سرطان پستان سومين سرطان شایع در جهان و شایعترین سرطان در زنان است. این بيماری حدود یکسوم کل سرطانهای زنان را شامل میشود و علت اساسی مرگ در زنان سنين 35 تا 45 است. سرطان پستان ممکن است در اثر عوامل متعددی چون سن، جنس، نژاد، بيماری خوشخيم قبلی در سينه، سابقه سرطان قبلی در فرد، سن قاعدگی زودرس، یائسگی دیررس و بارداری در سنين بالا به وجود آید.
به عقیده محققین، ابتلا به سرطان پستان چالشهای زیادی را در زنان برمیانگيزد. تشخيص، درمان، پيامدها و اثرات جانبی درمان و عود بيماری، همه و همه موجب واکنشهای روانی استرس، اضطراب و افسردگی میشوند و این واکنشها میتوانند از طریق ایجاد اختلال در عملکرد، ایجاد مشکلات در خصوص کنترل نشانه، ضعف در اتخاذ تصميمگيریهای درمانی، پيروی ضعيف از رژیمهای درمانی و تعامل اجتماعی ضعيف، بر کيفيت زندگی این بيماران اثر مخرب و منفی بگذارند.
با توجه به این موضوعات، محققینی از دانشگاه آزاد اسلامی واحدهای دزفول و کرج پژوهشی را انجام دادهاند که هدف از آن، بررسی اثربخشی گروهدرمانی شناختی–رفتاری بر خودکارآمدی و کيفيت زندگی در زنان مبتلابه سرطان پستان بوده است.
برای انجام این پژوهش، از بين زنان مبتلابه سرطان پستان مراجعهکننده به بخش سرطان بيمارستان امام خمینیشهر تهران تعداد 32 نفر انتخاب شدند. این افراد بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 16 نفر) قرار داده شدند.
گروه آزمایش طی 8 جلسه 2 ساعته تحت گروهدرمانی شناختی-رفتاری قرار گرفت، اما گروه گواه، مداخلهای دریافت نکرد. سپس وضعیت هر دو گروه، از طریق پرسشنامههای «خودکارآمدی» و «کيفيت زندگی» ارزیابی شد و دادههای بهدستآمده با استفاده از روشهای آماری و به کمک کامپیوتر، تجزیهوتحلیل شد.
بر اساس نتایج بهدستآمده، محتوای جلسات گروهدرمانی شناختی–رفتاری از طریق فراهم نمودن آموزشهایی از سوی رهبر گروه و همتایان در خصوص ماهيت استرس و نحوه مدیریت استرس، نحوه واکنشهای بدنی به استرس، پذیرش استرسزاهای طاقتفرسا و نحوه مقابله با استرس، به کاهش استرس و درنتیجه افزایش کيفيت زندگی زنان مبتلابه سرطان پستان کمک میکند.
درواقع، نحوه اثربخشی گروهدرمانی شناختی-رفتاری بر کيفيت زندگی زنان مبتلابه سرطان پستان از طریق کاهش استرس و اضطراب و بهبود راهبردهای مقابله با استرس در این زنان است.
در این رابطه، فردین مرادیمنش، پژوهشگر گروه روانشناسی دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول و همکارش میگویند: «یکی از جنبههای مؤثر این نوع مداخله، آگاهی بخشی به بيماران مبتلابه سرطان پستان درزمینه شناسایی افکار خودآیند و تحریفهای شناختی و آموزش نحوه جایگزین کردن افکار مثبت بهجای افکار ناکارآمد است که این
آنها میافزایند: «همچنين شناسایی عوامل برانگيزاننده خشم در واکنش به بيماری و آموزش راهبردهای مدیریت خشم یکی دیگر از اهداف این شکل از مداخله است که به ارتقا کيفيت زندگی این بيماران کمک میکند».
بر این اساس، طبق گفته محققان فوقالذکر، در گروهدرمانی شناختی–رفتاری به بيماران آموزشهایی داده میشود تا بتوانند منابع سودمند و زیانآور حمایت اجتماعی و نحوه گسترش شبکه حمایت اجتماعی را بياموزند که این نيز به افزایش کيفيت زندگی آنها کمک میکند.
نتایج این پژوهش که بهخوبی نشان داده گروهدرمانی به شيوه شناختی–رفتاری میتواند بر خودکارآمدی و کيفيت زندگی در زنان مبتلابه سرطان پستان مؤثر باشد، در فصلنامه «بيماریهای پستان ایران» متعلق به مرکز تحقیقات سرطان پستان پژوهشکده معتمد جهاد دانشگاهی به چاپ رسیده است.
گزارش: دکتر محمدرضا دلفیه
منبع: مرادیمنش، ف. و باباخانی، خ. 1396. اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر خودکارآمدی و کیفیت زندگی در زنان مبتلا به سرطان پستان: یک کارآزمایی بالینی. بيماریهای پستان ایران، 10(4): 8-17.
No tags for this post.