بیشتر دانشمندان و متخصصان حوزه طبیعت، علاقهای به شهرها نداشته و از این مناطق بهعنوان مجموعهای ساختهشده از بتن و فولاد یاد میکنند اما یک زیستشناس به نام منو شیلتویزن (Menno Schilthuizen) نویسنده کتاب مشهور داروین به شهر میرسد (Darwin Comes to Town) به شهرها از زاویه دید دیگری نگاه کرده و به بررسی تکامل و روند تغییرات هوشی جانوران ساکن شهرها از قبیل کلاغها و گربهها پرداخته است.
تکامل گونهها در شهرها سریعتر رخ میدهد، زیرا جهشهای جدیدی که بهگونهای توانایی زنده ماندن در این محیط شدید را میدهند، بسیار سریع میشوند. این همان چیزی است که ما از آن با عنوان HIREC یا تغییر سریع تکاملی یادمیکنیم. ما میبینیم که در شهرهای و همچنین در محیطهای دیگر که در آن انسانها یک زیستگاه جدید یا وضعیت زیستمحیطی ایجاد میکنند. در این مکانها، سازگاریهای بسیار سریع تکاملی را میبینید که میتواند در طول دههها یا حتی سالها اتفاق بیفتد.
وی که ساکن یکی از مناطق شهر لیدن در کشور هلند است این پرسش را مطرح کرده که چرا پشههای ساکن در کانالهای زیرزمینی لندن ازنظر ژنتیکی با سایر پشهها متفاوت هستند و در کل پشههایی که در فضاهای زیرزمینی در سراسر دنیا زندگی میکنند، متفاوت از سایر پشهها هستند. به باور این متخصص، زندگی در شهرها سرعت تکامل جانوران را به حدی شتاب میدهد که داروین هیچگاه قادر به تصور آن نبوده است. این پشهها اگرچه با عنوان پشههای زیرزمینی لندن شهرت دارند اما تقریباً در تمامی سازهها و تأسیسات زیرزمینی در سراسر جهان وجود داشته و بهنوعی میتوان آن را جهشیافته نوعی پشه محسوب کرد که روی زمین زندگی کرده و از خون پرندگان تغذیه میکردند اما این نوع تکاملیافته زیرزمینی از خون انسان تغذیه کرده و همچنین جنس ماده آن برای هر نوبت تخمگذاری نیازی به مصرف یک وعده غذایی خون ندارد.
منو شیلتویزن در رابطه با حوزه تحقیقاتی خود میگوید: من علاقهمند به بومشناسی و تکامل در شهرها بودم، چراکه شهرها به طرق مختلف دارای محیطهای خاص و دشواری برای زندگی هستند. شهرها دارای جزایر گرمایشی بوده؛ آلوده و پر سروصدا هستند؛ نور مصنوعی دارند؛ و در همه جای آنها بتن وجود دارد. این نوع محیطزیست بسیار متفاوت است، در این شرایط برخی از گونهها ناپدید میشوند، اما گونههای دیگری نیز با شرایط جدید سازگار میشوند.
تکامل گونهها در شهرها سریعتر رخ میدهد، زیرا جهشهای جدیدی که بهگونهای توانایی زنده ماندن در این محیط شدید را میدهند، بسیار سریع میشوند. این همان چیزی است که ما از آن با عنوان HIREC یا تغییر سریع تکاملی یادمیکنیم. ما میبینیم که در شهرهای و همچنین در محیطهای دیگر که در آن انسانها یک زیستگاه جدید یا وضعیت زیستمحیطی ایجاد میکنند. در آن مکانها، سازگاریهای بسیار و بسیار سریع تکاملی را میبینید که میتواند در طول دههها یا حتی سالها اتفاق بیفتد.
