناشی از جنگ در ساختمانهای مختلف و بیمارستان جولان است.
گونههای مختلف گردشگری تاریک عبارتاند از:
- گردشگری اندوه (GRIEF TOURISM) که بیشتر بر بازدید از اماکنی مانند زندانها و آرامگاهها و گورستانها و بناهای یادبود قربانیان رویدادی خاص معطوف است.
- گردشگری بلایا و مصیبتها (DISASTER TOURISM) که بهنوعی میتوان آن را زیرمجموعه گردشگری اندوه به شمار آورد. هدف ازاینگونه گردشگری بازدید از اماکنی است که براثر بلایا و آسیبهای طبیعی از بین رفتهاند.
- گردشگری جنگ که همانگونه که از نام آن پیداست بر بازدید از بقایا و آثاری که از جنگها برجایمانده است، تکیه دارد.
- گردشگری رستاخیز (DOOMSDAY TOURISM) که بر بازدید از اماکنی تکیه دارد که براثر آن، یک شهر یا تمدن بهیکباره و بهصورت کامل از صحنه گیتی حذفشدهاند.
نمونه دیگر ازایندست، گردشگری معنوی است كه نمیتوان آن را با گردشگری مذهبی یكی دانست. این نوع گردشگری در كشورهایی چون هند، تبت و کامبوج بهعنوان یکی از مهمترین منابع جذب گردشگر محسوب میشود.
گردشگری تاریک، گونهای متفاوت و جذاب از گردشگری است. این نوع گردشگری در مخاطبان انگیزه سفر و بازدید از محوطههایی با گذشته مرگبار، آمیخته با مصیبت و همراه با هیجان و ترس را ایجاد میکند. موضوعی که باید در این مقوله مدنظر برنامه ریزان و مسئولین گردشگری هر سرزمین قرار گیرد، استفاده از فرصتها و جاذبههای منفی و مثبت هر رویداد است. این نوع گردشگری مقولهای چندوجهی است که حتی میتواند جنبههای پررنگ مذهبی را در آن جستجو کرد. برای قرون متمادی در همه جای دنیا زائران برای بازدید از اماکن مقدس و محل شهادت قدیسین و بزرگان مذهب خود سفر میکردند که این نوع از سفرهای مذهبی نیز در گستره تعریف جامع از گردشگری اندوه جای میگیرند. همانطور که مشاهده میکنید اینگونه خاص گردشگری در طول تاریخ بشر همواره وجود داشته اما برای اولین بار در میانه قرن نوزدهم، توماس کوک در انگلستان با سازماندهی جهانگردان و مسافرت به آمریکا برای بازدید از مناطقی که جنگهای داخلی آمریکا در آن رویداده بود، اولین گامهای جدی را در اعتلای گردشگری تاریک برداشت بهطوریکه پس از گذشت چند سال افراد سرشناسی مانند مارک تواین نویسنده مشهور آمریکایی به این موضوع علاقهمند شده و در برنامههای بازدید شرکت کردند.
در دنیای امروز و ارتباطات گسترده جهانی، فناوریهای مدرن به ما اجازه بازسازی رویدادهای گوناگون را بهصورت مجازی یا بازسازی مدل گونه میدهد و این فناوری در بسیاری از محوطههای هدف گردشگران استفادهشده و بازدیدکنندگان میتوانند پیش یا بعد از بازدید از محل واقعه مرگبار تاریخی، بهصورت مجازی لحظات آن رویداد را تجربه کنند. در کنار این فناوری تأسیس موزههای مرتبط و نمایش اشیاء و مدارک مربوط به آن رویداد نیز از دیگر امکاناتی است که میتوان از آن بهره جست.
