هویت آذربایجان در گذر تاریخ

به گزارش سیناپرس به نقل از استاد نیوز، علی حاجلو، استاد دانشگاه پیام نور تهران در یادداشتی، به تشریح و تبیین نقش زبان در هویت، جایگاه زبان آذری در تاریخ ایران و اصالت هویت آذربایجان پرداخت. زبان، نماد ارتباطی اقوام و جوامع بوده و ممکن است بخشی از عناصر قومی محسوب گردد لکن هیچگاه به تنهایی عامل قومیت نبوده است. طبق تحقیقات ریشه دار انجام شده در کشور ایران، لهجه های مختلفی رایج بوده است که همه آنها در اصل از یک ریشه است. حضور آریایی ها در قرنها قبل از میلاد و حضور گروه های حکومتی مانند مادها، سکاها و پارتها موجد رواج زبان هایی همچون اوستایی، پهلوی دری، فارسی، خوزی و سریانی بوده که در اصل ریشه همه آنها به زبان پارسی قدیم منسوب شده اند. مورخین ریشه حکومت های کهن مانند مادها و … به ۱۴ قرن قبل از میلاد منسوب کرده و زبان های باستانی را با آنکه در اصل و ریشه یکی بودند اوستایی و پهلوی می دانند و بیشتر زبان های امروزی ایران را نیز شاخه های تغییر یافته آنها می دانند.
زرتشت پیامبر از آذربایجان ظهور کرد و کتاب خود را به زبان مردم محل یعنی اوستایی(زبان مادها) نوشت. یعنی کهن ترین زبان آذربایجانیان، اوستایی بوده است. پژوهشگران بسیاری مانند آلبر ماله، ایزاک و گیرشمن به حضور مادها در شمال غربی ایران و قوم پارس در جنوب تأکید کرده اند. مشیرالدوله پیرنیا در این باره می گوید: «زبان ماده ها و فارس ها به یکدیگر نزدیک بوده و زبان همدیگر را می فهمیدند». حسینعلی کاتبی در کتاب آذربایجان وحدت ملی ایران، نیز در این باره می نویسد: «زبان عموم اقوام ماد، پارس و هندی بود که به آن بیان مقصود می کردند و به استناد تاریخ هرودوت زبان مادها در نزد اهل فن معروف به زبان آریایی بود. در تاریخ آذربایجان، تورانیان همان اشکانیان یعنی پارتها بودند و هرودوت و ویل دورانت نیز می نویسند که سکاها در آذربایجان (از سیبری آمده بودند) همان آریایی ها بودند.
شواهد بسیاری وجود دارد که زبان مردم آذربایجان در دوره باستان از زبان های ایران، یعنی آذریِ پهلوی بوده است. پس زبان های ایرانی اولاً همه ازیک ریشه بودند ثانیاً”زبان فارسی آذری” به تدریج جایگزین زبان اوستایی در آذربایجان شد. امروزه هیچ شواهدی از تاریخ در دوره ساسانیان و … وجود ندارد که دال بر آمدن قوم ترک به آذربایجان باشد. احمد کسروی در این باره می نویسد: «دودمان هخامنشی به دلیل شکست مادها بر همه ایران تسلط پیدا کرد و زبان فارسی در آذربایجان رواج یافت. حتی در دوران سلوکیان و اشکانیان و ساسانیان زبان آذری که همان زبان مادی آمیخته به لغات بومیان منطقه بود درآنجا رواج داشت».
در دوره های پس از اسلام نیز بر اساس گواهی مدارک تاریخی تا قرن ۱۱ هجری زبان عموم مردم آذربایجان به گونه دوران باستان، آذری پهلوی بود. اشعار برجای مانده از شاعرانی چوان همام تبریزی، خاقانی شروانی، صائب تبریزی و اوحدی مراغه ای به زبان فارسی دری و یا آذری پهلوی، گویای متقن رواج زبان فارسی در این سرزمین می باشد. علاوه بر آن آثار پژوهشگران جدید و قدیم گواه بر آذری بودن (فارسی پهلوی ) زبان عموم مردم آذربایجان پس از اسلام می باشد. علی اکبر دهخدا در لغت نامه خود در ذیل لغت دری (فارسی دری) نوشته است:
«از زبان عامه مردم شمال و غرب ایران در سده های بعد از اسلام، لهجه محلی پهلوی بود و اشعاری که در آذربایجان و طبرستان و مغرب ایران سروده شده است، پهلوی است». مسعودی محقق بزرگ نیمه اول قرن چهارم هجری می نویسد: «قلمرو و حد ملت فارسی و بلاد و شهر های آن عبارتند از جبال و ماهات و غیرها شامل ایران مرکزی و نواحی غربی و آذربایجان و …است».
