فاهمه شفاهی خطرناک است نه فرهنگ شفاهی

از آنجایی که اکثریت مردم ایران در دوره های پیش از مدرن سواد خواندن و نوشتن نداشتند، رسانه های نوشتار و متون روشنگرانه تاثیر جدی بر حافظه عامه مردم نداشته، اگرچه نخبگان از آنها متاثر شدند. بدین معنا که از فرهنگ مکتوب و خط به عنوان شکلی از رسانه برای اثرگذاری نمی شد استفاده کرد. زیرا حافظه، اغلب مبتنی بر الگوی «ارتباط شفاهی» بود.

بارها و بارها از زبان صاحبنظران و متخصصان این جمله را شنیدیم که جامعه ما جامعه شفاهی است و جامعه شفاهی حاضر نیست مطالعه کند و اطلاعاتش را از رسانه‌های مکتوب به دست آورد.

در واقع این بدان معناست که همگان عادت دارند که همه چیز را از دهانی به دهان دیگر منتقل کنند و یک کلاغ و چهل کلاغ کنند. این جامعه با این فرهنگ در حال بزرگ شدن است و با‌رآمده و حاضر نیست برای رسانه‌های مکتوب نظیر روزنامه،‌ مجله، کتاب هزینه کند، می‌خواهد سریع همه چیز را به دست آورد به همین خاطر فضای مجازی به همین دلیل بیشتر مخاطب دارند چون اینها را ساده‌تر به دست می‌آورد.

در کشورهایی که فرهنگ مکتوب حاکم است افراد با کتابت بزرگ می‌شوند و بارمی‌آیند و رشد می‌کنند، متاسفانه جامعه ما با فرهنگ شفاهی روز به روز چاقتر و وسیع‌تر می‌شود و حاضر نیست به دوره کتابت برود. چون جامعه ما شفاهی است، افراد عمیق نمی‌نگرند افراد به ریشه‌ها توجه نمی‌کنند ریشه‌ها باید از طریق مطالعه به دست آید. در حالیکه جامعه ما بصری است و این جامعه دیگر حتی حاضر نیست تیتر هم بخواند فقط عکس‌ها را نگاه و عبور می‌کند، تیتر و لید دیگر جای خودش را دارد. جامعه شفاهی متاسفانه کم‌حافظه است و حافظه تاریخی ندارد و نمی‌تواند حتی شش ماه تا یکسال قبل خود را بیاد آورد.

فاهمه شفاهی یا فرهنگ شفاهی؟

کاوه بهبهانی مترجم و پژوهشگر فلسفه در گفتگو با ماهنامه مدیریت ارتباطات در رابطه با این موضوع گفت: راستش من هم این را شنیده‌ام که کسانی می‌گویند فرهنگ ایرانی‌ها شفاهی است و بعد از این مقدمه نتیجه می‌گیرند که به همین دلیل است که سرانۀ مطالعه در کشور ما پایین است و مردم مطالعه نمی‌کنند.

وی افزود: من فکر می‌کنم خود همین ادعا چندان که باید روشن نیست و خودش بدل به جزوی از فرهنگ شفاهی شده است. ‌ابتدا اجازه بدهید از این بپرسیم که فرهنگ یا سنت شفاهی چیست. من ترجیح می‌دهم از اصطلاح سنت کمک بگیرم. سنت یعنی آنچه از گذشته پله‌پله پیش آمده تا به ما رسیده است.

بهبهانی عنوان کرد: سنت یعنی مجموعۀ افکار، آداب، اعتقادات، مناسک، مراسم، قوانین، فرهنگ و خلاصه هرآنچه از این دست که دست‌به‌دست شده و به ما رسیده است. به همین دلیل برخی اندیشمندان ایرانی معتقدند به‌جای معادل سنت در برابر واژۀ tradition بهتر است بگوییم فرادهش؛ یعنی آنچه به ما فراداده شده است.

وی تصریح کرد: خب سنت یا فرادهش ممکن است شفاهی به ما رسیده باشد؛ یعنی به‌واسطۀ گفتن و شنیدن و بدون استفاده از میانجی خط و کتابت. پیداست که بشر قبل از اختراع خط دانسته‌ها و معارف خود را به‌واسطۀ سنت شفاهی از نسلی به نسل دیگر انتقال می‌‌داده است. اما این سنت شفاهی گونه‌ای از فاهمه یا تعقل را برای آدمیان به ارمغان آورده بود که جامعه‌شناسان و انسان‌شناسان مدرن به آن می‌گویند فاهمه یا تعقل شفاهی. بنابراین باید متوجه باشیم که فاهمه شفاهی خطرناک است نه فرهنگ شفاهی.

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا