تیشه بر ریشه‌های تاریخی‌مان می‌زنیم

چندی پیش خبری تلخ و ناگوار در رسانه بازتاب داشت که حاکی از سقوط یکی از بازدیدکنندگان بی‌احتیاط بنای تاریخی سی‌وسه‌پل بود که جان خود را برای انداختن یک عکس سلفی از دست داد. این موضوع بهانه‌ای شد تا بحث‌هایی از سوی شهرداری و سازمان میراث فرهنگی اصفهان برای نرده‌کشی این اثر منحصربه‌فرد تاریخی مطرح شود که مسئولان ذی‌ربط اصرار داشتند از عبارت ایمن‌سازی به‌جای نرده یا حصار کشی استفاده شود.

اصلی‌ترین وظیفه سازمان میراث فرهنگی، حفاظت از صیانت و ماهیت ابنیه تاریخی است و ایجاد دخل و تصرف در آثار تاریخی تحت هیچ شرایطی به‌استثنای مواردی خاص که تداوم و بقای بنا به آن وابسته است، مجاز نبوده و توصیه نمی‌شود.

 بر اساس گزارش‌های منتشرشده در این رابطه، طرح نرده‌کشی دهانه‌های سی‌وسه‌پل اجرایی شده و در اقدامی عجیب و غیرعلمی با استفاده از کابل‌های فلزی، پایه‌های آهنی و نرده‌های چوبی کلیه دهانه‌های این پل ارزشمند مسدود شده است.

این عملیات از ابتدا با مخالفت کارشناسان و فعالان میراث فرهنگی مواجه شده و عجیب آن‌که مسئولان سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری استان اصفهان ‌که خود باید متولی حفاظت از آثار تاریخی باشند در مقام دفاع از این طرح برآمده و فریدون الهیاری مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری اصفهان درباره طرح حصارکشی سی‌وسه‌پل اعلام کرد: «اینجا بحث بر سر حصارکشی نیست، بلکه ایمن‌سازی سی‌وسه‌پل برای عابری‌ای که از پل عبور می‌کنند و همچنین گردشگرانی که از آنجا بازدید دارند، مدنظر است.» این موضوع در حالی است که اصلی‌ترین وظیفه سازمان میراث فرهنگی، حفاظت از صیانت و ماهیت ابنیه تاریخی است و ایجاد دخل و تصرف در آثار تاریخی تحت هیچ شرایطی به‌استثنای مواردی خاص که تداوم و بقای بنا به آن وابسته است، مجاز نبوده و توصیه نمی‌شود. ارشدترین مقام میراث فرهنگی استان اصفهان با تأکید بر جمعیت زیادی که همه‌روزه از این اثر بازدید می‌کنند، سعی در توجیه ساخت این نرده‌ها داشته و گفت: «در این طرح از مصالحی استفاده می‌شود که کمترین تأثیر را روی سیما و منظر پل داشته باشد و هیچ‌گونه مداخله‌ای در قسمت سازه‌های تاریخی پل صورت نمی‌‌گیرد.»

این موضوع در حالی است که پایه‌های این حصار فلزی بوده و حفاظ آن نیز کابل است و این موارد به‌هیچ‌عنوان با ماهیت و ساختار تاریخی سی‌وسه‌پل تطبیق نداشته و ماهیت بنا را مخدوش می‌کند. به‌هرحال این موضوع که به بهانه حفظ جان بازدیدکنندگان روی یک اثر تاریخی چنین تغییراتی ایجادشده و از مصالحی مدرن و بارنگ بندی نامتناسب استفاده شود، توجیه علمی نداشته و پذیرفتنی نیست. اگرچه در اینکه جان شهروندان بسیار مهم بوده و باید برای حفاظت از آن‌ها در برابر آسیب‌های احتمالی، برنامه‌ریزی کرد اما طبق روال همیشگی رایج در میراث فرهنگی، مدیران اقدام به انتخاب ساده‌ترین راه کرده و با پاک کردن صورت‌مسئله، روی یکی از ارزشمندترین آثار تاریخی شهر اصفهان حصار کشی کرده‌اند. طبیعتاً بسیاری از آثار تاریخی جهان دارای شرایط مشابه با سی‌وسه‌پل بوده و برای نمونه تعداد گردشگرانی که از دیوار چین بازدید می‌کنند به‌هیچ‌عنوان با سی‌وسه‌پل قابل‌مقایسه نبوده و هزاران برابر بیشتر است. آیا در این دیوار هیچ نرده و حصاری برای حفظ جان بازدیدکنندگان کشیده شده است؟ 

لازمه حفاظت از جان شهروندان در این مناطق، فرهنگ‌سازی، ارائه آموزش و اطلاعات کافی است وگرنه بسیاری از آثار تاریخی در گوشه و کنار جهان باید باسیم خاردار و نرده محصور شوند. از سوی دیگر سی‌وسه‌پل در طول حیات چند صدساله خود با این شرایط، نقش ارتباطی خود را روی زاینده‌رود حفظ کرده و هیچ‌گاه تهدیدی برای عابران محسوب نمی‌شده است.

شاید در نگاه نخست، این عملیات و احداث نرده‌ها ازنظر مردم عادی چندان مسئله مهمی نباشد اما از منظر کارشناسی و تخصصی، این عمل نمود کامل خدشه‌دار کردن حریم ، ماهیت تاریخی و هویت بنا است.

در بناهای تاریخی معمولاً به دید و منظر بنا اهمیت زیادی داده می‌شود و بر اساس استانداردهای موجود، باید رابطه‌ای سنجیده بین ساختمان و مناظر اطراف وجود داشته است. بر اساس این استانداردها،  استفاده از مصالح ناهماهنگ در کنار بنا و مناطق مجاور آن ممنوع است. درحالی‌که در مورد سی‌وسه‌پل متأسفانه این مصالح و مواد ناهمگن در خود بنا به کار گرفته‌شده‌اند نه در ساختمان‌های مجاور آن!

به‌طورمعمول حریم‌ها در لایه‌های مختلفی طراحی می‌شوند و هر یک به فراخور نقشی که ایفا می‌کنند، نام‌گذاری می‌شوند؛ تجربیات نخستین حریم گذاری‌های صورت گرفته برای اموال فرهنگی، عمدتاً روی حریم‌های فنی (Core zone) متمرکز می‌شد و به‌مرورزمان، جنبه‌های دیگری نیز بدان افزوده شد.

تعریف حریم فنی، به معنای تعیین یک محدوده فضایی و کاربری آن است. مطابق با این موضوع، حریم فنی محوطه‌های میراث فرهنگی باید شامل تمامی عناصری باشد که به‌نوعی دربردارنده شاخصه‌های اثر است و مواردی را که در انسجام محوطه میراثی نقش دارند (حتی عناصر طبیعی) نیز شامل شود. از این خط قراردادی با عناوینی چون عرصه، حوزه بلافصل یا مواردی ازاین‌دست نیز یاد می‌شود. متأسفانه در مورد سی‌وسه‌پل شاهد نقض این حریم به‌صورت گسترده و وسیعی هستیم که اصل بنا را تحت‌الشعاع قرار داده است.

در برخی کنوانسیون‌ها و منشورهای بین‌المللی، رهنمودهایی برای تعریف جامع حریم‌های اموال فرهنگی ارائه‌شده است که بسته به نوع اثر میراثی، دستخوش تغییر می‌شوند. در این متون، انواع مختلفی از حریم‌ها را نظیر حریم طبیعی، حریم اکولوژیکی، حریم منظری و امثال آن می‌توان مشاهده کرد که همگی منوط به نوع اثر، محوطه و بستر قرارگیری آن تغییر می‌کنند.

در تعیین خطوط حریم بعضاً باید نگاهی فراتر از تعیین خطوط بر مبنای ارزش‌ها داشته و به مواردی نظیر خطرات بالقوه و بالفعل در مقیاس خرد، متوسط و کلان نیز توجه داشت. باید توجه داشت که تمرکز بر این موضوعات نباید توجه را از اموال میراثی (بناها، محوطه‌ها و مجموعه‌های تاریخی) منحرف کرده و حواشی را پررنگ‌تر سازد. متأسفانه با نگاهی به شرایط کنونی آثار ثبت‌شده و نحوه برخورد با بستر قرارگیری آن‌ها می‌توان این خطر را احساس کرد که آنچه در حقیقت مغفول مانده است، نه حریم، بلکه خود میراث فرهنگی است.

متأسفانه همان‌طور که در تصاویر مشاهده می‌شود، در عملیات حصارکشی انجام‌شده، در دیواره‌ها و کف پل تخریب و پایه‌گذاری انجام‌شده که خود این موضوع نیز ازنظر فنی غیرقابل‌قبول است. عجیب اینکه در قوانین و ضوابط عمومی حفظ آثار تاریخی که توسط سازمان میراث فرهنگی تدوین‌شده است، به‌صراحت عنوان‌شده است که هرگونه اقدامی که منجر به تخریب عرصه و اعیان اثر گردد ممنوع است.  دربند دیگری از این قوانین نیز گفته‌شده که  به‌کارگیری هرگونه مصالح ناهمگون با بافت شهری در عرصه و اعیان بنا ممنوع است. که در رابطه با نرده‌کشی سی‌وسه‌پل شاهد نقض هر دو مورد هستیم. در خاتمه شاید نقل‌قولی از دکتر حکمت الله ملاصالحی استاد پیشکسوت باستان‌شناسی به‌خوبی گویای شرایط فعلی حاکم بر میراث فرهنگی کشور باشد که در نشست اخیر  گروه انجمن علمی دانشجویان باستان‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران اعلام کرد: «دولتیان ما هم نمی‌دانند که ما بر چه تاریخی و میراثی تکیه زده‌ایم… وارد میراث فرهنگی که می‌شوید با یک میراث سرگشته مواجهید که یک معلم فلسفه را برنمی‌تابد. کسانی می‌خواهند سوداگر و سودا پیشه، چون نمی‌دانند در چه عصر و دوره‌ای و با چه کسانی زندگی می‌کنیم.»

دکتر احسان محمدحسینی- باستان‌شناس

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا