اینها تحت عنوان رسانههای تعاملی یا رسانههای اجتماعی دو ویژگی مهم دارند؛ یکی اینکه سرعت انتقال پیام را افزایش دادند و دیگر اینکه کیفیت انتقال پیام بین فرستنده و گیرنده را دگرگون کردند.
ضمن اینکه مهمترین ویژگی این فناوریها این بود که به خاطر قابلیتهایی که در انتقال پیام ایجاد کردند و واسطه را بین فرستنده و گیرنده حذف کردند، کاربرپسند شده و افراد با علاقه بیشتری از این رسانهها استفاده می کنند. بنابراین، کاربرپسند بودن به خاطر خصلتی است که این تکنولوژیها پیدا کردند و افراد با توجه به نیاز و علاقهشان میتوانند از این تکنولوژیها استفاده کنند. در کنار این ویژگی، افراد آنها را متناسب با نیازشان انتخاب میکنند و حق انتخاب برایشان ایجاد شده است.
به بیان دیگر، انتقال سریع پیام و سهولت در آن نوعی جذابیت خاص برای افراد بهویژه برای قشر جوان ایجاد کرد. بنابراین میتوانم اینگونه ادعا کرد که هم در کارها سهوت ایجاد کرد و هم در واقع انتقال پیام میان کاربران را تسریع و شیوههای زندگی افراد را دگرگون کرد.
البته، با همه این مزایا ما دیر وارد این عرصه شدیم، از این جهت که میبینیم بحث ماهوارهها بعد از دو، سه دهه مطرح شد و سیاستهای جامع ارتباطی ما ممکن است همگام با این فناوریها توسعه پیدا نکرده باشد اما فکر میکنم تأخیر در تصمیمگیریها میتواند آثار منفی هم ایجاد کند.
ضمن اینکه، در رابطه با قوانین مربوط به این رسانه ها باید دقت کرد که قطعاً نمیتوان همان قوانینی که در نظام رسانهای مکتوب است به رسانههای دیداری، شنیداری و حتی رسانههای دیجیتال هم تسری داد. یعنی در حوزههای تجارت الکترونیک، بانکداری الکترونیک و آموزشهای از راه دور اگر میخواهیم توسعه داشته باشیم ناگزیریم اول زیرساختها را اصلاح کنیم و در کنار آن قوانین و مقررات مربوطه هم تنظیم شود تا بتوان راهکار بهتری را ایجاد کرد.
در رابطه با محدودیت هایی که در مورد رسانه های این چنینی اعمال می شود نیز می توان گفت ذات ماهواره به خودی خود بد نیست، البته اگر از آن درست استفاده شود. اما، اگر از حالت نرمال خارج شود، میتواند آثار مخرب ایجاد کند. بنابراین، به نظر می رسد که باید یک خودسانسوری در خود فرد ایجاد شود که در این رابطه می توان از سواد رسانه ای کمک گرفت.
به این معنا که، اگر آگاهی به فرد داده شده باشد خودش میتواند به عنوان یک فیلتر عمل کند. شما میدانید که در هیچ جای دنیا کسی مجانی از ماهواره استفاده نمیکند و همه جا قانونمند و هدفمند است و افراد پول میدهند و چند کانال را آبونمان میشوند و برایشان امکاناتی را نصب میکنند. وقتی افراد هزینه پرداخت کردند دیگر این نیست که بیقاعده استفاده شود، ولی از آنجا که ما در سیاستهای ارتباطیمان فقط به عنوان جنبه منفی برخورد کردیم و گفتیم که اگر کسی از این استفاده کند جرم و جنایت میشود، دیگر لزومی ندیدیم که برای چگونه استفاده کردن از آن برنامهریزی بکنیم.
بنابراین فکر میکنم این موارد با برنامهریزی امکانپذیر است. برخوردهای افراطی یا مقابلههای صرف نتیجهای به بار نخواهد داد جز اینکه جامعه حریصتر میشود، ولی اگر قاعدهمند استفاده شود و به افراد گفته شود چه معایب و مزایایی دارد پس خودتان کنترل کنید، این خودکنترلی و خودتحمیلی افراد خیلی ارزشمند است.
دکتر علی اصغر کیا/استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی
No tags for this post.