همانطور که در خبرها آمده است، تصاویری که اخیراً از دریاچه ارومیه منتشر شده و نشان میدهد که سطح آب آن مجدداً بالا آمده و بخشی از آن آبگیری شده است، بیانگر دو دلیل عمده است؛ یک دلیل آن، رهاسازی 13 میلیون مترمکعب آب از سد مهاباد است و دلیل دیگر آن، بارندگیهای مناسب اخیر در حوضه آبریز دریاچه ارومیه.
امیدی که ناامید خواهد شد
اما نکتهای که در این میان حائز اهمیت است این است که بسیاری از رسانهها این عکسها را با عناوینی مانند «وضعیت امیدبخش دریاچه ارومیه»، «دریاچه ارومیه دوباره آبگیری شد»، «امید به احیاء دریاچه ارومیه» و نمونههایی از این دست منتشر کردهاند. اما این موضوع مسبوق به سابقه است و براساس همین سابقه میدانیم که اینگونه نیست و این عناوین و شرحها صحت ندارند.
درواقع میتوان گفت که وضعیت موجود به هیچ عنوان موید تغییر بنیادین در رویکردها و عواملی نیست که منجر به خشکیدن دریاچه ارومیه شدهاند. عواملی که مهمترین آنها، عدم اختصاص حقابه دائمی به دریاچه ارومیه بوده است که وضعیت این دریاچه را به حالت فعلی درآورده است.
محمد حاجرسولیها، مدیرعامل شرکت مدیریت منابع آب ایران نیز در مصاحبهای اعلام کرده است که 200 تا 300 هزار هکتار از اراضی دریاچه ارومیه به دلیل از دست دادن قابلیت احیاء باید تغییر کاربری پیدا کنند. حال اگر این نکته را که مدیرعامل شرکت منابع آب بر اساس چه تخصصی چنین پیشنهادی را ارائه داده است کنار بگذاریم، بخش مهم سخنان ایشان در این مصاحبه این است که در حال حاضر امکان کم کردن آب تخصیصدادهشده به بخش کشاورزی وجود ندارد و باید راهکارهای دیگری را برای این مسئله در نظر گرفت.
همین گفتگو نشان میدهد که در بخش سیاستگذاری، هیچ تغییر چشمگیر و بنیادینی در وضعیتی که منجر به خشکیدن دریاچه ارومیه شده، اتفاق نیافتاده است و درحقیقت این دریاچه با روند موجود احیاء نخواهد شد. شرایط فعلی نیز دقیقاً شبیه شرایطی است که قبل از انتخابات ریاستجمهوری اخیر اتفاق افتاد و بارندگیهای مناسب در پاییز آن سال باعث شد که وضعیت دریاچه ارومیه بهبود یابد و به همین بهانه عنوان شد که دریاچه ارومیه احیاء شده است و امیدهای بسیاری به آن بسته شد. در حالی که وضعیت دریاچه در تابستان گذشته، که یکی از وخیمترین اوضاع تمام دورانهای خودش را سپری کرد، نشان داد که این امیدها واهی بوده و احیاء دریاچه ارومیه صحت نداشته و بیشتر از جنبه تبلیغاتی مهم بوده است.
به همین ترتیب در شرایط فعلی نیز که سطح آب این دریاچه بالا آمده است، نمیتوان به احیاء آن امیدوار بود، چراکه چرخشهای فصلی و کم و زیاد شدن آب دریاچه در اثر بارندگی همواره وجود داشته است و به هیچوجه نشاندهنده تغییر اساسی در علل اصلی خشکیدن این دریاچه نیست.
مدیریت اشتباه، مشکلی دیرینه
برای احیاء دریاچه ارومیه همانطور که متخصصان همواره گفتهاند، به در پیش گرفتن راهکارهای همزمانی احتیاج است که از همه مهمتر، اختصاص دادن حقابه طبیعی این دریاچه است که به صورت کافی داده نشده است. حتی رهاسازی آب از سد مهاباد هم به این دلیل است که پیشبینیها براساس وضعیت بارندگی حاکی از آن بوده است که با رهاسازی این میزان آب، سد مهاباد در بهار دچار سرریز خواهد شد و به همین دلیل این 13 میلیارد آب به دریاچه ارومیه اختصاص داده شده است. اما اگر سالی میزان بارندگیاش کم باشد و نتوان حجم آبی اینچنینی به دریاچه اختصاص داد، همانطور که مدیریت شرکت منابع آب ایران نیز گفته است، وضعیت دریاچه از چیزی که هماکنون هست نیز بدتر خواهد شد.
این مشکلی کلاسیک در مدیریت منابع آب در ایران است که همواره براساس حداکثر آب منابع موجود، مدیریتها انجام گرفته، درحالیکه باید برعکس آن اتفاق میافتاده و حداقل آب منابع، مبنای تصمیمگیریهای مدیریتی واقع میشده است.
به این ترتیب هرگاه منابع موجود در میزان حداکثری خود بودهاند، جای امیدواری اندکی نیز برای غلبه بر مشکلات کمآبی به وجود آمده است، اما زمانی که این منابع در حداقل میزان خود قرار گرفتهاند وضعیت سامانههای آبی کشور نیز به سرعت رو به وخامت گذاشته است.
بیشک همانطور که همواره متخصصان گفتهاند، مدیریت آب کشاورزی، کاهش سطح زیر کشت و رهاسازی آب و اختصاص حقابه دریاچه ارومیه تنها راهکارهای قطعی احیاء این دریاچه هستند و بدون اجرای چنین سیاستی نمیتوان هیچ امیدی برای احیاء دریاچه ارومیه متصور بود.
No tags for this post.