امروزه بشر بخش مهمی از شرایط خود را مرهون پیشرفت در علوم مختلف است و شاید برای بسیاری از ما عجیب باشد که این علوم چه مسیر پر فراز و نشیبی را طی کرده است. در حال حاضر که علوم تا حد زیادی از یکدیگر تفکیکشده بوده و فعالیتهای علمی بهصورت طبقهبندیشده و با نظم مشخصی پیگیری میشود، نمیتوان علم خاصی را مهمتر از سایر علوم دانست ولی در این میان بحث تاریخ علم و شروع سیر تفکر و اندیشه علمی، موضوعی است که میتواند بسیار جذاب باشد.
انسانهای باستانی به دنبال توضیح دنیای خود بر اساس مدلی داخلی بودند؛ انگیزه یکی از اولین فعالیتهای انجامشده توسط ستاره شناسان جهان باستان، باور به این مسئله بود که امور انسان و جهان توسط موقعیت ستارهها و سیارات کنترل میشود. در حقیقت علم ستارهشناسی بر اساس این اعتقاد به وجود آمد که حرکت و اوضاع ستارگان و کواکب بر سرنوشت انسان تأثیر دارد. اگرچه طالع بینی در حال حاضر بهعنوان یک شبهه علم و عقیدهای خرافی شناخته میشود، اما باید پذیرفت که این موضوع، انگیزه اصلی نقشهبرداری ستارهها و مطالعه اختصاص صور فلکی بود.
ممکن است برای بسیاری از ما این سؤال پیش آمده باشد که نخستین علم ایجادشده توسط بشر چیست. در حقیقت منظور از علم، مطالعه هدفمند و هوشمندانه موضوعی خاص محسوب میشود. اگر از این منظر به علوم نگاه کنیم، باید ستارهشناسی را قدیمیترین دانش بشری محسوب کرد زیرا اولین مشاهدات آسمان و ستاره و ها و سیارات و سایر اجرام آسمانی توسط اجداد اولیه ما انجامشده است. قدیمیترین شواهد تاریخی از علم ستارهشناسی که در آن تلاش شده است اجرام آسمانی اندازهگیری شوند، به بینالنهرین باستان و حدود پنج هزار سال پیش، بازمیگردد. این دانش بعدها توسط چینیها ادامه یافته و ما میدانیم که رصد سماوات و ستارگان در تمدنهای باستانی بابل، یونان و چین بهطورجدی و هدفمند انجام میشده است.
انسانهای باستانی به دنبال توضیح دنیای خود بر اساس مدلی داخلی بودند؛ انگیزه یکی از اولین فعالیتهای انجامشده توسط ستاره شناسان جهان باستان، باور به این مسئله بود که امور انسان و جهان توسط موقعیت ستارهها و سیارات کنترل میشود. در حقیقت علم ستارهشناسی بر اساس این اعتقاد به وجود آمد که حرکت و اوضاع ستارگان و کواکب بر سرنوشت انسان تأثیر دارد. اگرچه طالع بینی در حال حاضر بهعنوان یک شبهه علم و عقیدهای خرافی شناخته میشود، اما باید پذیرفت که این موضوع، انگیزه اصلی نقشهبرداری ستارهها و مطالعه اختصاص صور فلکی بود.
امروزه ستارهشناسی بیش از مطالعه و ترسیم نقشه ستارهها و سیارات بر اساس باور به خطوط خدایان و موجودات جادویی است. این حوزه از علم شامل مطالعه علمی محتویات تمام ستارههای جهان، سیارات، ستارههای دنبالهدار، سیارکها، کهکشانها و فضا و زمان و همچنین تاریخ آن میشود.
ستاره شناسان ممکن است این سؤالات را از خود بپرسند:
آیا جهان در حال گسترش یا کاهش بوده و یا تغییرناپذیر است؟
آیا جهان دارای یک آغاز و یک پایان است؟
چه میزان ماده در جهان وجود دارد؟
ستارگان چه هستند و چگونه متولدشده و چگونه نابود میشوند؟
سیارهها چگونه شکل میگیرند؟
کهکشانها چگونه شکل میگیرند؟
ستاره دنبالهدار چه ترکیبی دارند؟
آیا علاوه بر آنهایی که در منظومه شمسی ما وجود دارند، سیارات دیگری نیز وجود داشته و اگر چنین باشد، هرکدام از آنها چه میزان و نوعی از حیات را به خود جذب میکنند؟
در حقیقت این دانش باستانی به مطالعه جهانی پیرامونی انسان در فضای لایتناهی پرداخته و تلاش میکند آن را کشف و تفسیر کند.
ترجمه: فاطمه کردی
منبع: earthguide
No tags for this post.