با افزایش مداوم جمعیت دنیا، نیاز به مواد غذایی، روز به روز و با سرعتی شگرف افزایش مییابد. تأمین مواد غذایی مورد نیاز این جمعیت و بررسی مسائل مربوطه در مقوله امنیت غذایی نهفته است. امنیت غذایی یکی از مهمترین مؤلفههای اجتماعی سلامت است. بنا به تعریف نشست جهانی غذا در سال 1996 امنیت غذایی هنگامی وجود دارد که همه مردم همواره به غذای کافی، سالم و مغذی دسترسی فیزیکی و اقتصادی داشته باشند و غذای در دسترس، نیازهای رژیم تغذیهای سازگار با ترجیحات آنان را برای یک زندگی فعال و سالم فراهم سازد.
به بیان متخصصان، مفهوم ناامنی غذایی فقط شامل در دسترس نبودن، غیرقابل تهیه و یا غیرقابل بهرهبرداری بودن مواد غذایی نیست، بلکه درک این موضوع که مواد غذایی ناکافی، ناپسند (غیرقابلقبول ازنظر عرف)، مشکوک (مبهم) و ناپایدار باشند را نیز شامل میشود. بنابراین برای ریشهکن کردن ناامنی غذایی در جامعه، گام اول، اندازهگیری امنیت غذایی در سطح خانوار است. برای مثال نتیجه یک پژوهش داخلی نشان از آن دارد که مصرف شیر، میوه و سبزیها در ایران 25 درصد کمتر از مقادیر توصیهشده سبد مطلوب غذایی است.
بنا به تعریف نشست جهانی غذا در سال 1996 امنیت غذایی هنگامی وجود دارد که همه مردم همواره به غذای کافی، سالم و مغذی دسترسی فیزیکی و اقتصادی داشته باشند و غذای در دسترس، نیازهای رژیم تغذیهای سازگار با ترجیحات آنان را برای یک زندگی فعال و سالم فراهم سازد.
با توجه به اهمیت انجام پژوهشهای بیشتر در این خصوص، گروهی از پژوهشگران کشورمان از پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی مطالعهای را انجام دادهاند که در آن به بررسی کمی وضعیت امنیت غذایی و همچنین تأثیر الگوی مصرف مواد غذایی بر آن پرداخته شده است.
در این تحقیق توصیفی-پیمایشی که با تمرکز بر شهرستان مرودشت، یکی از شهرستانهای استان فارس واقع در جنوب غرب ایران انجامشده، محققین فوق برای اندازهگیری امنیت غذایی از روشهای غیرمستقیم مانند استفاده از سطح درآمد و بررسی وضع تغذیه به روشهای مختلف و همچنین روشهای مستقیم مثل استفاده از شاخص گرسنگی، پروژه شناسایی گرسنگی کودکان در سطح جامعه، مقیاس ناامنی غذایی موسوم به «رادمیر کرنل» و بالاخره پرسشنامهی امنیت غذایی وزارت کشاورزی آمریکا استفاده کردند.
این مطالعه بر روی 500 خانوار صورت گرفت و در آن از پرسشنامه استاندارد برای ارزیابی وضعیت امنیت غذایی استفاده شد. تکمیل این پرسشنامهها به روش مصاحبهی حضوری با اعضای خانوار صورت گرفت و درنهایت دادههای حاصله به روشهای آماری تجزیهوتحلیل شدند.
نتایج بررسیهای این مطالعه نشان میدهد که در منطقه موردمطالعه، بین مناطق شهری و روستایی به لحاظ شاخص ناامنی غذایی خانوار اختلاف معنیدار وجود دارد. بهعبارتدیگر این شاخص در بین مناطق شهری و روستایی بهطور قابلتوجهی متفاوت است.
بااینحال بر اساس این نتایج، میانگین مصرف شیر، میوه و سبزیها در خانوارهای روستایی و شهری تفاوت خاصی با یکدیگر
همچنین تجزیهوتحلیل محققین مجری این پژوهش، حاکی از آن است که وقتی مصرف شیر، میوه و سبزیها، در خانوار افزایش مییابد، ناامنی غذایی خانوار با کاهش قابلملاحظهای روبرو میشود.
دکتر عبدالمجید مهدوی دامغانی، عضو هیئتعلمی گروه کشاورزی اکولوژیک پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهیدبهشتی و همکارانش در این پژوهش، درباره نتایج بهدستآمده میگویند: «بهطورکلی نتایج پژوهش ما بیان میدارد که ناامنی غذایی در جامعه موردمطالعه وجود داشته و میزان مصرف شیر، میوه و سبزیها پایین است، ولی با افزایش مصرف شیر، میوه و سبزیها، ناامنی غذایی خانوار کاهش مییابد. چنین نتیجهای، مشابه با مطالعاتی است که پیشتر از سایر استانهای کشور گزارش شده است».
یافتههای این پژوهش که در نشریه پژوهشکده علوم بهداشتی جهاد دانشگاهی، «پایش» منتشر شده است، میتواند برای نهادهای متولی سلامت جامعه بهمنظور طراحی برنامههای مداخلهای بهمنظور حل مشکل امنیت غذایی، کمک ارزندهای باشد.
گزارش: دکتر محمدرضا دلفیه
منبع: اکبرپور، م. و همکاران. 1396. نقش الگوی مصرف شیر، میوه و سبزیجات بر امنیت غذایی. پایش، 16(6): 733-726.
No tags for this post.