فینتک و مزایای آن
فینتک (FinTech) یا فناوری مالی، معادل لغوی Financial Technology در زبان انگلیسی و به معنای کاربرد نوآورانه فناوری در ارائه خدمات مالی است. فینتک در فضای اقتصادی به کمپانیهایی اشاره دارد که با کاربرد تکنولوژی تلاش میکنند خدمات مالی را کارآمدتر کنند. مرکز ملی تحقیقات دیجیتال در دوبلین ایرلند فینتک را اینگونه تعریف میکند: نوآوری در خدمات مالی
از اهداف اصلی فینتک، ایجاد تحول در صنعت مالی و بانکداری و شکلدهی دوباره به آن با رعایت اصول اساسی زیر است:
*کاهش هزینهها (در عین حفظ کیفیت و افزایش سرویسهای مالی)
*حذف بوروکراسیها و شکستن محدودیتهای زمانی و جغرافیایی
*توانایی هوشمندانه در ارزیابی خطرها و ریسکهای احتمالی
فینتکها و چالشهای آنها در کشور
کوروش پرویزیان، رئیس کانون بانکهای خصوصی با تأکید بر این نکته که بانکها برای کاهش هزینههای خود نیازمند افزایش سودآوری خود هستند، گفته است: «فینتکها میتوانند به بانکها در کاهش هزینهها کمک کنند.»
از طرفی دیگر، محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات نیز نسبت به سند سیاستی بانک مرکزی درباره فناوران مالی (فینتکها) انتقاد کرده و در نامهای که خطاب به رئیس کل بانک مرکزی نوشته، پیشنهادات خود را برای اصلاح این سند مطرح کرده است.
آذری جهرمی در این نامه تاکید کرده است که سند سیاستی موجود، در عمل به ایجاد انحصار و تسلط کامل بانکها و مؤسسات اعتباری بر صنعت فناوری مالی منجر میشود و راه ورود شرکتهای نوپا را به این عرصه میبندد.
وزیر ارتباطات در این نامه پیشنهاد کرده که به جای مدل برونسپاری از الگوی پلتفرم باز استفاده شود و همچنین فینتکها از تملک و انحصار موسسات اعتباری و بانک ها خارج شود.
به عبارت دیگر، در این سند، زیرساخت و خدماتی که بانکها و موسسات مالی «بنا به صلاحدید خود» ممکن است به فناوران مالی برونسپاری کنند به عنوان محدوده فعالیت این شرکتها در نظر گرفته شده است. دسترسی فناوران مالی به شبکه بانکی هم تنها از طریق شرکتهای خدمات پرداخت (که در بسیاری موارد وابسته به بانکها هستند) صورت میپذیرد. این در حالی است که برای فناوران مالی هیچ نوع امتیاز یا تمهید حمایتی در نظر گرفته نشده است. در این شرایط، بدیهی است که تنها الگوی کسب وکاری که شانس موفقیت دارد شرکتی است که توسط بانک مورد حمایت قرار گیرد. این مساله موجب خواهد شد که علاوه بر ایجاد انحصار به نفع تعداد محدودی شرکت در این صنعت، رقابتهای بین بانکها در فضای فناوران مالی بازتولید شود و به جای ارائه خدمات میان بانکی خلاقانه، این شرکتها هم صرفاً به عاملین خدمات فناوری اطلاعات بانکها تبدیل شوند.
پیشنهادات اصلاحی فینتکها
بنا بر پیشنهادات ارائهشده توسط وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات به بانک مرکزی در جهت اصلاح اجرای سند سیاستی موجود، تملک شرکتهای فناور مالی توسط بانکها و شرکتهای خدمات پرداخت لازم است که ممنوع شود. این موضوع ضامن تفکیک نقشهای شناساییشده در چارچوب خواهد بود. (بدون چنین ضمانتی چارچوب تعریفشده معنای محصلی نخواهد داشت.)
همچنین زمانی که یک شرکت فناوری مالی توسط یک بانک مورد تایید قرار گرفت و ریسک اعتباری آن توسط یک بانک پذیرفته شد، همه بانکها موظف باشند مطابق چارچوب ریسک عملیاتی اعلامشده، دسترسیهای لازم برای ارائه خدمات را برای آن شرکت فراهم کنند.
همچنین در اینخصوص لازم است که مواردی مانند «تصویب قوانین و مقررات مربوط به محدوده فعالیتهای فینتکها»، «وضع سیاستهای تشویقی برای گسترش فعالیت فینتک در تمامی حوزههای مالی»، «تقویت نهادهای نظارتی بر فعالیتهای صنعت فینتک(سایبری-غیرسایبری)» و «ارائه آموزشها برای افزایش آگاهی به ویژه فعالان اقتصادی از قابلیتهای این صنعت» در این حوزه مورد بررسی و پیگیری قرار بگیرد.
علاوه بر آن، زمانی که یک شرکت فناوری مالی توسط یک بانک مورد تایید قرار گرفت، بانک مرکزی (در چارچوب ضوابط) دسترسی آن شرکت به شبکه بانکی را مستقلاً یا از طریق یک شرکت خدمات پرداخت مستقل تضمین کند.
فینتک و کاربردهای آن
فینتک میتواند هم به کسب و کارها خدمات ارائه کند و هم به افراد. استفادهکنندۀ اصلی فینتک، کسب و کارهای کوچک هستند. یعنی بنگاههایی که غالباً تازهتأسیس هستند و باید هم هزینههای مالی خود را پایین نگه دارند و هم سریع حرکت کنند، مثل فروشگاههای الکترونیکی کوچک. اما فینتک برای مصرفکنندگان نهایی، کسب و کارهای بزرگ و حتی ارتباط بین کسب و کارها با هم نیز کاربرد دارد.
اما فینتک فقط شامل استارتآپها و شرکتهای کوچک و تازه تأسیس نمیشود. شرکتهای بزرگی همچون پیپل نیز از پایهگذاران فینتک به حساب میآید، زیرا در زمان خود، خدمتی ارائه کرد که نوآورانه، فناوارنه و در زمینه مالی بود. اما در حال حاضر، اکثر شرکتهای فعال در فینتک، شرکتهای کوچک و متوسط هستند. اکثر این شرکتها به دنبال ارتباط دادن فرد به فرد یا نقطه به نقطه افراد و کسب و کارها هستند. به شکلی که افراد و کسب و کارها با واسطه و هزینه کمتری برای دریافت و پرداخت به هم متصل شوند.
تفاوت فینتکها با کسب و کارهای مشابه دیگر
فینتک لزوماً یک استارتآپ نیست. فینتکها طیف وسیعی از شرکتها و کسبوکارها را دربرمیگیرند که ممکن است مرحله استارتآپی را رد کرده باشند. استارتآپ، کسبوکار کوچک و نوپایی است که احتمالاً کمتر از دو سال عمر دارد و احتمال رشد سریع دارد و مقیاسپذیر است. بین کسبوکارهای کوچک و استارتآپها هم تفاوت وجود دارد. یک کسبوکار کوچک احتمال رشد سریع ندارد و مقیاسپذیر هم نیست. مقیاسپذیر یعنی اینکه یک کسبوکار این توان را دارد با اندکی افزایش منابع، به تعداد بیشتری مشتری خدمت ارائه کند. بسیاری از ایدههایی که زمانی استارتآپ بودند با رشد سریع از مرحله استارتآپی بیرون میآیند و به کسبوکار واقعی تبدیل میشوند.
فینتک لزوماً یک کسبوکار فناوری اطلاعات نیز نیست. به دلایلی در ایران «فناوری»، معادل «فناوری اطلاعات» معنی شده است، چون ترجمهکردن از وبسایتهای انگلیسیزبان راحت است و دردسر ندارد، بسیاری با اندک دانش و معلومات شروع کردند به ترجمه گاهی نادرست متنهای انگلیسی. بهمرور، جریانی از ترجمه در ایران راه افتاده است که نام آن را گذاشتهاند تولید محتوا. فینتک بیشتر از هر چیز با نوآوری گره خورده است. فینتکها کاربرد نوآورانه فناوری در حوزههای مالی هستند. وگرنه استفاده از فناوری بهطور عام و فناوری اطلاعات بهطور خاص به معنای فینتک نیست.
فینتکها با شرکتهای اسپینآف نیز متفاوت هستند. یک شرکت اسپینآف (spin-off) نیز که از آن تحت عناوینی چون اسپیناوت (spin-out) یا استاربرست (starburst) هم نام برده میشود، به عملی گفته میشود که در آن یک شرکت، بخشهای خود را به عنوان تجارتهای جداگانه تقسیم میکند.
تعریف رایج شرکت اسپینآف به این صورت است که بخشهای یک شرکت یا سازمان، به تجارتهای مستقل تبدیل شود. یک شرکت اسپینآف شده، دارایی، مالکیت فکری، فناوری یا محصولات تولیدشده را از سازمان مادر دریافت میکند. سهامداران شرکت مادر نیز معادل سهم ازدستدادهشان، سهم جدید از شرکت اسپینآفشده دریافت میکنند. پس از این، سهامداران میتوانند به طور مستقل سهام شرکت جدید و مادر را خرید و فروش کنند و این موضوع سبب جذابتر شدن سرمایهگذاری در شرکتها میشود، به اینصورت که خریدار میتواند فقط بر روی بخشی از یک شرکت که از نظر او توانایی رشد بالاتری را دارد، سرمایهگذاری کند.
در ایران شرکتهای بزرگ فینتک چند سالی هست که ارزش نوآوری را درک کرده و درهایشان را به روی استارتآپها باز کردهاند. هرچند که در تیر ماه سال ۱۳۹۶ برخی از استارتآپهای ایرانی و همچنین تعدادی از فینتکها در ایران فیلتر شدند. اتفاقی که موج گستردهای از اعتراضات کاربران شبکههای مجازی را به همراه داشت و دادستانی معتقد است که به دلیل عدم وجود قوانین شفاف برای فعالیت این گونه استارتاپها، بانک مرکزی تصمیم گرفته است تا دست به فیلترینگ جمعی این کسب و کارها بزند.
No tags for this post.