خصوصیت های دور از چشم شما در مدیران موفق

به گزارش سیناپرس به نقل از جام جم آنلاین، اگرچه چنین افراد موفقی از ذهن بسیار خلاق و قدرتمندی برخوردار هستند و قدرت ذهنی در تمام انسانها به یک اندازه تقویت نشده است، اما میتوانیم با الگو گرفتن از چنین افرادی مغز خود را حداقل به گونهای تمرین دهیم که مشابه این افراد فکر کنند. مهم نیست در چه حوزهای فعالیت میکنیم. با گسترش توانمندیهای ذهنی که در ادامه ارائه شده است، مطمئناً بسیار قدرتمندتر از پیش، در راه موفقیت قدم خواهیم گذاشت.
1. تفکر جانبی
مغز انسان به گونهای طراحی شده است که همه چیز را به صورت سیاه و سفید (خوب مطلق و بد مطلق بدون در نظر گرفتن حد وسط) میبیند: امن و ناامن، خوب و بد، عشق و نفرت و … مثالهایی از این ویژگی مغز ما هستند. با وجود این، در زندگی واقعی کوچکترین بخش زندگی به صورت مطلق یا همان سیاه و سفید است و بزرگترین شانسهای زندگی معمولا در قسمت خاکستری یا همان حد واسط اتفاق میافتد. قدرت تفکر جانبی به این معناست که بتوانیم چیزی را ببینیم، آن را به عنوان مسأله یا موضوع در نظر بگیریم و برای آن راهحلهایی فراتر از آنچه به ذهن دیگران میرسد، پیدا کنیم. شما هم مثل دیگران، هم بخش سیاه و هم بخش سفید موضوع را میبینید اما تفاوت شما با دیگران این است که قادرید تمام ردههای رنگی طیف خاکستری و حتی رنگهای متفاوت دیگر را نیز ببینید. به نوعی این قدرت ذهنی توانایی تلفیق موزون منطق و تصورات است.
اما بهترین راه برای افزایش مهارت تفکر جانبی چیست؟ حل کردن معماها. این معماها باعث تفکر خارج از چارچوب فرد برای پیدا کردن پاسخ میشود و به همین دلیل یکی از بهترین روشهای پرورش تفکر جانبی است.
2. تفکر فرآیند
مغز ما دوست دارد همه مسائل را خیلی ساده در نظر بگیرد. به همین دلیل، معمولاً فقط روی یک قسمت مسأله یا مشکل تمرکز میکند و جزئیات ظریف کل فرآیند را نادیده میگیرد. پس به عبارتی، حواس ما برای تماشای چند درخت پرت میشود و کل جنگل را فراموش میکنیم. تفکر فرآیند، به معنی درک چگونگی فعالیت تمامی اجزای یک مجموعه در کنار هم و اثر آنها بر فعالیت یکدیگر است تا بتوانیم با استفاده از دانش بیشتر تصمیمات آگاهانهتری اتخاذ کنیم. همدلی یکی از اجزای این قدرت ذهنی است. زیرا افرادی که توانایی همدلی با دیگران را دارند، خیلی بهتر میتوانند از دیدگاه دیگران به مسائل نگاه و آن را درک کنند.
اگرچه تفکر فرآیند بسیار دشوار است و در بسیاری موارد دقیق نیست (زیرا در بیشتر موارد با حدس و گمان سر و کار دارد) اما به مراتب بهتر از این است که ذهن فقط درگیر بخش کوچکی از مسأله باشد.
برای پرورش این توانایی سعی کنید حس کنجکاوی کودکانه خود را دوباره فعال کنید. چیزهای مختلف را کشف کنید، بیشتر به محیط اطراف خود توجه کنید و در خصوص چگونگی عملکرد چیزهای مختلف تا میتوانید کنجکاو باشید. از همه مهمتر، باید سعی کنید همه چیز را از زاویه دیگری ببینید و امتحان کنید و پایبند روش همیشگی خود در شناخت دنیا نباشید.
3. خودآگاهی
شما نمیتوانید بدرستی بر چیزی که بخوبی آن را درک نکردهاید، تسلط پیدا کنید. فقط تعداد اندکی از انسانها از خود شناخت پیدا میکنند. بر همین اساس، اصلیترین و مهمترین ویژگی صاحبان کسبوکارهای بزرگ، توانایی شناخت خود است. آنها به صورت فوقالعادهای نقاط ضعف و قوت خود را میشناسند و همواره در حال تلاش برای شناخت بهتر و بیشتر خودشان از راههایی مثل تدبر و عمیق شدن در خود، یادداشتبرداری و ثبت خاطرات روزانه هستند. این افراد معمولاً در حوزههایی مثل روانشناسی، فلسفه و علوم اعصاب مطالعه دارند تا بهتر بدانند چه هستند، چرا کاری را که انجام میدهند، انجام میدهند.
سه کلید برای توانمندسازی خودآگاهی تدبر و مراقبه، درونگرایی از طریق نوشتن و مطالعه مداوم در مورد چیستی وجود است. مجموعه این تمرینها باعث افزایش آگاهی و شناخت بهتر از خود و به صورت کلی انسانها میشود.
4. وضعیت ذهنی موشین (Mushin)
موشین یک اصطلاح ژاپنی به معنای بیذهنی است. این وضعیت به معنای آگاهی و روشنی ذهن بدون فعالانه فکر کردن است. در این حالت فرد کاملاً در لحظه حضور دارد و نسبت به محیط اطراف خود کاملاً آگاه است، ولی تمرکز عمیقی روی موضوع خاصی ندارد و به همین دلیل میتواند از تمام توان ذهنی خود استفاده کند. این حالتی است که معمولاً افرادی که به هنرهای رزمی مـیپـردازنـد از آن استفاده میکنند. این حالت تا حدودی معادل اصطلاحی در روانشناسی است که به آن تَچان (Flow) گفته میشود، اما باز هم به صورت دقیق معادل آن نیست و با آن متفاوت است. توضیح این حالت به دلیل این که برای آن واژه معادلی در فرهنگ و زبان ما وجود ندارد بسیار دشوار است.
بسیاری از صاحبان کسبوکارهای بزرگ از راههای مختلفی به دنبال رسیدن به این وضعیت هستند. زیرا در صورت دستیابی به این وضعیت ذهنی، بهترین و فعالترین حالت ذهن خود را تجربه خواهید کرد.
5. تَچان (Flow)
اگرچه حالت ذهنی موشین و تَچان در تعریفشان بسیار به هم شبیه هستند، اما دو حالت کاملاً متفاوت ذهنی هستند.
بر خلاف موشین که در حالت آگاهی توام با آرامش و تمرکز کم است، حالت تَچان وضعیت آگاهی سخت و با تمرکز بسیار بالا است. حالت تَچان در زمانی اتفاق میافتد که شما بشدت روی کار یا یکی از تواناییهای خود تمرکز کردهاید و بلافاصله نتیجه عملکرد خود را میبینید. از برنامهنویسان رایانه تا بازیکنان و ورزشکاران حرفهای، همگی این حالت را در زمان فعالیت خود تجربه میکنند.
توانایی رفتن به وضعیت تَچان برای صاحبان کسب و کارهای بزرگ که روزانه با کوهی از اطلاعات و تصمیمگیریهای بسیار حساس و دشوار سر و کار دارند، از اهمیت زیادی برخوردار است. در نهایت باید گفت کسانی که میخواهند دنیا را به هر صورتی، چه کوچک چه بزرگ تغییر بدهند، باید ابتدا در خودشان تغییر ایجاد کنند و خودشان را به بهترین حالتی برسانند که میتوانند باشند. پس از همین حالا تغییر خود را آغاز کنید
No tags for this post.