گونه‌های غیر بومی، مهمانان ناخوانده طبیعت ایران

علی تیموری، مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت شکار و صید سازمان حفاظت محیط زیست در این خصوص گفت: ورود گونه‌های غیربومی حیوان ها به کشور با تایید سازمان محیط زیست و دامپزشکی امکان‌پذیر است.

وی افزود: هر مرکز نگهداری و باغ وحشی در کشور که مجوز لازم را از سازمان حفاظت محیط زیست اخذ کرده باشد، می‌تواند یک گونه غیر بومی را از کشورهای مختلف دنیا برای نگهداری وارد کشور کند. حصول اطمینان از سالم بودن گونه‌های وارد شده به کشور توسط سازمان دامپزشکی موضوعی است که برای سازمان محیط زیست اهمیت دارد.

وی اظهار کرد: استاندارد و وضعیت جایگاه‌ها و محل‌های نگهداری از گونه‌های غیربومی باید توسط کارشناسان سازمان محیط زیست استان‌ها و اتحادیه باغ وحش‌های اروپا تایید شود. از نظر سازمان حفاظت محیط زیست افرادی که با تایییدیه سازمان محیط زیست استان و دامپزشکی، باغ وحشی استاندارد دارند، می‌توانند نسبت به واردات هر گونه‌ای از حیات وحش اقدام کنند.

تیموری تصریح کرد: واردات گونه‌های غیربومی به کشور بر اساس تایید کارشناسان محیط زیست و با توجه به جایگاه نگهداری از آن گونه صورت می‌گیرد و سازمان محیط زیست بعد از ورود گونه‌های مختلف به کشور بر نحوه نگهداری از آن‌ها نظارت می‌کند تا مشکلی ایجاد نشود.

مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت شکار و صید سازمان حفاظت محیط زیست بیان کرد: اخیرا باغ وحش تهران با تایید جایگاه و محل نگهداری از حیوانات از سوی اتحادیه باغ وحش‌های اروپا اقدام به ورود دو گونه شیر نژاد ایرانی نادر به کشور کرده است.

هرچند ورود گونه های غیر بومی حیوان ها باید تحت نظر مراجع قانونی باشد اما برخی از حیوان ها از طریق قاچاق وارد مرزهای کشور شده و تهدیدی زیست محیطی ایجاد کرده اند که در ادامه به برخی از آنها اشاره می کنیم.

جولان راکون ها در جنگل های استان گیلان

یكی از این مهاجمان غیر بومی كه چند سالی است جایگاه اكولوژیك بسیاری از حیوانات حیات وحش استان گیلان را اشغال كرده «راكون» است؛ حیوانی پستاندار كه بسیار مقاوم و همه چیزخوار است و گیاهان، برگ درختان و پستانداران كوچك را برای تغذیه انتخاب می کند.

به گفته كارشناسان راكون متلعق به قاره آمریكاست و در سال های گذشته برای پرورش و استفاده از پوست گرانقیمتش به كشورهای حاشیه دریای خزر به خصوص جمهوری آذربایجان منتقل شد. حال این پستاندار با ورود به خاك گیلان توانسته جایگاه سایر حیوانات و پرندگان مناطق جلگه ای و مردابی را به اشغال خود در بیاورد. همچنین آنها به محیط های روستایی نزدیك می شوند و برای تغذیه طیور روستاییان را می ربایند.

ماهان مه رو، مدیرعامل انجمن رفتگران طبیعت و فعال زیست محیط در این زمینه گفت: اكنون این راكون ها خود را با شرایط اقلیمی و زیست بوم استان وفق داده اند و به جای تغذیه صرف از پرندگان و تخم قرقاول در حال حاضر همه چیز خوار شده اند. این راكون های وحشی می توانند به عنوان گونه مهاجم، قرقاول خزری و تخم قرقاول را در فصل زادآوری در معرض خطر و نابودی قرار دهند.

کامبیز بهرام سلطانی، اکولوژیست و کارشناس محیط زیست ایران نیز در این درباره گفت: راکون گونه ای بیگانه و مهاجم بوده و سال ها پیش از طریق حمل و نقل دریایی مواد غذایی، نخست به جنوب ایران وارد و سپس در سراسر کشور پراکنده شده است. کما اینکه در اکثر خیابان های تهران نیز می توان این جانوار خطرناک را مشاهده کرد. راتوس ها در حقیقت نقش بیواندیکاتور آلودگی بسیار شدید شهر تهران در زمینه فاضلاب و زباله را ایفا می کنند.

ورود گونه های جانوری به بیوم هایی که به آن تعلق ندارند به طرق مختلف صورت می گیرد. برخی مانند راکنون به دلیل قابلیت سازگاری زیاد با محیط های مختلف، خود راه پیش روی به سوی بیوم های جدید انتخاب می کنند. بعضی از گونه های جانوری از طریق حمل و نقل بین المللی وارد بیوم های جدید شده و برحسب توان سازگاری خود، در محیط جدید قلمرویی را اشغال می کنند. اشغال قلمرو معمولا با حذف برخی از گونه های بومی همراه است. به ویژه زمانی که گونه جانواری تازه وارد از دامنه بردباری وسیع و قدرت تولید مثل بالا باشد.

تهدید قلمروهای آبی با ورود گونه‌های مهاجم

یک نمونه از اکوسیستم هایی که تحت تاثیر گونه های مهاجم قرار می گیرند دریاچه ها هستند. گونه های مهاجم می توانند زیستگاه طبیعی یک دریاچه را تغییر دهند و هنگامی که چنین اتفاقی رخ می دهد به عنوان آلاینده های بیولوژیکی شناخته می شوند. هنگامی که گونه های غیر بومی وارد یک دریاچه می شوند، تقریبا غیر ممکن است که دریاچه از شر آنها خلاص شود. همچنین ورود گونه مهاجم های مهاجم می تواند روی اکوسیستم دریاها و رودخانه های منتهی به دریا نیز تاثیر گذار باشند.

به عنوان مثال مهاجم شانه ‌دار دریای خزر از سال ۲۰۰۱ به عنوان یک آفت از طریق آب توازن کشتی ها از دریای سیاه به آب های شمالی ایران نفوذ کرد و در جنوب دریای خزر در آب ‌های ایران به شدت تکثیر شد. این آبزی بومی اقیانوس اطلس در سواحل قاره آمریکا است و تا کنون با ورود به اکوسیستم های غیر بومی صدمه های سنگینی به اکوسیستم و جانداران وارد کرده است. دریای سیاه، دریای مدیترانه و دریای آزوف از نقاطی هستند که پیش از دریای خزر شاهد آسیب های آن بودند. این جاندار از زئوپلانکتون ها که غذای اصلی ماهی کیلکا است و همچنین تخم و لارو ماهی کیلکا تغذیه می کند.

ماهی حوض یا ماهی قرمز شناخته شده ترین نوع این ماهی های غیر بومی و مهاجم است. در مورد تاریخ دقیق ورود این ماهی‌ها به ایران دیدگاه ‌های مختلفی وجود دارد. ماهی حوض توسط مردم به عنوان ماهی تزئینی و همچنین به صورت ناخواسته به وسیله فعالیت‌ های آبزی پروری به بیشتر پهنه ‌های آب شیرین کشور وارد شده است. ماهی حوض در بیشتر رودخانه ‌ها و تالاب‌ های کشور به فراوانی وجود دارد به طوری که در دهه ۱۳۸۰ در برخی از سال‌‌ها بیش از ۵۰ درصد صید تالاب انزلی را به خود اختصاص داده است. این تعداد از ماهی حوض قطعاً تاثیر زیادی در کاهش ماهیان ارزشمند بومی دارد و به دلیل این که از نظر کیفیت گوشت در بین مردم مقبولیت ندارد با قیمت ارزانی به فروش می ‌رسد. متاسفانه در نمونه برداری های سال های اخیر مشخص شده که ماهی حوض توانسته است به سد لار و رودخانه های منتهی به آن وارد شود و حیات گونه ارزشمند و حفاظت شده قزل آلای خال قرمز پارک ملی لار را تهدید کند. در سال‌ های اخیر این ماهی به دریاچه نئور اردبیل وارد شده و تعادل زیستی آن را بر هم زده است. این ماهی همراه ماهی تیزه کولی، آمورچه و تیلاپیا از ماهیان هرز مراکز پرورش ماهیان گرمابی و آب بندان‌ های کشور هستند که سالیانه خسارهای قابل توجهی به پرورش دهندگان ماهی وارد می‌ کنند.

ورود گونه ای ماهی از جنس تیلاپیا به مزارع پرورش ماهی استان خوزستان نیز باعث کاهش قابل توجه تولید ماهیان گرمابی شده است. این ماهی برای نخستین بار در سال ۱۳۹۱ در استان خوزستان مشاهده شد. متاسفانه این ماهی در مدت زمان اندک توانست به بسیاری از زیستگاه ‌های آبی این استان وارد شود و عرصه را برای گونه ‌های ارزشمند بومی تنگ کند.

در دهه ۱۹۲۰ نیز مانی که بیماری مالاریا رایج شده بود، ماهی گامبوزیا برای کنترل لارو پشه های ناقل آن از کشور ایتالیا خریداری و به تالاب ‌های شمال کشور معرفی شد و در دهه۱۹۶۰ تعدادی از این ماهی‌ ها از شمال جمع ‌آوری و به جنوب کشور انتقال یافت به طوری که هم اکنون این ماهی در سرتاسر کشور وجود دارد.

لاک پشت گوش قرمز یا رِد اِسلایدر یکی از اعضای خانواده لاک پشت ‌های برکه‌ ای محسوب می شود که این به عنوان گونه‌ ای غیربومی و مهاجم معرفی شده است. این‌گونه بومی جنوب آمریکا و شمال مکزیک است اما حضور آن در سایر مناطق از جمله تعدادی از برکه ‌ها و دریاچه ‌های ایران به دلیل رهاسازی ‌های گسترده توسط عوامل انسانی بوده است. اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی، لاک پشت‌ های گوش قرمز را در فهرست ۱۰۰ گونه فوق مهاجم جهان قرار داده است. این لاک پشت ‌های کوچک و دارای ظاهر دوست ‌داشتنی اغلب زیاد زنده نمی ‌مانند اما آن هایی که به حیات خود ادامه می ‌دهند، مقاوم ‌تر هستند و به سرعت نیز رشد می‌ کنند.

انتقال بیماری مهلک و کشنده از طریق میمون رزوس

چند وقتی است تب نگهداری از میمون رزوس که گونه ای غیر بومی و مهاجم است در کشور بالا گرفته است این در حالی است علاوه بر تهدید سلامت افراد، با رها شدن در طبیعت موجب بروز آسیب های جدی به محیط زیست می شود. میمون رزوس یا (Macaca mulatta) یکی از جانوران وحشی مناطق جنوب شرقی آسیا است که در سال های اخیر به صورت قاچاق و از راههای غیر قانونی وارد ایران شده و برخی از مردم از روی دانش پایین و اطلاعات ناکافی در این زمینه، مبادرت به نگهداری از این حیوان در منازل مسکونی می کنند که این کار سلامت افراد را تهدید می کند.

با توجه به نزدیکی ساختار آناتومیکی و فیزیولوژی پریمات ها با انسان، بیشترین بیماری های مشترک انسان و حیوانات متعلق به این جانوران است که در این میان گروهی از بیماری ها بسیار مهلک و کشنده بوده و متاسفانه هیچ راه پیشگیری ندارند که از این بین می توان به ایدز، کزاز، تب زرد، هپاتیت، مننژیت، بیماری های ناشی از هرپس ویروس ها و انواع بیماری های انگلی داخلی و همچنین قارچ های پوستی و.. اشاره کرد. بیماری های مذکور ممکن است به صورت مخفی در بدن میمون ها وجود داشته باشد ولیکن هیچ علایم بالینی را نشان ندهد و میمون به عنوان یک مخزن عمل کند و با ورود عامل بیماری به بدن انسان، علایم بروز کند.

نه هدیه بدهیم و نه هدیه بگیریم

هرچند که ورود این گونه های غیر بومی توسط سودجویان و قاچاقچیان معضل زیست محیطی زیادی برای کشور ایجاد کرده اما از گوشه کنار اخباری نیز از تبادل ببر سیبری در مقابل پلنگ ایرانی یا هدیه آهوی ایرانی به قطری ها و …. آنهم توسط نهادی که خود مسوول حفاظت از تنوع ژنتیک سرزمین است، به گوش می رسد.

کامبیز بهرام سلطانی، اکولوژیست و کارشناس محیط زیست ایران در این زمینه می گوید: قلمرو اصلی ببر سیبری Panthera tigris altaica حتی به مرزهای ایران نزدیک هم نمی شود چه رسد به زیستگاه های سابق ببر خزری یا ایرانی Panthera tigris virgate. البته این احتمال منتفی نیست که این دو زیر گونه از یک گونه انشقاق یافته باشند اما در هر صورت باید پذیرفت که تنوع انواع به همین ترتیب به وجود می آید.

وی افزوده است: منشا احتمالا مشترک هیچ دلیل قاطعی برای استقرار یک گونه از یک بیوم کاملا متفاوت به بیوم جدید به شمار نمی آید. ضمن آنکه اگر بیوم خزری از پتانسیل حیاتی لازم برای نگهداری ببر برخوردار می بود( که البته به هیچ وجه چنین نیست) این امکان وجود داشت که با استفاده از روش های دیگری مجددا ببر ایرانی یا خزری را در زیستگاه خود مستقر ساخت. با این وصف روش هایی این چنین که نیازمند باز زنده سازی زیستگاه ها و بیوم ها است روش هایی بلند مدت بوده و به 20 تا 30 سال زمان برای تجدید ساختمان زیستگاه ها و بیوم ها احتیاج دارند. در چنین شرایطی انتقال گونه جانوری تشکیل دهنده آخرین مرحله از اقدام باز زنده سازی است.

به گفته وی، مدیران اجرایی ما در بهترین حالت تنها در مقیاس چهار سال دوهر مسوولیت خود فکر می کنند. در وضعیت موجود بهترین اقدامی که مسوولان محیط زیست می توانند انجام بدهند توقف هر گونه دخل و تصرف در پهنه های طبیعی تحت حفاظت و کوشش در راستای باز زنده سازی خرابی های پدید آمده است. نه هدیه بدهیم و نه هدیه بگیریم.

گزارش: فرزانه صدقی

 

 

 

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا