بازگشت ببرخزر در قزاقستان
![](https://sinapress.ir/wp-content/uploads/2022/09/1505366767771382306-780x470.jpg)
بر اساس این اعلام ببر به بخشی از زیستگاه تاریخیاش به نام «ایلی بالخاش» بازمعرفی خواهد شد. برای این منظور این کشور تفاهم نامهای با بنیاد جهانی حیات وحش یا WWF امضا کرده است، که این سازمان به برنامه بازمعرفی ببر خزر به زیستگاهش میپیوندد.
این برنامه قزاقستان را به عنوان نخستین کشوری در آسیای میانه تبدیل میکند، که چنین برنامه بلند پروازانه و بزرگی را در سر میپروراند. در 100 سال گذشته جمعیت ببر حدود 96 درصد کاهش داشته است و از 100 هزار به 3890 در سال 2016 رسید است. ببرها تا انتهای دهه 60میلادی به طور کامل از آسیای میانه و ایران ناپدید شدند، که دلیلش تخریب و از دست دادن زیستگاه و شکار کنترل نشده بوده است.
مناطق تالابی اطراف دریاچه بالخاش برای احیای جمعیت ببر خزر
بازسازی اکوسیستم ضروری برای حیات ببر
برنامه قزاقستان شامل بازسازی یک جنگل عظیم ساحلی در کنار رود ایلی و دریاچه بالخاش خواهد بود. برکه، نیزار و زمینهای مردابی بخش انکار ناپذیر و ضروری برای زندگی ببر هستند، جایی که اودر آنهای پنهان میشود، شکار میکند و در آب خودش را از شر گرمای تابستان رها میکند. برنامه احیا پناهگاه طبیعی در جنوب غربی منطقه ایلی بالخاش اجرا خواهد شد. این برنامه همچنین شامل حفاظت از گونههای موجود، باز معرفی گونههای طعمه ببر به منطقه و محافظت از اکوسیستم حیاتی منطقه خواهد بود. درحقیقت میتوان گفت احیای این اکوسیستم درست به اندازه بازمعرفی این گونه نمادین دارای اهمیت خواهد بود، چون برای احیا و پایداری جمعیت ببر در این منطقه نیاز به یک اکوسیستم کامل زیستگاهی است، که این اکوسیستم میتواند در آینده خدمات بیشماری به مردم حاشیه این منطقه ارائه کند.
نیزارهای تالابی بخش ضروری زیستگاه ببر برای پنهان شدن شکار و خنک شدن است
برنامه احیا با همکاری دولت قزاقستان،WWF و با جلب همکاری جوامع محلی در این منطقه اجرا خواهد شد. این برنامه در ابتدا باید با جلب همکاری مردم محلی هرگونه شکار و فعالیت غیر قانونی را در منطقه کنترل کند.به همین جهت برنامه دراز مدتی برای ایجاد سیستم گردشگری حیات وحش و طبیعت مبتنی با کمک جوامع محلی در نظر گرفته شده است.
هر چند نمیتوان به طور قطع از موفقیت این برنامه مطمئن بود، اما در صورات موفقیت قزاقستان نخستین کشوری در جهان خواهد بود که ببر را بعد از انقراض دوباره به زیستگاه تاریخیاش معرفی خواهد کرد.
برای احیای ببر خزر قزاقستان با کمک WWF روسیه که سابقه بازگرداندن موفق ببر بزرگ شده در اسارت به طبیعت را هم دارد، از زیرگونه ببر سیبری Panthera tigris altaica استفاده خواهد کرد، که نزدیکترین زیرگونه به ببر خزر پنداشته میشود.
به لطف یک مطالعه وسیع در سال 2015 که نشان داد در جهان تنها دو زیرگونه ببروجود دارد وتنوع ملکولی وژنتیکی زیادی بین 9 زیرگونه رایج این جانور وجود ندارد، این کار شدنیتر به نظر میرسد. این مطالعه که توسط «آندرئاس ویلتینگ» و همکارانش انجام شده بود، با بررسی خصوصیات ریختشناسی، دندانی، مو، اکولوژیک و ملکولی نتیجه گرفت؛ که در جهان در واقع تنها دو زیرگونه ببروجود دارد. در این مطالعه آمده است:« به دلیل کاهش چشمگیر جمعیت اواخر پلیستوسن ( رخداد انقراضی کواترنری که حدود 11 هزار سال پیش رخ داد و در آسیا بیشتر از 52 درصد جمعیت گونههای بزرگ یا مگافون را از بین برد) در سطح ملکولی تنوع بسیار کمی بین زیرگونههای ببر وجود دارد ودر باقی سطوح هم همپوشانی زیادی بین این زیرگونهها وجود دارد». بر این اساس این مطالعه دو زیر گونه ببر سوندا و ببر و قارهای در جهان وجود دارد که شامل دو مجموعه ببر شمالی و ببر جنوبی است. بر اساس این مطالعه ببر خزر و ببر سیبری عملا یک زیرگونه بوده که برخی خصوصیات اندکشان بر اساس محیط متفاوت زندگی تغییر کرده و در حقیقت این تغییرات را میتوان در گسترهای از ویژگیهای یک زیرگونه دید.
ببر خزر Panthra tigris virgata که در ایران ببر مازندران یا سرخ شیر هم نامیده میشود، زمانی از شرق دریای سیاه و حاشیههای جنوبی خزر تا بخشهایی از قزاقستان و آسیای میانه تا غرب چین را زیر سلطه خودش داشت.
زیستگاه تاریخی ببر خزر
ببرخزر در ایران و وضعیت نامناسب حیات وحش
در ایران اما به روایتی ببر خزر در سال 1332 در منطقهای که امروز پارک ملی گلستان است شکار شد. یک دهه بعد سازمان حفاظت محیطزیست وقت جستجوی گستردهای را برای پیدا کردن نشانههایی از ببرخزر در منطقه آغاز کرد، اما این جستجو نتیجهای در بر نداشت؛ ببر خزر برای همیشه از بین ما رفته بود.
برنامه احیای جمعیت ببر خزر هم تحت تاثیر نبود اراده حاکمیتی، توسعه لجام گسیخته و لختی و جامعه دانشگاهی و نبود مطالعه کافی هیچگاه از حد حرف در ایران فراتر نرفته است. حتی معاوضه دو ببر سیبری با پلنگهای ایرانی هم بیشتر یک شوخی تلخ با ببرهای سیبری بود؛ یکی از آنها بر اثر مشمشه مرد و دیگری سالها در تاریکی به سر برد. البته آن معاوضه روی خوشی هم داشت و با اراده دولت روسیه برنامه باز معرفی پلنگ ایران به منطقه سوچی در قفقاز تا به اینجا موفقیت آمیز بوده است. از پلنگهای ایران چند توله در روسیه به دنیا آمدند، که در یک برنامه موفق به طبیعت سوچی رها شدند و آخرین خبرها حاکی از موفقت آنها در زاد و ولد در منطقه است. این موفقیت این امیدواری را به وجود آورده است، که شاید نسل پلنگ ایرانی در جایی غیر از ایران محفوظ بماند.
در حال حاضر وضعیت حفاظتی دو گربه سان بزرگ ایران، یعنی پلنگ و یوز پلنگ بسیار نامناسب است. یوزپلنگ در لبه مرض انقراض و پلنگ در معرض انقراض است. ارداه جدیای هم برای پرداخت هزینه و حفظ این دوگونه ارزشمند که به مثابه گونه چتر نشان از سلامت سامانههای طبیعی این سرزمین هستند به چشم نمیخورد. در حال حاضر تخمین زده میشود، جمعیت یوز به زیر 50 عدد وجمیعت پلنگ به زیر 500 عدد سقوط کرده باشد.
حتی در مورد پلنگ ممکن است این رقم ناشی از خوشبینی و خوشخیالی نبودن سیستم آمارگیری و سرشماری مناسب به وسیله دوربینهای تلهای باشد. در واقع امروز کار به جایی سیده است، که شاید بهتر باشد آرزو کنیم کشور دیگری همچون روسیه که پلنگ را معرفی کرد، دست به کار باز معرفی یوز آسیایی به طبیعتش شود، شاید نسل این زیبای ایرانی محفوظ بماند.
گزارش: علی رنجبران
منابع: WWF, Science
No tags for this post.
فقط میتونم بگم: باعث تاسفه…