از زمانی که نخستین کنسولهای بازیهای الکترونیکی به بازار عرضه شدند تا امروز دنیای سرگرمیهای الکترونیکی شاهد انقلابی عظیم بوده است. از زمان کنسولهای موسوم به تی.وی. گیم که در دهه 1970 میلادی به بازار عرضه شد و اوج فناوری زمان خود به شمار میرفت و در آن بازی تنیس شامل دوپاره خط و یک پیکسل بزرگ بود تا امروز که گاهی تشخیص تفاوت گرافیکهای بازیهای رایانهای با فیلمهای سینمایی غیرقابل تشخیص شده است و بازیگران میتوانند در شبکهای بههمپیوسته و در فضای وب در نقش شخصیتهای موردعلاقه خود به بازیهایی بپردازند که گاهی مهارت یافتن در آنها احتیاج به ساعتهای متمادی تمرین دارد، زمان نهچندان طولانی اما مسافتی عظیم طی شده است.
حالا دیگر بازیهای الکترونیک یا به عبارت رایجتر بازیهای کامپیوتری دیگر حوزه تفریحات شخصی نیست. حالا تماشای بازی دیگران خود به یک سرگرمی تبدیلشده است. نهتنها تعداد زیادی از پر مشترکترین کانالهای یوتیوب به افرادی اختصاص دارد که از بازی کردن خود فیلم زنده پخش میکنند و دیگران به تماشای بازی آنها مینشینند که رویدادهای موسوم به ورزشهای الکترونیکی یا ای-اسپورت (ESport) نهتنها طرفداران فراوانی پیداکرده که در ورزشگاههای بزرگ و با حضور هزاران تماشاچی تیمهای بازیهای رایانهای در مقابل هم قرار میگیرند و گاه جوایز بزرگی را از آن خود میکنند. اقبال به تماشای بازی دیگران چنان فراگیر شده است که در برخی از کشورها کانالهای تلویزیونی ویژه یا برای پوشش رویدادیهای ای-اسپورت تدارک دیدهشده، گاهی سینماها در اکرانهای ویژهای مسابقات آنها را بهطور زنده پخش میکنند و بلیت تماشای برخی از تورنمنتها از برخی از بازیهای ورزشی رایج گرانتر است. طبیعی است که با چنین علاقهای پای تبلیغات نیز به این عرصه باز شود و بازاری تجاری در اطراف این سرگرمی – فراتر از مدل قبلی که فروش بازی به علاقهمندان بود – شکل بگیرد.
حالا مسیری مشابه آنچه پیش روی ورزشهای رایج بود پیش روی آنچه ورزشهای الکترونیکی نامیده میشود قرار دارد. زمانی بود که ایده المپیک و بازیهای ورزشی عرصهای برای رقابتهای سالم و گرامی داشت بدنهای سالم بود. از آن روز مدت طولانی میگیرد و در عرصهای مانند المپیک امروز چندان خبری از ارزش سلامت بدن نیست و آنچه تعیینکننده باقی ماندن یک رقابت در المپیک یا حذف آن است، میزان تبلیغات و تماشاچی است که میتواند به خود جذب کند.
به همین دلیل وقتی تونی استناگو، مدیر کارزار میزبانی پاریس برای المپیک در گفتگو با اسوشيتد پرس گفت که او مایل است تا با گروههای سامان دهنده بازیهای الکترونیک مذاکره کند تا امکان حضور آنها در المپیک 2024 پاریس را بررسی کند.
اگرچه میزبان نهایی مسابقات ماه آینده معرفی میشود اما با توافقی که با رقیب پاریس یعنی لسآنجلس برای میزبانی المپیک 2028 صورت گرفته پاریس را باید میزبان قطعی این دوره المپیک به شمار آورد.
بدین ترتیب شاید خیلی زودتر ازآنچه تصور میرفت پای بازیهای رایانهای به میدان مسابقات جهانی المپیک باز شود. حتی اگر این مسابقات به پاریس نرسد، در صورت ادامه روند افزایش علاقه تماشاچیان و جوانان به این حوزه و جذب تبلیغات دوره بعدازآن میزبان این مسابقات خواهد بود.
شاید به نظر طعنهآمیز باشد که زمانی که رشتهای مانند کشتی برای بقا در مسابقات المپیک باید بجنگد راه برای ورود بازیگران بازیهای کامپیوتری به المپیک هموار باشد؛ اما این دنیای تازه ما است و البته این آخرین دلیل برای کسانی که هنوز گمان میکنند رویدادهایی مانند بازیهای المپیک ربط چندانی با آنچه منشور این بازیها به آن اشاره میکند دارد.
اگرچه در سالهای اخیر مطالعات زیادی درزمینه تاثیرات بازیهای رایانهای بر رشد نوجوانان و کودکان و حتی بزرگسالان صورت گرفته و برخی از آنها به جنبههای مثبت تأثیر این بازیها بر رشد ذهنی در کنار جنبههای منفی بر رشد بدنی اشاره دارند اما این مباحثه هنوز ادامه دارد.
اگر شما هم در رده والدینی هستید که هنوز نگران سپری کردن ساعتها وقت فرزندانتان پای تلویزیونها و مونیتورها میشوید و گاهی به آنها توصیه میکنید کمی به بدن خود حرکت دهند و یا از آنها میپرسید این بازیها درنهایت چه چیزی برای تو به همراه خواهد داشت؟ مراقب باشید که ممکن است به شما پاسخ بدهند در حال آماده شدن برای کسب مدال در مسابقات المپیک هستند.
–
پوریا ناظمی
No tags for this post.