نشست مسئولیتهای اجتماعی دانشگاه اشاره به این موضوع داشت که جدا از چاپ مقالات علمی با کیفیت در نشریات علمی معتبر، ارائه این مقالات در کنفرانسهای علمی و بالاخره چاپ کتب، آیا مسئولیتهای دیگری متوجه دانشگاهها و دانشگاهیان میباشد؟ به بیان دیگر، آیا باید/یا میتوان انتظاری از محققان و مراکز پژوهشی آنها برای ایجاد اثربخشی از تحقیقات ایشان و در نتیجه بر عهده گرفتن نقش فعالتری در حل معضلات و مسائل روز جامعه داشت؟
این پرسش یا حتی جواب آن نکتهای جدید نیست و بسیاری از تأکیدات را در ارتباط با آن میتوان مطرح کرد که مشخصترین آنها سند جامع علمی کشور است که راهبردی را مانند "استفاده از یافتههای تحقیقاتی و علمی در زندگی روزمره به صورت عاملی برای توسعه اجتماعی و بهبود زندگی و همچنین ارتقای سطح مشارکت دانشمندان و نقش آفرینان در عرصه علم و فناوری در ایفـای رسالتهای اجتمـاعی" مطرح میکند که مشخصاً اهمیت دستیابی به اثربخشی را از سوی محققان و مراکز علمی برجسته میسازد. اما اینکه به طور مشخص سنجش اثربخشی تحقیقات در بخشهای گوناگون جامعه وارد مباحث سنجش علمی دستاوردهای محققان گردد، موضوعی نوین است. به عبارت دیگر، سنجش فعالیتهای علمی از مرحله انتشار نتایج مانند توجه به ضریب تأثیر نشریات علمی چاپ کننده مقالات فراتر رفته و مرحله انتهایی یعنی اثربخشی پژوهشها را مانند سنجش تغییراتی که در سیاست گذاری، اقتصاد، فرهنگ و غیره ایجاد مینمایند را مورد توجه قرار میدهد.
تجربه موفق کشورها در اثربخشی پژوهشها
این روندی است که کشورهایی نظیر انگلستان (در چارچوب Research Excellence Framework 2014)، استرالیا (Engagement and Impact Assessment)، آمریکا (National Alliance for Broader Impacts) در حال پیمایش هستند و برخی دیگر هم مانند فنلاند (طرح Standard Evaluation Protocol) و سوئد (طرح ارزیابی ملی کیفیت تحقیقات FOKUS) در حال برنامه ریزی برای آن میباشند. با نگاهی سطحی به زمینههای این روند میتوان نقش بحرانهای مالی اخیر در کاهش منابع و در نتیجه افزایش تلاش سازمانهای حامی مالی تحقیقات برای برجسته سازی منفعتهای سرمایه گذاری بر پژوهش و همچنین تلاش دولتها و جوامع علمی را برای افزایش سهم شواهد علمی در عملکرد و سیاستهای خود مشاهده کرد.
اما با وجود اینکه این روند یعنی توجه به اثربخشی پژوهشها در کنار تأثیرگذاری علمی آنها نگرانیهایی (نظیر استقلال عمل پژوهشگران، آینده تحقیقات بنیادی و نظری، افزوده شدن حجم کاری و غیره) را نیز در میان محققان و اعضای جامعه علمی ایجاد کرده، اما بررسیها در این مورد نشانگر فواید انکار نشدنی این روند برای سیستم آموزشی عالی است. نمونه بسیار مشخص این روند در سال 2014 در کشور انگلستان اجرایی شد که ارزیابیهای فراوانی هم از نتایج آن انجام شد. چارچوب تعالی پژوهش یا Research Excellence Framework در سال 2014 برای سنجش فعالیتهای علمی محققان و مراکز علمی آنها در کشور انگلستان اجرایی شد. این ارزیابی فعالیتهای 154 دانشگاه و موسسه تحقیقاتی انگلستان را در بر گرفت و تحقیقات بیش از 52 هزار محقق مورد سنجش قرار گرفتند تا بر این اساس سالیانه بودجهای معادل 2 میلیارد پوند در میان مراکز علمی تقسیم گردد. در این چارچوب برای اولین بار سهمی 20 درصدی برای سنجش اثربخشی در نظر گرفته شد که تا آن زمان سهمی در چارچوبهای ارزیابیها قبلی (مانند Research Assessment Exercise RAE 2008) نداشت. به عبارت دیگر این بخش از چارچوب در نظر داشت تا "پیامدهای واقعی" که در نتیجه بهکارگیری نتایج تحقیقات بر قسمتهای مختلف جامعه ایجاد شده است را مورد بررسی قرار دهد.
اما فارغ از مباحث مربوط به نحوه سنجش اثربخشیها در این چارچوب، ارزیابی اثربخشی تحقیقات فواید محسوسی را برای همه ذینفعان پژوهش در انگلستان شامل سیاست گذاران بخش پژوهش، کاربران بالقوه نتایج تحقیقات و همچنین محققان به ارمغان آورد. در وهله اول دادههای عظیمی از پروندههای ارسالی مراکز پژوهشی (6975 پرونده) گردآوری شد که اطلاعات بی نظیری را در ارتباط با «روابط بین رشتههای مختلف و میزان اثربخشی ایجاد شده»، «حوزههایی که بیشترین اثربخشی را از یک رشته تحقیقاتی دریافت کرده بودند (مانند معضل طلاق)»، «توانمندیهای مؤسسات تحقیقاتی به تفاوت رشتههای متفاوت»، «مسیرهای متفاوتی که محققان به اثربخشی رسیدهاند» و همچنین «زمان لازم و متوسط برای دستیابی به اثربخشی» را در اختیار ذینفعان قرار داد. اگرچه بدون شک این اطلاعات ارزشمند زمینهای قوی را در اختیار سیاست گذاران و تصمیم گیران در همه سطوح دولتی قرار داد، اما بیشترین امکان را برای مدیران حوزههای پژوهشی مهیا ساخت تا با بهدست آوردن روایتهای قانع کننده از اثربخشی تحقیقات خود در فرهنگ، اقتصاد، بهداشت و غیره، اهمیت سرمایه گذاری از بودجههای دولتی و عمومی در پژوهش را برجستهتر کنند. علاوه بر این، برخورداری از این اطلاعات توان سیاست گذاران را در تدوین مؤثرترین سیاستها افزایش داده و در نتیجه کاهش هدررفتها را به دنبال دارد.
پاسخی به نیازهای کاربران بالقوه نتایج تحقیقات
جنبه دیگر از فواید ارزیابی اثربخشی تحقیقات مربوط به نیازهای کاربران بالقوه نتایج تحقیقات میباشد. در پی گنجاندن این بخش در ارزیابیهای پژوهشی، محققان و مراکز پژوهشی توجه بیشتری را به اولویتها، نیازها و مشکلات کاربران بالقوه تحقیقات انجام دادند. مراکز پژوهشی ساختارها و فرصتهای بیشتری را برای ارتباط مؤثرتر برای این دو جامعه تدارک دیدند تا در مرحله اول حس اعتماد متقابل بیشتری را فراهم آید و در ادامه شرایط برای همکاری بیشتر این دو جامعه در مراحل مختلف انجام تحقیقات تا دستیابی به اثربخشی در جامعه فراهم شود. نمونهای واضح از این پیش بینی را میتوان در الزامی شدن شناسایی کاربران بالقوه نتایج تحقیقات و تدوین برنامه اثربخشی در زمان ارائه پروپوزال توسط بازوی اجرایی دولت انگلستان در حوزه پژوهشی یعنی شورای تحقیقات انگلستان (Research Councils UK RCUK) تحت دستورالعمل مسیرهای اثربخشی یا (Pathways to Impact) برشمرد. علاوه بر این، در ارزیابی پروندههای اثربخشی که تحت چارچوب REF انجام گرفت، 30 درصد از اعضای کمیتههای مربوط به هر حوزه تحقیقاتی را نمایندگان گروههای کاربری تحقیقات تشکیل میدادند.
جنبه آخر از فواید که میتوان در نتیجه ارزیابی اثربخشی تحقیقات به آن اشاره نمود متوجه محققان و مراکز پژوهشی آنها میباشد. گزارش موسسه تحقیقاتی رند اروپا (RAND Europe) از پیامدهای گنجاندن اثربخشی در ارزیابی فعالیتهای علمی محققان و مراکز علمی تاکید دارد که سنجش اثربخشی باعث میشود تا محققان آگاهی بیشتری از اثربخشی تحقیقات خود در جامعه بیابند، استراتژیهایی (مانند انجام تحقیقات بین رشتهای بر اساس مدلهای مشارکتی) را تدوین کنند تا اثربخشی تحقیقات خود را افزایش دهند و در نتیجه با بهدست آوردن روایتهای مستدل از اثربخشیها و برنامه ریزیهای انجام شده، فرصت مناسبتری را برای برخورداری از حمایتهای مادی و غیرمادی از سوی دیگر ذینفعان بهدست آورند.
