درمان طب سوزنی با تغییر مغز

طب سوزنی شکلی از درمان سنتی است که منشا آن از هزاران سال قبل به چین برمی گردد.این روش در زمانی انجام می شد که بسیاری از ابزارها مانند آزمایش ژنتیکی یا حتی درک مدرن از آناتومی وجود نداشت، از این رو عالمان پزشکی از هرآنچه در دسترس بود از داروهای گیاهی گرفته تا محصولات حیوانی و سوزن های اولیه استفاده می کردند. احتمالا در این شرایط بوده که توانسته اند یک رویکرد پزشکی موثر را شناسایی کنند.

البته با گذشت زمان،این رویکرد نوسازی شده و برای مثال به جریان های برق متصل می شود که تحریک ها را مداوم کرده و عمق تزریق در بدن را بیشتر ساخته است. این روشها توجه صنعت داروسازی را به خود جلب کرده و در گروه در حال رشد درمانهای مدولاسیون عصبی قرار گرفته است. این امر باعث شده تا تحقیقاتی در مورد واقعیت تاثیرگذاری طب سوزنی در درمان بیماری ها صورت بگیرد.

محققان بیمارستان عمومی ماساچوست به رهبری ویتالی ناپادو، رئیس مرکز تصویربرداری عصبی مصنوعی (CiPNI) و استادیار مرکز تصویربرداری بیوپزشکی مارتینوز به بررسی این مساله با استفاده از اطلاعات بیماری نشانگان مجرای مچ دستی (CTS) که نوعی درد نوروپاتی است، پرداختند. این اختلال را می توان با اندازه گیری هدایت الکتریکی در سراسر عصب محیطی که از مچ دست عبور می کند، شناسایی کرد.

محققان دریافتند که در این بیماری تنها مچ دست درگیر نمی شود بلکه مغز و بطور خاص قشر انسدادی اولیه نیز در اثر آن مجددا برنامه ریزی  می شود. آن ها سپس نشان دادند که طب سوزنی باعث بهتر شدن علائم این اختلال می شود. همچنین طب سوزنی باعث برنامه ریزی مجدد قشر انسدادی اولیه و کاهش علائم در طولانی مدت شد.

این طب بخش هایی از مغز را همزمان با تنظیم جریان خون محلی به عصب محیطی مچ دست مجددا برنامه ریزی می کند.البته محل قرار گرفتن سوزن در این طب بسیار اهمیت دارد.

در قشر انسدادی اولیه، بخشهای مختلف بدن در نواحی فضایی گوناگون نمایش داده می شوند و از این روست که می توانیم منطقه گزش پشه را شناسایی کرده و بخارانیم. این مناطق مختلف ممکن است اطلاعات را به نواحی متعدد دیگر که بر سیستمهای بدنی از جمله سیستم ایمنی یا اوتونومی اثر می گذارند، ارسال کنند.

محققان بیمارانی را که در کمر خود طب سوزنی دریافت کرده بودند، با افرادی که درمان بر روی مچ پایشان انجام شده بود، مقایسه کردند. نتایج نشان داد که هر دو درمان بر ارتقای عملکرد عصب محیطی کمر تاثیر داشت. این مساله نشان می دهد که تغییرات مغزی ناشی از طب سوزنی فقط بازتابی از تغییرات کمر نبوده و می تواند با مرتبط شدن به مناطق مغزی اوتونومیک که کنترل قطر رگها و جریان خون به عصب محیطی را کنترل می کنند، عملکرد این عصب را ارتقا بخشد.

بر اساس این تحقیق، واکنش بدن تنها ابزار طب سوزنی نبوده بلکه واکنش درون مغز احتمالا مهمترین عامل است. با درک چگونگی کاهش درد توسط طب سوزنی میتوان این درمان را برای ارائه مراقبت های موثرتر غیردارویی برای مبتلایان به دردهای مزمن بهینه سازی کرد.

 

مترجم: سمانه سالاری

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا