فتح معماری ایرانی با نمای رومی
![](https://sinapress.ir/wp-content/uploads/2022/09/15160037071767675539.jpg)
نمای رومی چیست؟
نمای رومی یا نمای کلاسیک در ساختمانهای ما که الهامگرفته از سبک معماری یونان و روم باستان است، بر مبنای پوشش تمام و یا بخش زیادی از نمای ساختمان با سنگ «تراورتن» شکل گرفته است. نمای ساختمانهایی که به این سبک ساخته میشوند، دارای ستونهایی با ارتفاع زیاد با تزئین قاشقی و پنجرههای بزرگ هلالی همراه با تاج، درها و سقفهای بلند، تراسهای کوچک با نردههای کوتاه سنگی و نیز گنبدهایی است که همگی متأثر از نمای ساختمانهای کلاسیک هستند.
در این ساختمانها ارتفاع ستونها بسیار بلند است و با جزییات زیادی تزئین شدهاند که از معروفترین این تزئینات، شیارهای کمعمقی هستند که به نام «قاشقی» شهرت دارند. همچنین در انتهای ستونها، معکبی قرار میگیرد که به آن «گلوبند» میگویند. سرستونهای این نما از «بالشتکی» یا «تاوه» چهارگوش تشکیل شدهاند و دارای کتیبههای «فرسب» (سنگهای صیقلخوردهای که به شکل افقی روی سرستونها قرار میگیرند) هستند. ساختمانهای کلاسیک همچنین دارای بخشی به نام «سنتوری» هستند که همان سهگوش بالای درگاه جلوخان است. همه این اصطلاحات مربوط به تزئینات کلاسیک دوره یونان و روم باستان است که در راستای علاقه رومیان و یونانیان باستان به ساختمانهای بزرگ و باشکوه شکل گرفته است.
فرسب تزئینشده، درب ورودی سمت چپ کلیسای قدیم میلان، ایتالیا
روم، تمدنی که به شکوه و جلال بناها و تندیسهای امپراطوران آن در جهان شناخته میشود، بهکارگیرندۀ تمام این عناصر معماری در راستای القاء عظمت خود بوده است. اما اینکه چرا با گذشت قرنها، این سبک معماری در کشوری مثل ایران که خودش صاحب معماری پرآوازه جهانی است مورد توجه قرار گرفته و رونق پیدا کرده است، سؤالی است که جامعهشناسان به آن پاسخ میدهند.
نمای رومی به خاطر معماری تقریباً پیچیده و پرطمطراق و استفاده از مصالح سنگین و سنگهای مختلف تراورتن بهگونهای در تصور عموم مردم جا افتاده است که گویی این نوع ساختمان، مخصوص طبقه مرفه جامعه است. از منظر جامعهشناسان ساختمانهایی که با نمای رومی تزئین میشوند، درحقیقت پاسخی به نیاز جامعه در «سندروم کاخ نشینی و تجملگرایی» است. پاسخی که در تضاد کامل با معماری ایرانی و بومی است.
این رواج گسترده سبک معماری کلاسیک البته از جنبههای دیگر هم قابل توضیح است. یک دلیل عمده آن این است که بر این نوع از معماری به عنوان سرآغاز تاریخ معماری غرب در نظام آموزشی تاکید میشود و عملاً در بخش معماری ایرانی و بومی اقدامات پژوهشی کافی که به مرحله عمل درآمده باشند و کاربردی شده باشند کمتر صورت میگیرد. به همین دلیل فرهنگ معماری غربی که نه تنها در دانشگاهها بر آن تأکید میشود، بلکه در تلویزیون هم دیده میشود و در رسانههای مختلف دیگر هم ارائه میشود، به صورت فرهنگ مسلط معماری در سلیقه عمومی جا میافتد یا اصطلاحاً مد میشود.
«سنتوری»، سهگوش بالای درگاه جلوخان در معماری رومی
معماری رومی چه اشکالاتی دارد؟
اما چرا گسترش ساختوسازهای کپیبرداریشده از معماری رومی مورد انتقاد صاحبنظران و کارشناسان این حوزه واقع میشود و حتی شهرداری تهران اراده کرده است در مقابل این موضوع بایستد و موضوع را ساماندهی کند؟
یک دلیل اصلی برای مخالفت با توسعه چنین روندی این است که اساساً معماری رومی با اقلیم ایران سازگاری ندارد، هم به لحاظ فرم اجرایی و هم به لحاظ مصالح مورد استفاده آن.
در معماری رومی همانطور که گفته شد عموماً از سنگ تراورتن استفاده میشود. این سنگ بسیار سنگ ضعیفی است در برابر تغییرات دما. دلیلش هم این است که این سنگ دارای خلل و فرج زیادی است که به سادگی آب را به خود جذب میکند و یخ زدن این آب جذبشده باعث ترکیدن سنگ میشود. به همین دلیل است که بسیاری از ساختمانهایی که با این سنگ پوشیده میشوند بعد از مدتی نمای بسیار زشت و ناهماهنگی پیدا میکنند. علاوه بر آن، در شهرهایی از کشور ما که با معضل آلودگی هوا مواجه هستند، بارانهای اسیدی معمولاً سنگ تراورتن را که سنگی آهکی است، میشوید و کثیف میکند.
همچنین بهکارگیری پنجرههای بزرگ و سقفهای بلند در معماری رومی معمولاً با آبوهوای بخش زیادی از کشور سازگاری ندارد. چراکه در این مناطق اغلب زمستانهای سردی وجود دارد که سقفهای بلند و پنجرههای بزرگ در تضاد با بهرهوری صحیح از انرژی قرار میگیرند.
تقلید رقتبار یا الگوبرداری خلاقانه؟
بنا به همه این دلایل، شاید بد نباشد که به حال وضعیت ناهماهنگ و تقلیدگونه نمای بسیاری از شهرهای کشور ما فکری اساسی شود. اگر قرار است از معماری رومی یا هر سبک معماری دیگر جهانی الهام گرفته شود، گام مهم اول در این الگوبرداری، «بومیسازی» آن است. اگر معماری رومی توسط معماران خلاق، با شرایط فرهنگی، اقلیمی و محیطی ما تطبیق پیدا کند و اصطلاحاً ایرانیزه شود، نه تنها شهرهای ما را دچار این نمای رقتانگیز تقلبی نمیکند، بلکه به آن جلوهای خلاقانه و نو میبخشد.
این اتفاق درخصوص بسیاری از پدیدهها در گذشته کشور ما رخ داده است. از آنجایی که ما ملتی بودهایم که مورد هجوم فرهنگهای مختلف در ادوار مختلف تاریخی واقع شدهایم، بسیاری از الگوهای آن فرهنگها را گرفتهایم و در آنها روحی ایرانی دمیدهایم و به اصطلاح آنها را ایرانیزه کردهایم.
چیزی که درخصوص سبک معماری رومی در بناهای ما جای خالی آن بهشدت احساس میشود. چراکه معماری ایرانی به تجربه تکامل پیدا کرده و برای سازگاری با اقلیم و ویژگیهای زیستی و فرهنگی ما طراحی شده است، و مشکل گسترش تقلید صرف از سبک معماری رومی در ساختوسازهای کشور، تهی بودن از روح این طراحی بومی و سازگار با زندگی ما است.
No tags for this post.