از نظرشما چه تعریف جامعی می توانیم از پژوهش داشته باشیم.
اگر بخواهم پژوهش را خلاصه و کاربردی تعریف کنم، می توان گفت پژوهش بستری است که علم را به سمت فناوری سوق می دهد. به عبارت دیگر بستری است برای اینکه بتوانیم علم را به فناوری و خلق دانش فنی تبدیل کنیم.
پژوهش با تحقیقات چه نقطه اشتراکی دارد؟
پژوهش به طور کلی بحث جستجو و تلاش برای رسیدن به هدفی است اما در تحقیقات بیشتر مقوله حقیقت یابی مدنظر است. در پژوهش ممکن است اصلا جستجوی حقیقت مد نظر نباشد و فقط کاوش صورت گیرد اما تحقیقات صرفا برای حقیقت یابی انجام می گیرد. البته پژوهش ها برای رسیدن به یک هدف صحیح در قالب تحقیقات ساماندهی می شود.
چه پیشنهادی برای برگزاری درست و کیفی هفته پژوهش در کشورمان دارید؟
قبل از اینکه بخواهم به سوال شما پاسخ دهم شاید بهتر باشد که ابتدا به اهمیت پژوهش اشاره کنم. به ویژه در سالی که مزین به اقتصاد مقاومتی است باید بیش از پیش به مقوله پژوهش توجه داشته باشیم. اگر بخواهیم تعریف دقیق تری از اقتصاد مقاومتی داشته باشیم به اقتصاد دانش بنیان می رسیم. حال نقشه راه رسیدن به اقتصاد دانش بنیان، توجه به پژوهش و فناوری است. این موضوع اهمیت پژوهش و فناوری و جایگاه آن را در کشور روشن می کند. امیدوارم با اختصاص دادن هفته ای به این مقوله و برپایی همایش ها و گردهمایی ها در این هفته بتوانیم به اهمیت موضوع پی ببریم و بدانیم پژوهش علاج دردهای کشورمان است. اگر به دنبال تولید و اقتصاد مولد هستیم راه به جایی نمی بریم مگر با دستیابی به دانش فنی که ثمره پژوهش و فناوری است. امیدوارم این بحث در هفته پژوهش اجتماعی سازی شود و در جلسات و گردهمایی هایی که به این مناسبت برگزار می شود مورد توجه و بررسی قرار گیرد.
اجتماعی سازی یعنی چه؟
ببینید اگر نگاهی به هزینه ها و بودجه هایی که برای مقوله پژوهش در کشور در نظر گرفته می شود بیندازیم، خود گویای مسائل بسیاری است. اختصاص دادن بودجه و هزینه کردن برای مقوله پژوهش در هر کشوری نشاندهنده اهمیت حاکمیت و کشور به آن است. به عنوان مثال کشوری مانند آمریکا با رقمی در حدود 15 هزار میلیارد دلار GDP، در سال 500 میلیارد دلار برای تحقیق و توسعه کشورش هزینه می کند یعنی با آن حجم بالای تولید ناخالص ملی این کشور حدود 3 درصد را به این امر اختصاص می دهد. اما در کشور ما که رقم GDP، هزار و 200 میلیارد دلار است تقریبا کمتر از نیم درصد آن را به پژوهش اختصاص می دهیم. این رقم به صورت مطلق نسبت به کشورهای توسعه یافته بسیار پایین است و همینطور درصد آن هم به صورت نسبی چشمگیر نیست. بنابراین اگر بتوانیم بودجه های پژوهشی و تحقیقاتی خود را به کشورهای توسعه یافته برسانیم می توانیم بگوییم قدم مثبتی در راستای اهمیت دادن به امر پژوهش برداشته ایم که اینگونه به نظر می رسد که تا سال جاری این امر محقق نشده است. بنابراین، نحوه اختصاص دادن بودجه های کشوری به موضوع پژوهش و فناوری یکی از شاخص های اجتماعی سازی این مقوله است.
در ادامه چه توصیه ای به متولیان، دولتمردان، دانش پژوهان، پژوهشگران و همه دست اندرکاران حوزه پژوهش دارید؟
به نظر می رسد در ابتدا بهتر باشد که سیستم های کشور را اصلاح کنیم و بعد از آن بازیگران این عرصه که همان نیروهای انسانی هستند، به خودی خود در جای اصلی که باید باشند، قرار می گیرند. متاسفانه در حال حاضر، تولیت امر پژوهش و فناوری در کشور بسیار زیاد است. از معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری گرفته تا وزارت علوم و تحقیقات که نام فناوری را هم یدک می کشد، دفتر همکاری های فناوری ریاست جمهوری و از طرفی هم جهاد دانشگاهی همه و همه دستی بر آتش دارند. ضمن اینکه هر سازمان و وزارتخانه ای در دل خود معاونت های پژوهش و فناوری را جای داده است. بنابراین، وقتی شمار متولیان در یک امر متعدد می شود خیلی نمی توان انتظار داشت برنامه های هدفمندی تدوین شود. فکر نمی کنم اگر بخوهیم از کشورهای پیشتاز الگو بگیریم، در آن کشورها در حوزه پژوهش این تعدد متولی وجود داشته باشد. کشورهایی مانند کره جنوبی که توسعه صنعتی کشور ما شباهت های زیادی با آن دارد، این تعداد نهاد متولی فناوری را تعریف نکرده اند. بنابراین اگر این مشکل برطرف شود پژوهشگران و دانش پژوهان سر جای خود قرار گرفته و مسیر خود را به درستی طی می کنند. بنابراین من تنها یک توصیه به دولتمردان می کنم، آن هم اینکه تولی گری پژوهش و فناوری در کشور را مشخص کنند.
وضعیت پژوهش در دانشگاه ها و پایان نامه ها را چگونه ارزیابی می کنید؟
به یاد دارم زمانی که دانشجو بودم عمدتا موضوعات پایان نامه ها از ذهن دانشجویان نشات می گرفت و یا بعضا به پیشنهاد برخی از اساتید بود، اما در هرحال پژوهشی که صورت می گرفت در چارچوب همان دانشگاه می ماند. اما امروز باید بیشتر تاسف بخوریم چراکه، تهیه پایان نامه ها و پروپوزال ها از چارچوب دانشگاه ها خارج و به کف خیابان های انقلاب کشیده شده است. بنابراین به نظر می رسد چنین پژوهش هایی از حالت اثربخشی به یک حالت رفع تکلیف تبدیل شده چون ما نتوانستیم برای آن برنامه ریزی کنیم. من فکر می کنم بهترین راهی که برای این موضوع وجود دارد این است که از طریق پروژه های کارفرمایی که از سوی مراکز آموزشی و تحقیقاتی و صنعت معرفی می شوند، از طریق تجزیه کردن بخش های مختلف یک پروژه عنوان های پایان نامه ها را انتخاب کنند، اینگونه با به سرانجام رسیدن و جمع بندی چند پایان نامه یک پروژه تحقیقاتی به ثمر رسیده و پایان نامه های مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا هم اثربخش تر می شوند.
یک شعار پژوهشی بدهید.
پژوهش و کسب دانش فنی به عنوان یک عامل مولد هم در بحث اشتغال و هم در تولید ثروت می تواند موثر باشد. یعنی نه تنها می تواند موضوع اشتغال را در کشور حل کند بلکه می تواند به عنوان یک مولد برای واحدهای تولیدی و نهادهای مربوطه ایجاد ثروت کند. به عبارت دیگر، پژوهش، مولد ثروت و اشتغال مستقیم و غیرمستقیم است.
در پایان اگر مطلبی از قلم افتاده بفرمایید.
امیدوارم قدر معلمان این نخبگان آموزشی که قشر فرهیخته آموزش و پرورش ما هستند و مظلوم واقع شده اند را بدانیم و متوجه باشیم این افراد سرمایه های اصلی برای تحقق اهداف و رسیدن به توسعه هستند که متاسفانه امروزه توجه چندانی به این موضوع نمی شود.
گفتگو: هانیه حقیقی
No tags for this post.