از بین جمعیت روستایی کشور یک چهارم آن بدون زمین کشاورزی مناسب بوده و از بین زمین داران یک سومشان خرده مالک محسوب میشوند. در حال حاضر شرایط سخت محیط زیستی مهمترین عامل بر سر راه توسعه کشاورزی در ایران محسوب میشود. کمبود منابع آب شیرین و تکنولوژی قدیمی کشاورزی در کنار هم باعث شدهاند که امروز صنعت کشاورزی مصرف کننده بیتشر از 90 درصد منابع آب قابل استحصال کشور بوده ولی سهمش از تولید ناخالص ملی کمتر از 15 درصد برآورد میشود. این سهم اندک که منبع در آمد 15 میلیون نفر از مردم کشور است باعث شده تا بخش مهمی از جمعیت کشاورزان زیر خط فقر یا در آستانه فقر زندگی کنند. از سوی دیگر تغییر اقلیم و خشکسالی بقای وضعیت فعلی را هم به خطرانداخته است و آینده کشاورزی کشور وامنیت غذایی در ایران با مخاطره جدی روبرو است.
آب و کشاورزی؛ دوگانه مهم این روزها
اما همانطور که گفته شد، آب معضل مهم کشور در توسعه کشاورزی است. دشتها و دریاچههای خشکیده در مجاورت سدهایی که آبشان برای کشاورزی استفاده میشود، نشان میدهد، تعقیب سیاستهای خودکفایی کشاوزی با چه هزینهای ممکن شده است. عیسی کلانتری که حالا بر مسند سازمان حفاظت محیط زیست نشسته و طبیعتا حفاظت از محیط طبیعی ایران از وظایف او است، خود روزی ازمجریان و پیگیری کنندگان سیاست خودکفایی در کشاورزی بوده است. اما او بعدتر با شجاعتی که کمتر در مسئولان سراغ داریم گفته پیگیری آن سیاست اشتباه بوده است. او امروز در مقام یک منتقد در این زمینه میگوید:« با ادامه روند فعلی تا 15 سال دیگر آب برای کشاورزی بیشتر نداریم». او در باره خودکفایی هم میگوید:« ما پتانسیل تولید برای خودکفایی در کشور را نداریم؛ نهتنها پتانسیل تولید را نداریم، بلکه سال به سال هم پتانسیلهای تولید کمتر میشود، زیرا آبها کمتر و شورتر میشوند. به عبارتی، کیفیت آب برای تولید محصولات کشاورزی همانقدر مهم است که کمیت آب اهمیت دارد. آب 5 درصد شورتر بشود، پتانسیل تولید 20 درصد کاهش مییابد». او حالا به سیاستهای خودکفایی در عرصه تولید غذا به دیده انتقاد مینگرد و معتقد است در بهترین حالت بهرهوری آب و تولید محصول ما توان تولید محصول برای 50درصد جمعیتمان را بیشتر نداریم. بنا براین باید در بحث تامین امنیت غذایی سیاستهای دیگری را پیگیری کنیم.
دعوای آب با حضور کلانتری
حال باید دید حضور او بر مسند سازمان حفاطت محیطزیست منشاء چه اثری خواهد شد. آیا او که انتقادات زیادی بر دیدگاههایش حتی در ستاد احیای دریاچه ارومیه وارد شده بود، میتواند ناجی آب و محیط طبیعی این سرزمین باشد. اگر او با شجاعت تحقق آمارهایی را که قبلا در مقام یک منتقد ارائه میداد، حالا در مقام یک مدیر دولتی هم پیگیری کند، قطعا نامش در این سرزمین جاودانه خواهد شد. قطعا تحقق این امر منجر کشمکش سختی بین سازمان مطبوع او و وزارت جهاد کشاورزی و وزارت نیرو خواهد شد. اما اگر به پیروی از مصالح سیاسی از خیر این پیگری بگذرد، تنها نامش به جرگه کسانی میپیوندد، که مصالح کشور را قربانی جایگاهشان کردند.
جامعه محیط زیست ایران از یاد نبرده است که او روزی در مقام منتقد گفت:« در حال حاضر وزارت نیرو در رابطه با آبهای تجدیدپذیر کشور اعلام کرده است که بیشتر از 120 میلیارد مترمکعب در سال نیست، اما نکته اینجاست که بیشتر از 100 میلیارد مترمکعب در سال آب تجدیدپذیر نداریم. طبق استانداردها هم باید 40 درصد این آب را مصرف کنیم، اما ما 96 میلیارد مترمکعب آبهای تجدیدپذیر را مصرف داریم. یعنی تقریبا نزدیک به 100 درصد آبهای تجدیدپذیر را مصرف میکنیم»
پیگیری کاهش مصرف در حد همان 40 درصدی که روزگاری کلانتری از آن سخن گفته بود، شاید مهمترین مهمترین ماموریت امروز او باشد.
یادداشت: علی رنجبران
No tags for this post.