چهار ساعت برای آینده خود وقت بگذارید…

به گزارش سیناپرس به نقل از خبرگزاری جام جم آنلاین، این چهار ساعت بهترین زمان برای تمرکز روی کسبوکار و مشخص کردن اهدافی که در سر دارید خواهد بود. شما در کمتر از چهار ساعت میتوانید «طرح کسبوکار» خود را آماده کنید! دیگر زمان نوشتن طرحهای طولانی و کشدار برای آغاز کسبوکار گذشته است. تحقیقات جدید نشان دادهاند برای راهاندازی کسبوکار نیازی به نوشتن طرحهای خیلی طولانی و وقتگیر نیست. اگر طرح به صورت خلاصه یک تا دو صفحهای بخوبی گردآوری و تنظیم شود، بسیار مفیدتر و کارآمدتر خواهد بود. این مقاله در واقع راهنمای سریعی برای نگارش طرح فن کسبوکار در چهار ساعت است.
1. گزاره ارزش
هر کسبوکاری باید بنا به نوع فعالیتی که دارد به شکل و صورت خاص خودش ارزشی را ایجاد کند که باعث جذب مشتری و فروش محصول یا خدماتی که ارائه میکند بشود. در ابتداییترین قدمنگارش طرح کسبوکار، باید ارزشی که در کارتان قرار است موجب جذب مشتریان جدید از رقبا شود را مشخص کنید. گزاره ارزش (Valueproposition) یک تا دو جمله است که در آن مشتریان هدف و نحوهای که قرار است محصول یا خدمات شما به آنها کمک کند یا سطح زندگیشان را بهبود بخشد، تعریف میشود. در آخر نیز باید بگویید به چه دلیل مشتریها باید به جای محصولات رقبای شما، جذب محصول یا خدمات شما شوند. جاهای خالی را در متن زیر برای نوشتن گزاره ارزش کسبوکار کامل کنید:
محصول/خدمات من برای (مشتریان هدف) در نظر گرفته شده است که در حال حاضر از (محصول مشابه فعلی/رقیب) ناراضی هستند. محصول/ خدمات من (تعریف محصول/خدمات) است که قادر است (تواناییهای شاخص محصول برای حل مساله) را بر خلاف (محصول مشابه فعلی/ رقیب) انجام دهد.
2. بررسی نیاز بازار
در قدم بعدی باید نیاز بازار به محصول/ خدمات شما مشخص شود.
این مرحله بسیار حساس و مهمی برای گسترش کسبوکار است.
حتی اگر بهترین ایده دنیا را هم داشته باشید ولی نیازی به آن وجود نداشته باشد، باید آن را به چشم یک سرگرمی در نظر بگیرید، نه کسب وکار!
برای شروع، باید با بررسی جریانها و اخبار روز متوجه شوید که آیا بازار با دوامی برای محصول/ خدمات شما وجود دارد یا نه. تحقیقات مورد نیاز این مرحله از طرح، به نوشتن بهتر دلایل ارجحیت محصول شما نسبت به محصولات مشابه موجود در بازاری که میخواهید محصول/ خدمات خود را ارائه دهید نیز کمک خواهد کرد.
سه قدم مهمی که حتماً باید برای این کار بردارید، عبارتند از:
1ـ یک نمای کلی از صنعتی که میخواهید به آن وارد شوید، تهیه کنید.
2ـ با استفاده از نتایجی که از طریق پرسشنامه یا تحقیقات بهدست آوردهاید، مشخص کنید به چه دلیل میخواهید این فعالیت را آغاز کنید.
3ـ میزان سهمی از بازار را مشخص کنید که میتوانید با ورود محصول/ خدمات خود به بازار تقاضا از آن خود کنید. با انجام این مراحل میتوانید متوجه شوید که آیا این کسبوکار ارزش صرف وقت، هزینه و تلاش را با توجه به مشتریان احتمالی و متقاضیانش خواهد داشت یا نه.
3. نیاز سنجی
فروش معادل حل مشکل مصرفکننده است.
بنابراین، مشتری برای برطرف کردن یک نیاز محصول شما را میخرد.
با پاسخ به پرسشهای زیر مشخص کنید که کسبوکار شما به چه صورت مشکلات مصرفکننده را برطرف میکند:
1ـ چه محصولات و خدماتی به بازار هدف خود ارائه میکنید؟
2ـ ویژگیهای محصول/ خدمات شما چیست؟
3ـ مزایای محصول/ خدمات شما چیست؟
اگر کسبوکار شما مشکلی را حل نمیکند، از خود بپرسید آیا این یک فرصت مناسب کسبوکار است و میتواند احتیاجات مالی فعلی و آتی مرا برآورده کند؟ اگر پاسختان منفی است، شاید بهتر است که همینجا این ایده را متوقف کنید.
