نهنگ آبی، قاتل نوجوانان
نهنگ آبی، یک بازی چالشی است که از طریق شبکه اجتماعی «و کانتکت» روسیه کاربران نوجوان خود را هدف قرار میدهد. این بازی از شرکتکنندگان خود میخواهد که در طول مدت 50 روز با قواعد آن همراه شوند. کاربران نوجوان این بازی، روزانه چالش درخواستی بازی را اجرا میکنند و برای تأیید آن در پایان چالش، عکسی سلفی میگیرند و سپس وارد مرحله بعدی میشوند.
این مراحل از کشیدن تصویر یک نهنگ آبی روی دست آغاز میشود و با افزایش خشونت در مراحل بعدی که شامل خودزنی، حک کردن تصاویر با چاقو روی بدن، گرفتن عکس سلفی در بالای ساختمانهای بلند و اقداماتی از این دست است، به چالش خودکشی در انتها منجر میشود.
در ایران نیز موضوع خشونتهای رفتاری، خونبازی و خودکشی، بحرانی شایع در میان نوجوانان است. هرچند که این معضل همواره در عرصه اجتماعی وجود داشته است اما در حال حاضر به فضای مجازی کشیده شده است. انتشار عکسها و فیلمهای خونبازی، این نوع اقدامات را که شاید در گذشته جنبه پنهانیتری داشتند، در جامعه علنی میکند و مانند یک ویروس منتشر میشود.
«خونبازی» تنها یک بازی نیست، یک واکنش نسبت به خشونت، فقر، اعتیاد، سوءاستفاده جنسی، طردشدگی و دیگر آسیبهای روانی است که نوجوان در خانه و جامعه آنها را تجربه کرده است. او این بازی را آغاز میکند تا بهتر دیده شود. درواقع نیاز به خودنمایی او را به چنین مسیر پرخطری هدایت میکند.
ضعف مسائل تربیتی و پرورشی در نظام آموزشی کشور نیز در این میان مزید بر علت است.
دختران دبیرستانی دست به تیغ میشوند چراکه نمیخواهند احساسات منفی خود را سرکوب کنند و از طرفی معمولاً جرأت سخن گفتن درباره این احساسات را در خانه و مدرسه ندارند.
این دانشآموزان معتقدند که مسئولین مدرسه نه تنها گوش شنوای مشکلات و بحرانهای روحی آنها نیستند بلکه در جریان این رفتارهای خشونتآلود قرار دارند و تنها برای آنکه در سطح آموزشوپرورش منعکس نشود و امتیاز مدرسهشان را از دست ندهند، سکوت میکنند!
مشاوران و معلمان پرورشی نیز که قاعدتاً میتوانند نقش کلیدی و مؤثری در کنترل این معضلات رفتاری دانشآموزان داشته باشند، این روزها به حاشیه رانده شدهاند.
روانشناسان معتقدند که آسیب رساندن به بدن نتیجۀ خشم فروخوردهای است که به شکل انتقامجویی از بدن بروز میکند. فرد بعد از سپری کردن یک فشار روحی و روانی و یا در شرایطی غیرمعمول اقدام به خودزنی میکند و با جاریشدن خون از بدنش به احساس بهتری میرسد.
اما همیشه انگیزههای روانی یکسانی برای چنین اقدامت خشونتباری وجود ندارد. گروهی هستند که خونبازی برایشان بیشتر جنبه نمایشی و خودنمایی دارد. این افراد معمولاً آسیبهای سطحی در بدن خود ایجاد میکنند و رد و اثر آن را در معرض دید دیگران قرار میدهند. دلایلی مثل شکستهای عاطفی و عشقی و یا حتی همراهی و همدلی با همکلاسیها از جمله انگیزههای این گروه از افراد برای خونبازی است. آنها در جای درست و بهموقع، نادیده گرفته شدهاند و از این طریق میخواهند خود را به نمایش بگذارند و جلب توجه کنند.
اما عدهای دیگر کاملاً عمیق و جدی به خود آسیب میزنند. این افراد برخلاف گروه قبلی تلاش میکنند تا زخمها و آثار خشونت خود را از دیگران مخفی کنند. این گروه باید تحت درمانهای تخصصی روانپزشکی قرار گیرند و مشاورههای تخصصی مرتب دریافت کنند.
به گفتۀ کارشناسان این گروه از جوانان خود را در بسیاری از ناکامیها و تجربیات تلخ زندگیشان مقصر میدانند و با آسیب زدن به بدن خود و درد کشیدن، از خودشان انتقام میگیرند و سپس احساس آرامش میکنند.
بعضی از افرادی که در کودکی مورد آزار جنسی واقع شدهاند و یا در خانواده آزار و تحقیر دیدهاند و یا هرنوع سوءاستفادهای را در زندگیشان تجربه کردهاند، بازیگران این «بازی دردناک» هستند.
آنها به هر دلیلی که نتوانند خشم انباشتۀ خود را به عامل اصلی ایجاد آسیب روانیشان منتقل کنند، آن را به خود برمیگردانند و خود را مقصر میپندارند. به عبارتی آنها بدن خودشان را مقصر بدبختی و رنج خود میدانند و سعی میکنند تا با زخمی کردن آن، از بدنشان انتقام بگیرند.
آمارهای رسمی از این نوع اقدامات خشونتبار در میان دانشآموزان در دست نیست، اما کارشناسان بر این باورند که در سالهای اخیر میل به خشونت و خودکشی در میان دانشآموزان افزایش پیدا کرده است.
غزال غضنفری
No tags for this post.