به گزارش سیناپرس به نقل از ایسنا، معنویت بهعنوان یکی از مهمترین ابعاد وجودی انسان، همانند یک نیروی قوی در مرکز زندگی او قرار دارد و با سلامتی، داشتن احساس خوب و بهبودی در ارتباط است. مفهوم روانشناختی معنویت، زمانی گسترش مییابد که معنویت بهعنوان یک نوع هوش شناخته شود. در اصطلاح «هوش معنوی»، معنویت به معنای جستجوی فرد برای تقدس، آگاهی و معنی و مفهوم هوش به معنای بهکارگیری این مفاهیم برای سازگاری و بالابردن سطح رفاه انسان است. هوش معنوی بیانگر مجموعهای از تواناییها، قابلیتها و منابع معنوی است که کاربرد آنها در زندگی روزانه میتواند باعث افزایش سازگاری فرد شود.
هوش معنوی، انعطافپذیری فرد را در برابر مشکلات و سختیهای زندگی افزایش میدهد و موجب میشود فرد با ملایمت و عطوفت بیشتر به مشکلات نگاه کند، تلاش بیشتری برای یافتن راهحل داشته باشد، سختیهای زندگی را بهتر تحمل کرده و به زندگی خود پویایی و حرکت دهد. هوش معنوی لازمه سازگاری بهتر با محیط است. لذا این هوش در سلامت جسمی و روانی افراد تأثیرگذار بوده و به افراد کمک میکند تا خود باثباتی داشته و بتوانند اضطراب و نگرانیها را کاهش دهند.
با توجه به اهمیت بالای این مفهوم، گروهی از پژوهشگران کشورمان بر آن شدهاند تا ارتباط هوش معنوی و دیسترس اخلاقی را در دانشجویان اتاق عمل مورد بررسی قرار دهند.
دیسترس اخلاقی یکی از موضوعات شایع مطرحشده در زمینه اخلاق پزشکی است و به حالتی اطلاق میشود که فرد در آن علیرغم داشتن آگاهی و توانایی برای عملکرد اخلاقی، تحت شرایط موجود از انجام عمل صحیح اخلاقی ناتوان است.
دیسترس اخلاقی از جمله مسائلی است که با تأثیرات منفی بر سلامت روان افراد موجب استرس فیزیکی و روحی بسیاری میشود. دیسترس اخلاقی توسط متخصصین اینگونه تعریف شده است: تجربه منفی ناشی از موقعیتی که فرد میداند عمل درستی که باید انجام دهد چیست، اما محدودیتهای سازمانی باعث میشود که انجام آن عمل تقریباً غیرممکن باشد.
به بیان این متخصصین، افرادی که دچار دیسترس اخلاقی میشوند، در شرایط متضادی با اعتقادات و قضاوتهای اخلاقی درونی خود قرار گرفته و به دلیل شرایط موجود، مجبور هستند به آن وضعیت تن دهند که این امر موجب تجربه درد و ناراحتی روانی، عاطفی و جسمی خواهد شد. به عبارتی، دیسترس اخلاقی، احساس عدم قدرت، ناشی از ناتوانی در انجام عملی است که ازنظر اخلاقی مناسب است و میتواند بر ابعاد جسمی، روانی و ارتباطات اجتماعی افراد تأثیر گذاشته و سبب پیامدهای جسمی و روانی متعددی شود.
در تحقیق مورد اشاره، که توسط پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شده است، 121 نفر از دانشجویان همین دانشگاه مورد بررسی قرار گرفتهاند.
محققان، اطلاعات مورد نیاز خود را با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی، پرسشنامه هوش معنوی بدیع و دیسترس اخلاقی جمعآوری کردند. در این مطالعه، پرسشنامه هوش معنوی شامل 4 حیطه زمینه تفکر کلی و بعد اعتقادی، خودآگاهی و عشق و علاقه، پرداختن به سجایای اخلاقی و توانایی مقابله و تعامل با مشکلات بود. پرسشنامه دیسترس اخلاقی نیز شامل 3 حیطه خلافکاری آموزشی، خشونت و فریبکاری آموزشی بود.
نتایج این پژوهش نشان میدهد که هر چه هوش معنوی در افراد بیشتر باشد، ابتلا به دیسترس اخلاقی در آنها کمتر است.
نسرین کمالی، دانشجوی کارشناس ارشد اتاق عمل دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران و محققان همکارش در این رابطه میگویند: «با توجه به رابطه معکوس بین هوش معنوی و دیسترس اخلاقی، به نظر میرسد که ارتقای هوش معنوی میتواند در کاهش دیسترس اخلاقی مؤثر باشد. هوش معنوی بهعنوان منبع رفتار اخلاقی، این توانایی را به افرادمیدهد که صرفنظر از پیشامدها و رویدادها، با حفظ آرامش درونی و بیرونی، با خرد، دانایی و انعطافپذیری رفتار کنند. بنابراین ارتقای هوش معنوی میتواند تأثیرات ناشی از دیسترس اخلاقی را کاهش دهد».
این محققان ادامه میدهند: «با بررسی علل و عوامل ایجادکننده دیسترس اخلاقی، میتوان کاری کرد تا از بروز و تکرار این پدیده در محیط آموزشی که نقش مهم و وسیعی در تربیت دانشجویان دارد، کاسته شود».
گفتنی است این نتایج که میتوانند به کاهش دیسترس اخلاقی دانشجویان اتاق عمل و چهبسا سایر آحاد جامعه با ارتقا و افزایش دانش آنها از هوش معنوی کمک کنند، در مجله «اخلاق پزشکی» متعلق به مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی منتشر شدهاند.
No tags for this post.