به طور کلی تمام مورخین موثق مانند اصطخری، بشاری، مقدسی، خورزمی، ناصرخسرو و یاقوت حموی و حمدالله مستوفی با اطلاعات معتبر معتقد هستند که تا قرن هشتم هجری مردم اذربایجان فارسی زبان بوده اند. حتی مورخین معتقد هستند که حمله مغول به ایران و تیمور به دلیل ویژگی های خاص مردم آذربایجان و مقاومت فرهنگی در برابر بیگانگان تأثیر چندانی بر زبان فارسی آذربایجان و یا فارسی آذری نداشته است. بنا به نوشته حمدالله مستوفی تا آغاز حکومت صفویان هیچ شاعر ترک زبان در آذربایجان به عرصه نرسید مگر قطعه شعری به سروده شیخ صفی الدین اردبیلی. بنا به نوشته کسروی از سال ۷۳۶ (مرگ اوسعید آخرین سلطان مغول) تا ظهور شاه اسماعیل، مردم این سرزمین به زبان آذری(پهلوی) صحبت می کردند و تنها ترکان و مغولان به ترکی محاوره می کردند. به نظر محققین نوشته های کسروی از کاملترین نوع در این زمینه می باشد. به نظر وی (کسروی) از قرن چهارم هجری نفوذ قبایل ترک به نواحی شمالی کشور تا خراسان آغاز شد که سلجوقیان و غزنویان و غزها از این ها بودند. و …. در جمع بندی تاریخ آذربایجان زبان ترکی بیش از پیش در این منطقه رواج یافت. و در ادامه حملات ترکان عثمانی به آذربایجان و اشغال طولانی مدت شهرهای غربی آذربایجان نفوذ این زبان را در منطقه تثبیت کرد. اما از خصوصیات مهم این منطقه این است که به رغم همه این حوادث تاریخی طولانی مدت ویژگی های قومی خود را از دست نداد و حتی زبان قدرت های محلی و حاکم را که ترکی بود به طور کامل پذیرا نشد.
به عبارت دیگر، زبان ترکی رایج در میان مردم آذربایجان به کلی با زبان ترکی که در میان اقوام ترک و اهالی ترکیه رایج است متفاوت می باشد. زبان ترکی که امروز در آذربایجان به آن تکلم می کنند در واقع آمیخته ای از کلمات مصطلح در زبان قدیم آذری و اصطلاحات حروف ربط ترکی و بعضی لغات فارسی و عربی است.
شما امروز به اسامی شهرها و کوه ها و دریاچه ها و روستاها که بسیار قدیمی هستند و در طول تاریخ عوض نشده اند نگاه کنید :
زرین قبا، گرمرود، میاندوآب، سیاه چشمه بستان اباد شاه آباد، ارسباران خدافرین مهاباد سیمینه رود زرینه رود، میانه و …برای اثبات بیشتر این موضوع احمد کسروی بسیاری از نام های ترکی را بر روی روستاها و رودخانه های آذربایجان نهاده شده را که در اصل ریشه فارسی دارند به شرح زیر آورده است:
ترکان در دیه هایی که نشیمن گرفتند. اگر نام یک آبادی معنی روشنی داشت آنرا ترجمه نموده و نام ترکی نهادند و این است که ما امروز در آذربایجان یک رشته نام های آبادی می بینیم که هم معنای آنها به فارسی در آنجا و جاهای دیگر وجود دارد. مانند اشگه سو – یالقوز آغاج – استی بولاغ – سکه لو – گردکانلو و …که در برابر آنها آب باریک، آبگرم و بیدک گردکانک جوزان و سرخه را (در مناطق فارس نشین) داریم. پس از مجموعه بررسی ها چنین بر می آید که زبان مردم آذربایجان تا قرن ۱۳ پهلوی آذری و یا فارسی بوده و با آغاز قرن ۱۲ به تدریج زبان ترکی در آذربایجان رواج یافت (و آن هم آمیخته ای از لغات فارسی – مغولی و ترکی و ..).

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا