به دنبال تولید مسکن های بیخطرتر
گاهی تا رفع مشکل اصلی که عامل بروز درد است، فاصله زیادی ایجاد میشود که در این میان معمولاً بیماران از مسکنها برای کاهش درد استفاده میکنند. اما همین مسکنها میتوانند بحران عمومی سلامت ایجاد کنند که دانشمندان به دنبال جایگزینی برای مسکنها هستند تا کمترین خطر و عوارض جانبی را برای سلامت مصرفکنندگانش داشته باشد. مجله Discover در جدیدترین نسخه خود به این موضوع پرداخته است.
محققان در دهه 1980 میلادی نوعی ترکیب جوانکننده را به پنجه پای راست یک موش تزریق کردند که باعث ایجاد التهاب میشد. این آزمایش نوعی آزمایش درمان دردهای مزمن بود. یکی از اولین مسکنهایی که محققان تزریق کردند، مورفین بود. آنها زمانی که حساسیت پنجه موش را ارزیابی میکردند، دریافتند که مورفین، عضله پنجه را طبق انتظار بیحس کرده است. اما دانشمندان در این تحقیقات به موضوع عجیبی رسیدند. پنجهای که تحریک نشده بود، نسبت به لمس حساس بود. تحقیقات عنوان کرده بودند که خاصیت ضد درد بودن مورفین روی مغز و سیستم عصبی مرکزی اثر میگذارد اما با تزریق آن به بدن موشها، محققان تأثیر این داروی مسکن را روی تمام بدن موش بهطور یکسان مشاهده کردند.
تا اوایل دهه 2000 میلادی، وابستگی به داروهای مسکن بهنوعی اپیدمی ملی تبدیلشده بود. امروزه معمولاً برای 21 تا 29 درصد مبتلایان به دردهای مزمن داروهای مسکن تجویز میشود. انواع غیرقانونی داروهای مسکن که در قالب داروهای خیابانی به فروش میرسند، حتی 50 تا 5 هزار برابر قدرتمندتر از هروئین هستند. در سال 2015، دو میلیون آمریکایی از اعتیاد به تجویز بیشازحد داروهای مسکن رنج میبردند و بیش از 33 هزار نفر به دلیل مصرف بیشازحد این داروها جان باختند. در سال 2016، شمار مرگومیر ناشی از مصرف داروهای مسکن به بیش از 42 هزار نفر افزایش یافت. در اکتبر 2017، دولت فدرال آمریکا، اپیدمی مصرف داروهای مسکن را اورژانس بهداشت عمومی اعلام کرد.
درحالیکه سوءاستفاده از داروهای مسکنی چون مرفین به قرنها پیش برمیگردد، ریشههای بحرانی که امروز شاهد آن هستیم، در دهه 1990 میلادی و زمانی که صنعت مراقبت بهداشتی بر پایه این داروها اقدام به مدیریت درد در بیماران کرد، آغازشده است. به دنبال آن، پزشکان بهمنظور کاهش دردهای هرچند اندک در بیماران، داروهای مسکن تجویز کردند. در ابتدا، کیفیت زندگی بسیاری از بیماران بهبود یافت. اما همزمان که تحمل مصرفکنندگان نسبت به داروهای مسکن افزایش مییافت، پزشکان مقادیر بالاتری از این داروها را برایشان تجویز میکردند تا بتوانند قدرت مسکن بودن آنها را حفظ کنند که این کار خطرات مسمومیت و مرگ ناشی از آن را افزایش داد. این قبیل داروهای مسکن از طریق مکانیسمی که به عملکردهای بیولوژیکی حیاتی در بدن متصل میشوند، درد را تسکین میدهند. فرآیند درد، سیستم پیچیدهای دارد که صدها میلیون سال است که تکامل پیداکرده است. گیرندههای اوپیوئیدی(opioid) در بسیاری از بخشهای مغز و طناب نخاعی وجود دارند. بعضی از این گیرندهها، سیگنالهای ارسالشده از سوی نورونها را هنگام وارد آمدن آسیب به بدن، تعدیل میکنند. سایر گیرندهها نیز دوپامین بیشتر ترشح میکنند و برخی دیگر نیز تنفس را تنظیم میکنند. موقعی که فردی بیش از اندازه از داروهای مسکن استفاده میکند، سیستم تنفسی نسبت به افزایش میزان دیاکسید کربن در جریان خون واکنش کمتری نشان میدهد و فرد طی چند دقیقه هوشیاری خود را از دست میدهد.
اما با وجود این، هنوز هم داروهای اوپیوئید در طب مدرن یکی از بهترین راهها برای خلاص شدن از درد به شمار میرود. محققان بارها به لزوم وجود داروهای مسکن ازنظر پزشکی و توجه به عوارض جانبی جدی آنها اشارهکردهاند. هدف همه محققان از نظر زیستشیمیایی، کنترل چرخه اعتیاد است تا از این طریق بتوانند اوپیوئیدهایی بسازند که بتوانند بدون کشتن بیماران، درد را از بین ببرند.
سفر اسیدی
محققان در اواخر دهه 80 ارتباط بین داروهای بیهوشی و بروز التهاب را کشف کردند که مسیر تازهای را پیش روی درمان درد قرار داد. داروهای مسکن با قرار گرفتن در گیرندههای مخصوصی که روی سطح نورونهای عصبی هستند، مانع از بروز درد میشوند. این گیرندههای مانند کلید عمل میکنند و زمانی که مولکولهای اوپیوئید داخل آنها قرار میگیرند، سیگنال درد را غیرفعال میکنند. دانشمندان که با این مکانیسم آشنا بودند، دریافتند که گیرندههای اوپیوئیدی در مغز و سیستم عصبی مرکزی پخش میشوند. اما عدهای از محققان برای اولین بار نشان دادند که اوپیوئیدها در خارج از این سیستم عصبی، یعنی از سر تا نوک انگشتان پا اثرگذارند.
محققان معتقدند که این گیرندههای محیطی غیرعادی هستند. برخلاف گیرندههای مغزی که دریافت کننده اوپیوئیدها هستند، چیز خاصی درباره التهاب، گیرندههای محیطی را به روی اوپیوئیدها باز کرد. ازآنجاییکه بافتهای ملتهب نسبت به بافتهایی که فاقد التهاب هستند، اسیدیترند، دانشمندان بر این باورند که اسیدیته بودن بافت، ساختار مولکولی گیرندهها را تغییر میدهد. به عبارتی، تغییر در PH به سازگاری بهتر گیرندهها و مسکنها کمک میکند.
محققان به دنبال آن بودند که تغییرات ایجادشده در PH چگونه ساختار گیرندهها را تغییر میدهد. آنها با کمک علم ریاضی، مدلهای تصویری سهبعدی از گیرندههای اوپیوئیدی تهیه کردند که قادر است محیط اسیدیتهای مرتبط با التهاب بازآفرینی کند. آنها با شبیهسازیهای مختلفی در شرایط مختلف PH دریافتند که محیط اسیدیته نهتنها گیرنده، بلکه مولکول اوپیوئید را نیز تغییر میدهد. برای اینکه این گیرنده در بدن فعال شود، هردوی این تغییرات باید اتفاق بیافتد. دانشمندان بهواسطه این اطلاعات اقدام به تولید اوپیوئید جدیدی کردند که عملکرد آن تنها در خارج از مغز اتفاق میافتد، تنها در شرایط اسیدی بالا و سطحی فراتر از PH طبیعی مغز فعال میشود و بنابراین، هرگز به گیرندههای مغزی متصل نمیشوند. آنها با تغییر یک اتم واحد در فنتانیل که اوپیوئید مصنوعی است، ترکیبی موسوم به NFEPP تولید کردهاند.
محققان، مسکن NFEPP را روی موشهایی که انگشت پای آنها در اثر تزریق داروی جوانکننده دچار التهاب شده، آزمایش کردند. نتایج اولیه به دست آمده بسیار شگفتانگیز بود. آنها زمانی که اثر تسکینی ترکیب جدید را با فنتانیل معمول مقایسه کردند، دریافتند که هردوی آنها قدرت مشابهی دارند. از سوی دیگر، محققان نتوانستند هیچکدام از عوارض جانبی فنتانیل را مانند افت عملکرد سیستم تنفسی، یبوست و نشئگی در داروی مسکنی جدید بیابند. داروی مسکن جدید 100 درصد در خارج از مغز عمل میکند.
برای دسترسی به جدیدترین شماره مجله Discover فایل پیوست را ملاحظه فرمائید.
مترجم: ندا اظهری
No tags for this post.