سرطان پستان بهعنوان سومین علت مرگومیر بعد از بیماریهای قلب و عروق شناخته میشود و در ایران نیز، پس از سرطان ریه، دومین علت مرگومیر است. برای بیماران مبتلابه سرطان، شیمیدرمانی بهعنوان یک درمان کمکی و موضعی، به صورتی گسترده به کار گرفتهشده و در بهبود بقای این گروه از بیماران اثرات فراوانی دارد. اما در کنار سودمندی این درمان، شیمیدرمانی موجب به وجود آمدن آسیبهای شناختی مرتبط با درمان و ایجاد پدیدهای موسوم به «مغز شیمیایی شده» میشود که بهعنوان یک سندرم بالینی بهحساب آمده و دربرگیرنده تغییراتی ظریف در حوزه شناختی و حیطههای مختلفی چون پردازش اطلاعات، توجه، حافظه، برنامهریزی، حل مسئله و انعطاف شناختی است.
شیمیدرمانی موجب به وجود آمدن آسیبهای شناختی مرتبط با درمان و ایجاد پدیدهای موسوم به «مغز شیمیایی شده» میشود که بهعنوان یک سندرم بالینی شناختخ می شود.
بنا بر توضیحات متخصصین امر، سه کارکرد اصلی متأثر از شیمیدرمانی که امروزه توجه پژوهشگران را به خود اختصاص دادهاند شامل کارکرد حافظه، برنامهریزی و حل مسئله هستند. مطالعات صورت گرفته نشاندهنده اثرات عمیق شیمیدرمانی بر روی کارکردهای اجرایی بوده و ضعف در حافظه و مشکلات برنامهریزی و همچنین حل مسئله بهعنوان شکایتهای مطرح توسط بسیاری از بیماران تحت شیمیدرمانی گزارش شدهاند.
برای بررسی بیشتر این موضوع، محققین ایرانی در مطالعهای علمی پژوهشی، حافظه بیماران مبتلابه سرطان پستان را قبل و بعد از شیمیدرمانی مورد ارزیابیهای علمی قرار دادهاند.
در این مطالعه علی مقایسهای که در بیمارستان سیدالشهدای استان اصفهان انجام شده است، گروه هدف، شامل 40 نفر از زنان مبتلابه سرطان پستان بودهاند که جهت درمان به آن بیمارستان مراجعه کرده بودند. معیارهای ورود افراد به این پژوهش شامل داشتن حداقل سواد ابتدایی و نداشتن سابقه شیمیدرمانی بوده است.
بهمنظور انجام آزمایش، این افراد در دو مرحله، قبل از انجام شیمیدرمانی و یک ماه بعد از اتمام شیمیدرمانی تحت آزمونهای موسوم به شاخص حافظه فعال، آزمون هوش، آزمون دیداری، آزمون شنیداری-کلامی و آزمون حافظه روزمره قرارگرفته و سپس دادههای بهدستآمده از این طریق، بهوسیله نرمافزارهای آماری مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند.
بر اساس نتایج ارزیابیها، به نظر میرسد که انجام شیمیدرمانی روی بیماران مبتلابه سرطان، آسیبهای شناختی به همراه دارد.
ماه گل توکلی، محقق دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه اصفهان و دو محقق همکارش که این پژوهش را به انجام رساندهاند، میگویند: «با توجه به تأثیر شیمیدرمانی در ساختارهای مغزی و تأیید مغز شیمیایی شده، پیشبینی میشود که در این بیماران، بعد از شیمیدرمانی، مشکلات مربوط به حافظه دیده شود. بر این اساس، آسیب در لوب گیجگاهی، نقص در حافظه شنیداری را به همراه دارد».
نتایج این پژوهش همچنین نشان میدهند که علاوه بر حافظه شنیداری، حافظه دیداری این بیماران نیز به دلیل آسیبهای واردشده به لوب پسسری، با مشکلاتی روبهرو میشود.
توکلی و همکاران میگویند: «نمرات بعد از شیمیدرمانی در متغیرهای حافظه دیداری تأخیری، حافظه شنیداری فوری و حافظه شنیداری تأخیری نسبت به قبل از شیمیدرمانی کاهش قابلتوجهی داشته است. بهعلاوه بین نمرات پیشآزمون و پسآزمون متغیرهای حافظه دیداری و حافظه شنیداری تفاوت معناداری وجود دارد. بااینحال، ازلحاظ آماری تغییر خاصی در حافظه فعال و حافظه روزمره افراد در این رابطه دیده نشده است و اینگونه به نظر میآید که شیمیدرمانی روی این دو بعد حافظه، تأثیر قابلملاحظه ای نداشته است».
این محققان در نتیجهگیری از پژوهش خود اظهار داشتهاند: «در کل، نتایج این پژوهش حاکی از آن است که شیمیدرمانی
این محققین میافزایند: «درنهایت باید به این نکته اشاره کرد که تغییر در کارکردهای حافظه دیداری-شنیداری را میتوان ناشی از تغییرات زیستی مغز یا تأثیرات روانشناختی ناشی از استرس و افسردگی پس از ابتلا به سرطان و درمانهای جدی آن یعنی شیمیدرمانی دانست».
توکلی و همکاران محققش در انتهای مقاله علمی پژوهشی خود که در فصلنامه «بیماریهای پستان ایران» از نشریات جهاد دانشگاهی و متعلق به مرکز تحقیقات سرطان پستان این ارگان منتشر شده، اشاره میکنند: «این پژوهش نشاندهنده نقصهایی در حافظه بیماران مبتلابه سرطان پستان بر اثر شیمیدرمانی بوده است و پیشنهاد میگردد مداخلات روانشناختی بهمنظور بهبود این مشکلات در کنار درمان پزشکی صورت گیرد».
گزارش: دکتر محمدرضا دلفیه
منبع: دهقانی، ز. و همکاران. 1396، ارزیابی حافظه بیماران مبتلا به سرطان پستان قبل و بعد از شیمی درمانی. بیماریهای پستان ایران، 10(4): 44-38.
No tags for this post.