یک نمونه از موجوداتی که در شهرها با تکاملی سریع روبهرو بودند، گیاه هاوک- ریش یا (Hawk’s-Beard plants) است که یک پژوهشگر فرانسوی به نام پیر اولیو چپتو (Pierre-Olivier Cheptou) در شهر مون پلیه فرانسه آنها را مورد مطالعه قرار داد. این علفهای هرز معمولاً در اطراف درختانی که در امتداد خیابانهای شهر کاشته شدهاند، وجود دارد. این گیاهان دارای دو نوع دانه هستند که شامل دانههای بزرگ و دانههای کوچک میشود. دانههای کوچک دارای چترهای کوچک هستند که از باد برای شناور شدن و جابهجایی استفاده میکنند. در این شهر، متوجه شدیم که این دانههای کوچک، ناپدید میشوند زیرا در محیط شهری، این دانهها احتمالاً روی مناطق غیرقابل رشد فرود آمده و قادر به جوانه زدن نمیشوند. بنابراين ژنهای گياهي بيشتر در دانههای سنگين که در همان محل فرود آمده و جوانه میزنند متمرکز شده و گیاه قادر به بقا میشود. درواقع این تکامل و تغییر ژنتیکی طی مدت زمانی بسیار کوتاه و در حدود ۱۰ الی ۲۰ سال رخ داده است.
در سالهای اخیر، مطالعه DNA گونههای شهری به نتایجی شگفتآور رسیده است. در اکولوژی شهری، انسانها انواع موانع، مانند جادهها و بزرگراهها را ایجاد میکنند.
در ژاپن، کلاغها روش بسیار پیچیدهای برای شکاندن پوسته گردو پیداکردهاند. این جانوران برای مدت طولانی از درختان گردو تغذیه کردهاند. در برخی از مناطق ژاپن در دهه ۱۹۸۰، کلاغها کشف کردند که با انداختن گردوها در برابر ماشینهای در حال حرکت، بهسادگی میتوان پوست سخت آنها را شکست. این ایده هوشمندانه توسط کلاغهای یک منطقه شروعشده و بهسرعت در سایر شهرها نیز تقلید شد.
در این میان موضوعی که باید به آن توجه داشت این است که ما شاهد شکلگیری گونههای جدید در اکوسیستم شهری نیستیم بلکه در این مناطق برخی گونههای جانوری با سرعت زیادی تکامل پیدا میکنند. یکی از بهترین نمونههای قابلمطالعه در این زمینه، توکای سیاه یا Blackbirds است که پیش از دو سده پیش تنها در شهرهای ایتالیا و آلمان دیده میشدند. این جانوران پیشازاین بهعنوان پرندگانی خجالتی محسوب میشدند اما بهسرعت با شرایط شهری تطبیق پیداکرده و در سراسر اروپا و آسیا گسترده شدند. منو شیلتویزن در ادامه توضیحات خود به برنامهای پژوهشی که در کشور هلند اجرا میشود اشارهکرده و نوع دیگری از تغییرات جانوران در محیط شهرها را مثال میزند. وی در این رابطه میگوید: در کشور هلند برنامهای را به نام Snail Snap معرفی کردهایم که به مردم امکان میدهد عکسهایی از حلزونهای ساکن در حیاط و باغهایشان را به تصویر بکشند.
ما در حال بررسی رنگ پوستههای این جانوران بوده و شاهد آن هستیم که در محیطهای شهری پوستههای حلزونی سبکتر هستند. این موضوع احتمالاً مربوط به این واقعیت است که در شهرها هوا گرمتر بوده و حلزونها تابستانهای گرم را با پوسته سبکتر بهراحتی تحمل میکنند.
شرایط تکامل انسان در شهرها چگونه است؟
ما انسانها نیز در محیط شهری زندگی میکنیم. اجداد ما هرگز تجربه زندگی در چنین شرایطی را نداشتند اما در مورد انسانها شرایط با جانوران کمی متفاوت بوده وزندگی شهری سبب شده است تا روند تکاملی ما کندتر شود. مطالعات انجامشده نشاندهنده وجود شواهدی از ژنهای اسکلت در قبرستانهای باستانی است که نشان میدهد سیستم ایمنی انسان در زمانهای گذشته برای مقابله بهتر با بیماریهای عفونی، قدرتمندتر بود.
به باور این پژوهشگر، زمین در حال حاضر شرایط خاصی را تجربه میکند که مشابه آن هیچگاه رخ نداده بود. شرایطی که در آنیک موجود یعنی انسان بر همه زمین تسلط یافته و به گونه غالب در اکوسیستم تبدیلشده است. به باور این پژوهشگر هلندی، این شرایط برای کوتاهمدت قابل ادامه است اما در بلندمدت مکن است انسان دیگر موجود غالب در طبیعت نباشد.
ترجمه: احسان محمدحسینی
منبع: nationalgeographic
No tags for this post.