سیناپرس: فرهنگ و هنر در عین حال که دو مقوله جدا از هم هستند ولی مکمل یکدیگرند، به این معنی که مهم ترین میراث تاریخی بشر، فرهنگ اوست که وسیله تعامل و ارتباط با دنیای پیرامونش به شمار می رود و هنر مهم ترین بخش فرهنگ است. اصالت هنر و پیوند آن با زندگی بشر، رمز ماندگاری آن است که در طول تاریخ و با زندگی وی عجین شده است و بخشی از فرهنگ ملل را تشکیل داده است.
با توجه به تاریخ چند هزار ساله ایران باید گفت؛ این کشور خاستگاه اولیه اقوام مختلف با گویش ها ، آیین ها و سنن خاصی است که هر کدام از این اقوام سهم به سزایی در خلق فرهنگ و آثار هنری داشته و دارند، به طوری که با مطالعه اقوام ایرانی متوجه می شویم فرهنگ و هنر رایج در ایران از جمله هنرهای متنوع و غنی در جهان به شمار می رود که شاید در نوع خود و در مقایسه با آثار جوامع دیگر بی نظیر باشد هنرمندان ایرانی نه تنها با الهام از ذوق و هنر ذاتی خود، بلکه با تلفیق این هنر با ظرافت های فرهنگ ملی- بومی توانسته اند، استادانه به خلق آثاری هنری چون: موسیقی، نقاشی،معماری و هنرهای تجسمی و غیره بپردازند.
فرهنگ ثمره واقعی کوشش انسان ها در زندگی اجتماعی
استفاده از کلمه «فرهنگ» از دیرباز در ایران معمول بوده و در بیشتر متون ایرانی آورده شده است. واژه فرهنگ از دو کلمه «فر» یعنی شکوه، عظمت و «هنگ» به معنی؛ وزن، وقار، کشیدن تشکیل شده است. البته در این واژه از فر به عنوان پیشوند و به معنی؛ جلو، بالا و پیش استفاده شده است. به گفته محمود بختیاری (فرهنگ؛ یعنی بیرون کشیدن مجموعه دانستنی ها، نیروها و استعدادهای نهفته افراد یک ملت برای پربار کردن پدیده ها و خلاقیت های ناشناخته آدمی)
ادوارد تایلر، مردم شناس انگلیسی، در تعریف فرهنگ آورده : فرهنگ مجموعه پیچیده ای است که شامل مجموعه علوم و دانش ها، اعتقادات، هنرها، افکار و عقاید، صنایع، تکنیک،اخلاق، قوانین و مقررات، سخن، عادات و رسوم و رفتار و ضوابطی است که انسان به عنوان عضو یک جامعه آن را از جامعه خود فرا می گیرد و در قبال آن تعهداتی به عهده دارد.
ژان کازنو می گوید: ثمره واقعی و قابل مشاهده کوشش انسان ها در زندگی اجتماعی، فرهنگ نامیده می شود.
رالف لینتون، انسان شناس آمریکایی، فرهنگ را ترکیبی از رفتار مکتسب می داند که به وسیله اعضا جامعه معینی از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود و در میان افراد مشترک است پس به طور کلی، «فرهنگ»، شیوه زندگی هر قومی است که متشکل از ساخته ها، پرداخته ها، آداب و رسوم، مقررات عقاید، هنرها و دانستنی های عامه است که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود.
از نظر برخی از اساتید هنری فرهنگ و هنر در موازات هم حرکت می کنند و باعث ماندگاری و گسترش یکدیگر می شوند.
در آثار هنری بسیاری از ملل می توان خصوصیات آن فرهنگ را به راحتی مشاهده کرد و همچنین فرهنگ های مختلف به افراد ویژگی ها و تصورات مختلفی می دهد که باعث ایجاد اثار هنری ممتاز می شود.
آنچه به عنوان فرهنگ بر شمردیم (قوانین، ارزشها و…)، تنها بخشی از فرهنگ هر جامعه است. فرهنگ، دارای بعدی دیگر نیز هست به نام بعد مادّی و منظور از آن، ساختمانها، بناها، کارخانه ها و… است. در واقع، این امور را نیز جزئی از فرهنگ یک جامعه می شمارند. چون ریشه در ارزشها، باورها و… دارند و از همین جا حلقه ارتباط فرهنگ و معماری نمایان می شود..
هنرمعماری با بناها کار دارد و بناها بخشی از فرهنگ اند. بنا، کتاب گرد و غبار گرفته ای است که باید به سراغش رفت و آن را مطالعه کرد. در این صورت است که ما را از فرهنگ سازندگانش آگاه می کند و از هویّت جامعه ای که در آن بنا شده، خبر می دهد.
No tags for this post.