افزایش سهم سنجش اثربخشی در چارچوب تعالی پژوهش
با این وجود اما شاید بتوان مهمترین مخاطب این مزیت را محققان حوزههای علوم انسانی و اجتماعی در نظر گرفت. سنجش اثربخشی به صورت واضحی سیاستگذاران و عموم جامعه را نسبت به تفاوتهای دستاوردهای تحقیقاتی در رشتههای مختلف آشنا میسازد و این نگرش که منفعت سرمایهگذاری در پژوهش تنها منحصر به آوردههای اقتصادی میباشد را تعدیل مینماید. به عبارت دیگر، با سنجش اثربخشی مستند میگردد که دستاوردهای پژوهشی تنها منحصر به تولید یک کالا یا توسعه یک محصول برای عرضه در بازار نیست (مزیت حال حاضر تحقیقات در رشتههای فنی و مهندسی) و تحقیقات علوم انسانی و اجتماعی در کشور از طریق ایجاد اثربخشی در قسمتهای مختلف جامعه مانند ارائه خدمات جدید، حل یا پیشگیری از معضلات و مسائل اجتماعی و فرهنگی از طریق تدوین قوانین، تغییر نگرش گروه بزرگی از مردم مانند فعالیتهای فرهنگی در حوزه محیط زیست و بسیاری دیگر از مسیرهای ایجاد اثربخشی، در حال بازگرداندن سرمایهگذاری انجام شده در پژوهشهای این حوزهها هستند. این مزیت خود را به صورت واضحی در چارچوب تعالی پژوهش (REF 2014) برای حوزههای علوم انسانی و اجتماعی نمایان نمود. برای نمونه دانشگاه کاردیف انگلستان در رتبه 5 اثربخشی در موقعیت بهتری از رتبه 9 اثربخشی دانشگاه آکسفورد قرار گرفت و حوزههایی مانند آموزش و فلسفه در رتبه بهتری از بسیاری از حوزههای فنی و مهندسی مانند معماری قرار گرفتند و در نتیجه در شرایط بهتری را برای دریافت منابع پژوهشی قرار گرفتند.
در جمع بندی این گزارش میتوان به نتیجه گیری لُرد استرن که از طرف دولت انگلستان مأمور ارزیابی تأثیرات چارچوب تعالی پژوهشی شد (که به عنوان Stern Review شناخته میشود) باید اشاره کرد که بیان داشت سنجش اثربخشی تحقیقات "به وضوح یکی از موضوعات موفق چارچوب 2014 هست که منفعتهای اجتماعی و اقتصادی تحقیقات در انگلستان را آشکار کرد..علاوه بر این کمک نمود فرهنگ تعامل گستردهتر {با جامعه و کاربران} در میان محققان و مراکز علمی گسترش یابد". بر اساس همین نتیجه گیری و تحلیلها نیز، سهم سنجش اثربخشی در چارچوب بعدی تعالی پژوهش که در سال 2021 اجرایی خواهد گردید از 20 درصد به 25 درصد افزایش خواهد یافت.
سمینار بینالمللی اثربخشی تحقیقات علوم انسانی و اجتماعی در راه است
با در نظر گرفتن اینکه مفهوم اثربخشی تنها در سطح نظری در کشور قرار دارد، جهاد دانشگاهی واحد تربیت مدرس طرحهایی ترویجی را برای گسترش این مفهوم در میان اعضای جامعه علمی و سیاستگذار کشور در دست اجرا دارد که برجستهترین آن را میتوان برنامه ریزی برای برگزاری اولین سمینار بینالمللی اثربخشی تحقیقات علوم انسانی و اجتماعی در حوزههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در سال ۱۳۹۷ دانست. همچنین این واحد در تلاش برای بهرهگیری از ظرفیت ویژه جهاد دانشگاهی در این موضوع یعنی ارتباط نزدیک با بدنه دانشجویی و سیاستگذار کشور و در همکاری نزدیک با شبکه اثربخشی تحقیقات کانادا (Research Impact Canada) دورههای آموزشی را برای محققان در دست تدوین دارد تا فرصت مناسب برای بهره بردن از آخرین تجارب و دانش علمی کشورهای پیشرو را در اختیار محققان قرار دهد. علاوه بر این، طرحهای تحقیقاتی نیز در این واحد تدوین شدهاند تا موانع دستیابی تحقیقات علوم انسانی و اجتماعی به اثربخشی مورد شناسایی قرار گرفته و در مرحله بعد سطح حمایتهای سازمانهای حامی مالی تحقیقات برای دستیابی به اثربخشی از سوی محققان این حوزهها مشخص گردند. امید است تا با گسترش این گفتمان در سطح کشور، شرایط بهتری را برای کمک به توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی این مرز و بوم ایجاد کرد.
حمید گلحسنی/ مسئول اجرایی پروژههای مطالعاتی جهاد دانشگاهی تربیت مدرس
No tags for this post.