انگیزههای گردشگران سیاه گرد، متفاوت و گاه بسیار گوناگون است اما بهصورت کلی میتوان از عواملی مانند تکریم و بزرگداشت یک رویداد و قربانیان آن، هیجان و ترس از نزدیکی با مرگ و محلی که انسانهای بسیاری در آن کشته شدند و … نام برد. البته در کنار این موارد روانشناسان اعتقاددارند در ضمیر ناخودآگاه بسیاری از انسانها نوعی خوشنودی از اینکه حادثه گریبان ما را نگرفته و دیگری قربانی آن بوده وجود دارد.
در شهر تالین از کشور استونی که زمانی تحت سلطه شوروی قرار داشت زندانی با نام پاتاری وجود دارد که زمانی بازداشتگاه مرکزی کا گ ب بود. این زندان در سال 2002 تعطیلشده و به موزه تبدیل شد. زمانی که مسئولین تصمیم به تعطیل کردن زندان گرفتند، کلیه وسایل و تجهیزات به همان شکل باقی ماند، پوسترهای روی دیوار، سلولها، آشپزخانه و کلیه نشانههای زندگی روزمره در یک زندان بدون تغییر حفظ شد و امروزه گردشگران هنگام بازدید از این محل با برشی متوقفشده از زمان گذشته روبهرو میشوند. روزنامهها و نوشتهها و لباسهای زندانیان در سلولهایشان، اتاقهای اعتراف گیری و اعدام چنان تجسمی از واقعیت به بازدیدکنندگان القا میکند که بسیاری از آنها بیاختیار به گریه میافتند.
گردشگری اندوه یا گردشگری تاریک که همواره با تراژدیها، مرگ و اندوه سروکار دارد در دهه اخیر بهشدت موردتوجه کشورهای مختلف قرارگرفته است بهطوریکه این رشته و عنوان در حال حاضر در بسیاری از مراکز علمی – پژوهشی دنیا مانند دانشگاه مرکزی لانگ شایر انگلستان بهصورت آکادمیک موردتوجه و بررسی قرار دارد.
سؤالی که شاید برای بسیاری از ما مطرح شود این است که آیا این نوع گردشگری با توجه به تأثیرات روحی خاص خود که بر مخاطب میگذارد، برای همگان مناسب است یا نه؟ برای پاسخ به این موضوع باید ویژگیهای گوناگونی را در بررسی کرد که بستگی مستقیم با سایت تاریخی، تاریخچه آن و میزان ارتباط فردی و فرهنگی فرد با آن دارد. بهعنوانمثال نگرش یک فرد ژاپنی نسبت به بقایای هیروشیما و ناکازاکی، بدون تردید با یک بازدیدکننده خارجی متفاوت خواهد بود. در کل میتوان اظهار داشت که این مسئله، یک موضوع شخصی بوده و نمیتوان قاعدهای کلی را برای همگان متصور گردید. کارشناسان اعتقاددارند بازدید ازاینگونه مناطق که هدف اصلی گردشگران اندوه است میتواند تبعات مثبت و منفی خاص خود را داشته باشد. بازدید از این اماکن به فرد اجازه میدهد تا تصور جامعتری نسبت به محیط اطراف و تاریخ داشته باشد و با دیدن فجایع و مصیبتهای انسانی که براثر زیادهخواهی بشر باعث تحمیل درد و رنج بسیاری به سایر انسانها میشود، به اهمیت انسانیت و نوعدوستی و اخلاقیات پی میبرد. از دیگر نکات منفی گردشگری سیاه میتوان به مخاطرهآمیز بودن آن بهخصوص در مناطق جنگی اشاره کرد. برای مثال در سالهای اخیر تعداد زیادی از خبرنگاران یا گردشگرانی که برای بازدید از مناطق جنگی در افغانستان یا کشورهای آفریقایی رفتند، کشته یا مجروح شدند.
شاید مهمترین نکته در گردشگری اندوه و رویکرد نسبت به آن تبدیل تهدیدها به فرصت است. کشورهایی مانند ایران با تکیهبر پشتوانه تاریخی طولانی و تنوع ملیتها و قرار گرفتن در موقعیت تأثیرگذار منطقهای دارای توان بالایی درزمینهٔ انواع گردشگری ازجمله گردشگری سیاه است. شاید تنها موردی که بتوان در ایران از این نوع گردشگری مثال زد، اردوهای بازدید از مناطق جنگی است که همهساله برگزار میشود. بیشتر این کاروانها همزمان با تعطیلات نوروزی و نیز تعطیلات تابستانی، برای مناطق غرب کشور، فعال میشوند و مناطق مرزی استان خوزستان بهویژه منطقه شلمچه از مقصدهای پرطرفدار این گروههاست.
کشورهایی مانند ایران با تکیهبر پشتوانه تاریخی طولانی و تنوع ملیتها و قرار گرفتن در موقعیت تأثیرگذار منطقهای دارای توان بالایی درزمینهٔ انواع گردشگری ازجمله گردشگری سیاه است.
بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس سازمان دهنده و متولی اصلی اردوهای سراسری «راهیان نور» است که هرساله گروههایی از مردم مناطق مختلف ایران را برای بازدید از مناطق جنگی غرب و جنوب غربی این کشور، به استانهای هممرز با عراق میبرد.
این موضوع در نوبه خود بسیار خوب است اما نوع امکانات و برنامهریزیهایی که برای اینگونه گردشگری در ایران انجام میشود بههیچعنوان رضایتبخش نیست. امروزه گردشگران مناطق جنگی تنها از میدانها جنگ و بقایای آن بازدید میکنند و اطلاعات ارائهشده در کنار این بازدید بههیچعنوان کافی نیست. برای نمونه میتوان نسبت به احداث موزهها، یادمانها و مجموعههای شبیهسازیشده در این مناطق اقدام نمود.
بازدید از مناطق جنگی نباید بهعنوان تنها هدف گردشگری تاریک در ایران مدنظر قرار گیرد. همانگونه که اشاره کردیم انواع گوناگونی از این نوع گردشگری وجود دارد و خوشبختانه یا متأسفانه ایران دارای جاذبههای بسیاری در این مقوله است. برای نمونه یکی از تأثیرگذارترین و مهمترین نبردهای چند قرن گذشته در چالدران بوده و حتی امروزه محل این جنگ به همراه تعداد زیادی از سنگقبرهای سربازان رشید ایرانی که در این محل کشته شدند، وجود دارد. ارگ بم از دیگر اماکن ایرانی است که بهعنوان مقصد گردشگری اندوه میتواند موردمطالعه و بررسی قرار گیرد. این مجموعه به همراه آثار و بقایای زلزله بم میتواند گردشگران بسیاری را به خود جلب کند.
البته اقدامات سودمندی نیز در این زمینه انجامگرفته که از آن جمله میتوان به ایجاد موزه در بازداشتگاه سابق ساواک یا موزه شهدا اشاره کرد. موزهٔ شهدا، یکی از موزههای استان تهران است. در این موزه وسایل و آثار شخصی بهجای مانده از کشتهشدگان جنگ ایران و عراق، وقایع انقلاب اسلامی و سایر کشتهشدگان ایرانی که بر اساس قوانین جمهوری اسلامی ایران، شهید نامیده میشوند، به نمایش گذاشتهشده است. این موزه وابسته به بنیاد شهید بوده و بازدید از آن رایگان است.
متأسفانه تبلیغات مناسبی در ارتباط با اینگونه از گردشگری وجود نداشته و این موضوع سبب شده که استقبال کمی از این اماکن به عمل آید. امروزه باید با اطلاعرسانی کافی و ایجاد زیرساختهای مناسب، جامعه را با جذابیتها و ویژگیهای گردشگری تاریک آشنا کرده و از این راه به رونق گرفتن گردشگری و ایجاد هدفهای جدید در این عرصه و معرفی آن به گردشگران کمک کرد.
گزارش: دکتر احسان محمدحسینی
No tags for this post.