افزایش جمعیت، توسعه نامتقارن و بعضاً بدون رعایت اصول علمی، بافت فیزیکی شهرها، افزایش وسایل و منابع آلودهساز زندگی انسان در برخی از شهرهای بزرگ دنیا را با تهدیدات جدی روبرو کرده است. تهران نیز یکی از این شهرهای تهدیدکنندۀ سلامت ساکنان خود است.
با توجه به عوارضی که آلودگی هوا بر محیطزیست و سلامت بشر دارد، شناخت دقیق آلایندهها و مشخص کردن پهنههای آلوده به منظور کاستن از شدت آلودگی ضروری به نظر میرسد.
پهنهبندی چیست؟
بهطور کلی پهنهبندی اصطلاحی است که در هر ساختار مدیریتی مورد استفاده قرار میگیرد. به این معنی که از طریق پهنهبندی است که مشخص میشود کجا و با چه پدیدهای روبرو میشویم و در مورد آن چه تصمیمی باید بگیریم؟ بهعنوان مثال در پهنهبندی زلزله مشخص میشود که کدام نواحی کشور با چه قدرتی از زلزله احتمالی روبرو خواهد بود؟ کیفیت خاک، شتاب حرکت خاک و فاکتورهای دیگر نیز به همین ترتیب مشخص میشود و در نهایت با ترکیب این اطلاعات در قالب یک نقشه ترکیبی، نواحی پرخطر مشخص میشود و برای مقابله با عوارض آن تصمیماتی گرفته میشود.
برای انجام پهنهبندی در هر زمینهای به اطلاعات کافی و دقیق نیاز است. هرچه اطلاعات دقیقتر و با جزئیات بیشتری باشد، نقشه پهنهبندی به دستآمده کاملتر و با دقت بالاتری خواهد بود. در مورد پهنهبندی آلودگی هوای کلانشهری مثل تهران نیز وضع به همین منوال است. هرچه تعداد دستگاههای سنجش میزان آلایندههای هوا دقیقتر و پیشرفتهتر باشد، اطلاعات بهدستآمده از آنها کاملتر و نقشه پهنهبندی آلودگی هوا دقیقتر خواهد بود. اما در شرایط فعلی که با تعداد محدودی از این سنجشگرها روبرو هستیم، تنها کاری که میتوان کرد مدلسازی یا درونسازی اطلاعات است. به این معنی که مثلاً در مورد چند ایستگاه سنجش آلودگی هوای موجود در شهر، فرض میکنیم که مناطق میانی ایستگاهها میانگین شرایطی را دارند که این ایستگاهها نمایش میدهند. برای دقت بالاتر به این اطلاعات میتوان جزئیات بیشتری مثل توپوگرافی یا محاسبه کوریدورهای بادهای محلی را نیز اضافه کرد، یعنی محاسبه عواملی که روی میکرواقلیم تأثیر میگذارند. همچنین اطلاعات دیگری مانند سنجش تمرکز ترافیک در منطقه و منابع ثابت آلاینده نیز میتواند دقت این ارزیابی را بالا ببرد.
با استفاده از تمام این اطلاعات میتوان به یک مدلسازی جدید برای یک منطقه خاص شهر دست پیدا کرد. بر اساس عدد شاخص بهدستآمده در این مدلسازی رنگ خاصی در پهنهبندی به آن منطقه اختصاص پیدا میکند. هرچه تعداد مناطقی که تحت این نوع ارزیابی قرار میگیرند بیشتر باشد، به نقشه پهنهبندی گستردهتر و دقیقتری برای سنجش آلودگی هوا دست خواهیم یافت.
بسیاری از کارشناسان نسبت به عدد میانگین کیفیت هوای تهران انتقاد دارند و روش متوسطگیری را در پهنهبندی پایش آلودگی رد میکنند. به گفته این متخصصان، در همه کلانشهرهای جهان بالاترین عدد کیفیت هوا مبنای تصمیمگیریها قرار میگیرد و تهران نیز نباید از این قاعده مستثنی باشد. آنها روش ماکزیممگیری را به جای متوسطگیری در پایش آلودگی هوای تهران پیشنهاد میکنند.
در همین راستا یوسف رشیدی، استاد دانشگاه شهید بهشتی، در گفتوگو با ایسنا، در مورد ماکزیممگیری شاخص کیفیت هوای تهران به جای متوسطگیری گفت: «برای اعلام شاخص ماکزیمم کیفیت هوا باید ایستگاههایی محور قرار گیرند که بتوانند نماینده هوای کل شهر باشند و در نتیجه ایستگاههای پایش آلودگی هوا باید در نقاطی مستقر باشند که بتوانند وضعیت عمومی شهر را نشان دهند.»
او به محل استقرار ایستگاههای پایش آلودگی هوا اشاره کرد و تأکید کرد: « اگر ایستگاه پایش آلودگی هوا در کنار یک پایانه مسافربری مستقر باشد، طبیعی است که غلظت ذرات معلق ثبت شده بسیار بالا خواهد بود بنابراین نمی توان دادههای این ایستگاه را برای کل شهر محور قرار داد، یا وقتی ایستگاهی در یک منطقه دور از ترافیک و آلودگی مستقر است، باز هم نمیتوان دادههای این ایستگاه را به سایر نقاط شهر تسری داد.»
همچنین وحید حسینی، مدیر عامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران اعلام کرد که نظر سازمان حفاظت محیطزیست بر خلاف وزارت بهداشت همچنان بر پایه روش متوسطگیری قرار دارد و اگر این سازمان نیز روش محاسبات را از متوسطگیری به ماکزیممگیری تغییر دهد، ما نیز از آن پیروی میکنیم و شاخص حداکثر را برای آلودگی هوای تهران اعلام میکنیم.
No tags for this post.