4. رقابت
رقابت بسیار مفید است. تا به حال به این فکر کردهاید چطور چند فستفود در کنار هم در یک خیابان مشغول به کار هستند؟ حضور چند رقیب در کنار هم باعث ایجاد اتمسفر پویایی میشود که هر کدام برای جذب مشتری به سمت خود تلاش کنند. برای این مرحله شما باید بدانید که در شرایط فعلی مشتریان شما به جای محصول/ خدمات شما چه محصولی را انتخاب میکنند و مزیت محصول شما به محصولات فعلی بازار چه خواهد بود؟
برای این منظور به سوالات زیر پاسخ دهید:
1ـ شرکتهای شاخص در حوزه کاری شما کدامند و چه میزان از بازار را در اختیار دارند؟
2ـ فن بازاریابی فعلی آنها چیست و مشتریان هدفشان چه کسانی هستند؟
3ـ چه ویژگیهایی از محصول/خدمات شما با محصول آنها قابل مقایسه است؟
5. مخاطبان هدف
در این مرحله شما باید مشخص کنید مشتری هدفی که میخواهید کسبوکار خود را به سمت او متمرکز کنید چه کسی و با چه خصوصیاتی است. این مرحله از اهمیت زیادی برخوردار است، زیرا تعیین کننده روش بازاریابی شما و معرفی محصولتان خواهد بود. مثلا اگر محصول شما شکلاتهای خیلی خاص و گرانقیمت باشد، مخاطب خود را کودکان در نظر میگیرید و بر اساس آنها بازاریابی میکنید در حالی که برای آنها بین شکلاتی خاص و شکلاتهای معمولی هیچ تفاوتی نیست؟
خصوصیاتی که در مورد مشتری هدف خود باید در نظر بگیرید عبارت است از سن، جنسیت، محل زندگی، درآمد، تحصیلات، سطح خانوادگی و پیشینه فرهنگی و قومیتی. زمانی که خصوصیات مشتریان هدف خود را مشخص میکنید باید قادر باشید به سوالات زیر پاسخ دهید:
1ـ آیا تعداد افرادی که در محدوده مورد نظر من قرار میگیرند کافی است؟
2ـ آیا حقیقتا استفاده از محصول/خدمات من برای مشتریان هدفی که در نظر دارم، منفعتی دارد؟ آیا آنها واقعا به محصول من نیاز دارند؟
3ـ آیا من واقعا میدانم چه چیزی باعث میشود مشتریان هدف محصول من را انتخاب کنند؟
4ـ آیا آنها از لحاظ مالی توانایی خرید محصول/خدمات من را دارند؟ آیا میتوانم پیام خود را به آنها برسانم؟ آیا آنها براحتی در دسترس هستند؟
6. بازاریابی و فروش
تا این مرحله شما با خصوصیات مشتریان خود، فضای صنعتی که میخواهید به آن وارد شوید و جو رقابتی آن آشنا شدهاید.
در این مرحله باید فکر کنید که از چه روشی برای بازاریابی و فروش محصول/خدمات خود استفاده کنید.
بیایید اول موارد زیر را در خصوص بازاریابی و جذب مشتری مشخص کنیم:
ایجاد جایگاه برای محصول/خدمات: جایگاه محصول شما باید در عین منحصر به فرد بودن کاربردی باشد و نیازی را از مشتری که به دنبال حل آن است برطرف کند.
چگونه این جایگاه را ایجاد خواهید کرد؟
رسانهای کردن محصول/خدمات: هدف از رسانهایکردن، فروش محصول / خدمات به کمک ایجاد آگاهی است.
رسانههای مختلفی مانند تارنمای مجموعه، شبکههای اجتماعی، تبلیغات کاغذی، رادیو و حتی تلویزیون میتواند به شما کمک کنند.
برنامه شما برای معرفی و یادآوری مداوم محصولتان به مشتریان چیست؟
مراحل پیشبرد کار را تعریف و بررسی کنید: نقاط عطف مسیر پیشبرد کسبوکار را که باعث میشود شما در طول مسیر از راه خود منحرف نشوید، تعیین کنید. پس از آن، با دنبال کردن نتایج عملکرد خود، میزان کارآمدی خود را همواره بررسی کنید تا بتوانید تشخیص دهید در طول مسیر کاری نیاز به اعمال چه تغییراتی برای برنامههای آتی کسبوکار خود دارید.
در قدم بعدی شما باید روش فروش خود را با پاسخ به پرسشهای زیر مشخص کنید:
1ـ برای چه برنامههای فروشی باید برنامهریزی کنم؟
2ـ آیا قیمتگذاری من همسو با بازار رقابت است؟
3ـ چه روشی برای به دست مشتری رساندن محصول خود در نظر دارم؟ آیا برنامههای فروش و قیمتگذاری من با روش ارسال محصول مطابقت دارد؟
7. ترسیم افق مالی
برنامهریزی مالی کارآمد، نشانه مدیریت قوی است.
اگر افق مالی کسبوکار خود را بدرستی ترسیم نکنید به احتمال زیاد افرادی که در آینده نزدیک برای گسترش کسبوکار خود به وجودشان نیاز دارید مثل سرمایهگذاران، شرکا و بانکها را از دور خود پراکنده خواهید کرد.
هدف این مرحله برآورد میزان فروش شما در آینده و همچنین تخمین هزینه تمام شده تولید محصول یا ارائه خدمات شماست.
همچنین باید مشخص کنید چه هزینههای جانبی بعد از راهاندازی و در ادامه کسبوکار خود خواهید داشت.
بسیاری از کسبوکارها پیش از رسیدن به مرحله بروز ظرفیتهای خود به دلیل نداشتن برنامهریزی مالی درست، از بین میروند.
اگرچه پیشبینی افت و خیزهای کوچک مالی در شروع کسبوکار غیرقابل پیشبینی است، ولی نبود برنامهریزی فکر شده و دقیق مالی میتواند مانع بزرگی برای موفقیت کسبوکارتان باشد.
باید حدود افق مالی خود را با تخمین سهمی که در بازار هدف با ورود محصول به بازار به دست خواهید آورد، مشخص کنید و به مرور زمان میزان آن را افزایش دهید.
موارد کلیدی که در این مرحله باید مد نظر داشته باشید، هزینههای ثابت و متغیر و همچنین مدت زمانی است که پیشبینی میکنید میزان این برآوردها تغییر کند.
زمانی که برای این مرحله صرف میکنید ممکن است فراتر از زمانبندی چهار ساعته نگارش طرح باشد، زیرا محاسبات این مرحله بسیار پیچیده است و بسته به نوع کسبوکاری که میخواهید آغاز کنید متفاوت خواهد بود.
زمانی که این برنامه مالی کامل شد، به یک الگوی افق مالی نیاز خواهید داشت که بهصورت عمیقتری سود و مخارج فعالیت خود را محاسبه کنید.
برای این کار میتوانید از الگوهای مالی مختلفی که در فضای اینترنت قابل دسترس هستند استفاده کنید.
8. شرکا و منابع مورد نیاز
در نهایت بعد از این که همه این موارد را کنار هم گردآوری کردید، به یک مورد دیگر برای جان بخشیدن به این طرح کسبوکار نیاز دارید و آن چیزی نیست جز شریک و منابع مورد نیاز که برای راهاندازی و ادامه موفقیتآمیز کسبوکار خود نیاز خواهید داشت.
در این مرحله باید مواردی را مد نظر داشته باشید: آیا من فرآیند صحیحی برای شناسایی و تأمین نیروی انسانی خود دارم؟ آیا حسابدار، وکیل و کارشناس بانکی معتمدی که بتوانم برای تصمیمات مختلف کاری خود با آنها مشورت کنم، دارم؟ آیا فردی با تجربه درخصوص صنعتی که میخواهم وارد آن شوم دارم که به من آموزشهای مورد نیاز را بدهد؟ فهرستی از نیروی انسانی مورد نیاز خود تهیه کنید.
سعی نکنید که همه کارها را خودتان انجام دهید.
میتوانید خیلی از کارها را به افراد متخصص خارج از مجموعه خود برونسپاری کنید و در عوض بیشتر انرژی خود را برای فروش و برندسازی محصول خود متمرکز کنید.
9. جمعبندی
عمر نوشتن طرحهای کسبوکار طولانی و مفصل به سر آمده و باید تمرکز به سمت انجام کار باشد.
بدون داشتن طرح کسبوکار مناسب هیچ چیز معنا ندارد.
در این مقاله تلاش شده هر فردی که قصد راهاندازی کسبوکاری را دارد بتواند با پاسخ به پرسشهای مطرح شده، تمامی افکار خود را منظم و به خلاصه یک تا دو صفحهای تبدیل کند تا بتواند زمان بیشتری را به تولید و کسبوکار حقیقی اختصاص بدهد.
با صرف چهار ساعت از زمان خود، فرآیند تبدیل افکار ذهنی به واقعیت را آغاز کنید.
No tags for this post.