نخستین گردهمایی سازمانها و نهادهای فعال در حوزه ترویج علم در 25 مهر 1396 به پایان رسید. این نهادها به همت گروه ترویج علم مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور گرد هم آمدند و به تشریح فعالیتهای ترویجی خود پرداختند.
اینک که نخستین گامها در راه ساخت شبکهای از نهادهای مروج علم برداشته شده است، ضروری به نظر میرسد که تجربیات و پیشنهادهای حاصل از این گردهمایی در بیانیهای مستند شود تا هم در دسترس همگان قرار گیرد و هم در آینده امکان بازنگری و بررسی آن فراهم باشد. از این رو، موارد زیر به اختصار اعلام میگردد:
- ترویج علم را میتوان هرگونه فعالیت و برنامهریزیای دانست که با هدف کاستن از شکاف فزاینده میان نهادها و افراد تولیدکنندۀ علم از یکسو و عموم شهروندان، سیاستگذاران، نهادهای دولتی، سازمانهای مردمنهاد و همۀ مصرفکنندگان علم از سویدیگر انجام میگیرد. ترویج علم دربردارندۀ طیف گستردهای از فعالیتهاست: از شکلهای سنتیتر مانند بیان مفاهیم، ایدهها، تفکرات و نظریههای علمی به زبانی قابلفهم برای عموم تا تلاش برای تجهیز شهروندان به شیوههای تفکر علمی و انتقادی و در پی آن ترویج سبک زندگی سالم میان آنان، علاوه بر اینها اقدامات جدیدتری مانند استفاده از مهارتها و تجربههای افراد غیردانشگاهی در پیشبرد تحقیقات علمی و حتی نقشدهی نظاممند به افکار عمومی و نظرات تودۀ مردم در سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای علمی و فناورانه در شمار این فعالیتهاست. آنچه ترویج علم را به اولویت ملی در بسیاری از کشورها بدل کرده باور به این امر است که بدون داشتن شهروندانی مطلع از یافتههای علمی که شیوۀ تفکر نقادانه و علمی را درونی کردهاند، جامعهای مدنی شکل نخواهد گرفت، و بدون دخالت دادن رویکردها، ویژگیها و مهارتهای فرهنگی و اخلاقی شهروندان در فرایند تولید علم و فناوری احتمال به بیراهه رفتن این دو مقوله بسیار است.
- در تاریخ، فرهنگ، آیین و زبان مردم ایران نشانههای مختلفی از ارزشدهی به علم و تلاش برای گسترش آن میان علاقهمندان به چشم میخورد. نشانۀ شاخص دوران طلایی تمدن اسلامی در ایران توجه به علوم مختلف و تلاش برای ترجمۀ متون و تولید و نشر دستاوردهای علمی بوده است. از سابقههای تاریخی دیرین که بگذریم، از عصر مشروطه که افکار ترقیخواهانه در گفتمان روشنفکران و اصلاحطلبان ایرانی جای گرفت، همواره اندیشمندان و کوشندگانی بودهاند که دغدغۀ بسط تفکر علمی در جامعه را داشته و آن را پادزهر خرافات دانستهاند. اما این به معنای عملکرد مطلوب ترویج علم در ایران نیست. به دو دلیل عمده ما در این مسیر راههای نرفتۀ بسیاری در پیش داریم: نخست اینکه میزان و تنوع فعالیتهای انجامشده به هیج وجه متناسب با فقر علمی شهروندان ایرانی از سویی و سرعت رشد علم از سویی دیگر نبوده است. اما مهمتر آنکه عمدۀ فعالیتهای انجامشده به شکل فردی بوده است و کمتر نهادی را میتوان یافت که به شکلی نظاممند وظیفۀ اصلی خود را اندیشیدن به موضوع ترویج علم و عمل در این زمینه تعریف کرده باشد. به بیان دیگر، شاید آنچه وضعیت ترویج علم در ایران را از کشورهای پیشرفته متمایز میکند همین کم تعدادی نهادهای فعال در حوزۀ ترویج علم باشد.
- در غیاب نهادهای مدنی و دولتیِ فعال در زمینۀ ترویج علم میتوان از سنگینتر شدن وظیفۀ اخلاقی استادان، معلمان و محققان در همۀ رشتهها و افزایش مسئولیت اجتماعی نهادها در این زمینه سخن گفت. اگر همه برای کاستن از شکاف میان نهاد علم و تودههای مردم تلاش نکنیم، نه حمایت عمومی از علم تقویت خواهد شد، نه تصمیمهای علمی و فناورانه زیر ذرهبین افراد و نهادهای مستقل خواهد رفت، نه پژوهشهای علمی انجامشده به معنای واقعی «کاربردی» و «بومی» خواهد شد و نه بهرۀ جامعه از بودجههایی که برای پژوهشهای علمی هزینه میکند چیزی غیر از شعار و آمار خواهد بود. وظیفۀ اخلاقی و مسئولیت اجتماعی همۀ ماست که برای تقویت خردگرایی، کاستن از افراطگریها و ارتقای حقوق شهروندی در راه ترویج علم بکوشیم.
- در ایران امروز، زمینههای فکری، اجتماعی و فرهنگی مناسبی برای ترویج علم وجود دارد. اما باید توجه داشت که در این حوزه بار اصلی نخست بر دوش نهادها و کوشندگان مدنی است و پس از آن است که پای بخشهای دولتی به میدان باز میشود. سازمانهای مردمنهاد، انجمنهای علمی و تخصصی و فعالان بخش خصوصی، با توجه به مسائل و مشکلات حاد کشور از قبیل بحران آب، آلودگی محیط زیست، بحران انرژی، بحران اعتماد و دیگر آسیبهای اجتماعی، برای ارائۀ راهکارهایی کارآمد نیازمند توجه به مقولۀ ترویج علماند. البته دولت نیز باید زمینههایی برای مطرح شدن مقولۀ ترویج علم در اسناد بالادستی، برنامههای توسعۀ کشور و همچنین بودجههای سالانه فراهم کند تا بتواند نقش حمایتی خود را بهدرستی ایفا کند. خوشبختانه چندی است با پیگیری معاونت پژوهشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و پشتیبانی سازمان برنامه و بودجه، گامهای نخست برای تأسیس «شورای ترویج علم» برداشته شده است. امید است این شورا پس از تشکیل و استقرار دبیرخانۀ آن در مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور بتواند از سویی با تشکیل شبکهای از افراد، مراکز پژوهشی، نهادهای مدنی، رسانهها و سایر بخشهای فعال در این زمینه سببساز همافزایی میان آنان شود، و از سوی دیگر اهمیت پرداختن به مقولۀ ترویج علم را در اسناد بالادستی و بودجههای رسمی منعکس کند.
- در پایان، بر اساس تجربههای کسبشده از نخستین گردهمایی سازمانها و نهادهای فعال در حوزۀ ترویج علم پیشنهادهای زیر برای تبدیل ترویج علم به اولویتی ملّی ارائه میشود:
الف- از نهادها و سازمانهای غیردولتی و مدنی انتظار میرود اهمیت بیشتری به این مقوله در ساختارهای سازمانی خود بدهند، در راه ساخت شبکههایی بزرگتر از نهادهای فعال در حوزۀ ترویج علم بکوشند و از طریق این شبکهسازیها تجارب خود را در اختیار دیگران قرار دهند و زمینهای برای انباشت تجارب فراهم آورند.
ب- از رسانههای جمعی، دانشورانه، تخصصی و شبکههای اجتماعی و مجازی انتظار میرود در فرایند شکلگیری «ارتباطات علم» نقشهای خلاقانه و مؤثر در توصیف و تبیین مسائل و ارائۀ راهحلهای علمی به عهده گیرند و در «رسانهای شدن علم» و «علمی شدن رسانهها» همپای نهادهای مدنی و انجمنهای علمی و تخصصی راهگشایی کنند.
ج- از عموم شهروندان انتظار میرود در زندگی فردی، خانوادگی و حرفهای خود به یافتهها و روشهای علمی مراجعه کنند، آنچه را میشنوند و میبینند به محک نقادی عقلانی بسپارند و بدانند که در جهانی که در آن علم هر روز دستاوردهای جدیدی عرضه میکند، ارتقای سطح زندگی مادّی و فرهنگی شهروندان میسر نیست مگر با داشتن جامعهای یادگیرنده که شهروندانش چگونه یاد گرفتن را آموخته باشند.
د- از دولت و نهادهای تصمیمگیرندۀ دولتی انتظار میرود نقش علم را در حل مشکلات کشور به رسمیت بشناسند، به ترویج علم در اسناد بالادستی و بودجههای سالانه جایگاهی درخور بدهند، در نظام آموزش عمومی، به ویژه در دبستان، تصویر درستی از علم به دانشآموزان ارائه کنند و در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی فعالیتهای ترویجیِ اعضای هیئت علمی را به نحو مناسبی ارزشگذاری کنند.
ه- پیوستگی و استمرار اینگونه گردهماییها ضرورت نخست در سامانیابی و توانمندی همۀ نهادهای دستاندرکار ترویج علم است.
نخستین گردهمایی سازمانها و نهادهای فعال در حوزۀ ترویج علم
25 مهر 1396
مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور
No tags for this post.