انسان چه بلایی سر کرگدن ها آورده است

به گزارش سیناپرس به نقل از دی جی کالا مگ،کرگدن‌ها زمانی در اوراسیا و آفریقا پراکنش گسترده‌ای داشتند حتی جنگل‌های حاره‌ای آسیا نیز زمانی زیستگاه تعداد کثیری از کرگدن‌ها بود. اما امروز تنها تعداد خیلی معدودی از آن‌ها را می‌توان در خارج از پارک‌های ملی و ذخیره‌گاه‌های طبیعی سراغ گرفت. دو گونه از کرگدن‌های آسیایی (کرگدن‌های جاوه و کرگدن‌های سوماترا) توسط اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی (IUCN) در رده بشدت در معرض خطر قرار گرفته‌اند. در سال ۲۰۱۱ یک زیرگونه از کرگدن‌های جاوه در ویتنام برای همیشه منقرض شد. در حال حاضر تنها جمعیت‌ محدود و کوچکی از کرگدن‌های جاوه در جزیره اندونزیایی جاوه زیست می‌کند. اما خوشبختانه طرح‌های حفاظتی موفق توانسته‌اند سومین گونه آسیایی کرگدن‌ها یعنی کرگدن تک‌شاخ بزرگ یا اصطلاحا همان کرگدن هندی را از نظر تعداد افزایش دهند. با وجود اینکه وضعیت حفاظتی این گونه از رده در معرض خطر به آسیب‌پذیر تغییر کرده اما این گونه هنوز به خاطر شاخش شکار می‌شود.

در آفریقا داستان تا حدودی فرق می‌کند. کرگدن‌های سفید جنوبی که زمانی تصور می‌شد برای همیشه منقرض شده‌اند، هم‌اکنون در رده نزدیک به تهدید (Near Threatened: NT) قرار گرفته‌اند و برای بقا در قرنطینه‌های تحت حفاظت می‌جنگند. اما وضعیت زیرگونه سفید شمالی آن‌قدرها امیدبخش نیست و تصور بر این است که در طبیعت عملا منقرض شده‌اند چرا که تنها افراد معدودی از آن‌ها هستند که در اسارت و قرنطینه‌های کشور کنیا به‌دقت زیر نظرند. درواقع کرگدن‌های سفید شمالی با تنها ۱ نر باقیمانده در کل جهان، ۲۴ ساعته زیر نظر نیروهای گارد هستند.

اما کرگدن‌های سیاه آفریقا که در این مقاله بیش‌تر درباره آن‌ها می‌خوانید، ظرف بیش از دو دهه گذشته تعدادشان دو برابر شده است. کاهش جمعیت آن‌ها از دهه ۷۰ میلادی آغاز شد و دقیقا همان‌طور که تصور می‌کنید، اصل مشکل آن‌ها یک چیز بود: تجارت جهانی شاخ.

با وجود اینکه کرگدن‌های سیاه قادرند در صورت لزوم حتی به مدت ۵ روز هم آب نخورند اما معمولا در جاهایی یافت می‌شوند که میزان رطوبت به نسبت زیاد باشد و وضعیت پوشش گیاهی آن‌ هم کم‌وبیش مساعد باشد. این زیستگاه‌های مطلوب در آفریقا اغلب تحت فشار توسعه زمین‌های کشاورزی و چرای مفرط می‌باشند، بنابراین طبیعی است که چندان جایی برای کرگدن‌های بزرگ سیاه که البته رفتارشان نیز در جوار انسان‌ها غیرقابل‌ پیش‌بینی است، نباشد. اما مهم‌ترین چالش بقای آن‌ها بیش از آنکه تخریب زیستگاه باشد، شکار است. شکاری که مقصود از آن یک چیز است: بریدن شاخ و استفاده از آن در طب سنتی شرق!

قرن‌هاست که انسان‌های ناآگاه شاخ کرگدن‌ها را که در اصل تشکیل شده از موهای به هم فشرده و متراکم، می‌برند تا آن را پودر کرده و به‌عنوان دارو برای کاهش تب یا برخی از اختلالات دیگر مصرف کنند. شاخ کرگدن‌ها از کراتین ساخته شده، یک ماده فیبری که در پوست، مو، ناخن و شاخ یافت می‌شود. جالب اینجاست که این ماده به‌هیچ‌وجه جذب بدن نمی‌شود در نتیجه باور به اینکه درمان با این دارو می‌تواند تاثیرگذار باشد صرفا خیال و توهمی بیش نیست. اما متاسفانه شکار شاخ کرگدن هنوز از رونق نیفتاده بلکه به درجه‌ای رسیده که حتی عده‌ای حاضرند برای به دست آوردن آن بیش از وزنش طلا بدهند.

اما در سال‌های اخیر یک فاکتور دیگر هم وضعیت را برای کرگدن‌های سیاه پیچیده‌تر کرده است. در یمن، جنوب غربی آسیا یک سنت قدیمی وجود دارد که در آن از شاخ کرگدن برای ساختن خنجرهای دستی حکاکی شده استفاده می‌کنند. همچنان که اعراب پول نفت بیش‌تری به دست می‌آورند، تقاضا برای چنین سمبل‌های به‌ظاهر پرستیژ گونه‌ای هم افزایش پیدا می‌کند، به‌طوری که در سال ۱۹۹۹ بیش از ۱۰۰ صنعت‌گر در یمن استخدام شدند که بتوانند چنین به‌اصطلاح هدایای نفیسی را بسازند. گفته می‌شود که این صنعت‌گران هم از شاخ‌های جدید و هم از شاخ‌های کهنه استقبال می‌کنند. در سال ۲۰۰۵ میلادی قیمت شاخ کرگدن به یک‌باره ۲۰ درصد نسبت به دو سال قبل از آن رشد کرد به‌طوری که در آن زمان شکارچیان حاضر بودند به ازای هر کیلو شاخ نزدیک به ۱.۳۵۰ دلار پرداخت کنند.

وزن یک کرگدن سیاه آفریقایی بالغ بین ۷۰۰ تا ۱.۴۰۰ کیلوگرم است و طول عمر آن نیز بین ۴۰ تا ۵۰ سال متغیر است. طول دوره بارداری یک کرگدن‌های سیاه نزدیک به ۱۵ ماه است و اغلب آن‌ها در هر بار باروری تنها یک نوزاد به دنیا می‌آورند. گوساله کرگدن یک سال اول عمرش را به‌طور کامل به مادرش وابسته است. کشورهای کنیا، تانزانیا و زیمباوه امروز میزبان کرگدن‌های سیاه هستند. هرچند که کرگدن‌ها تحت پوشش حفاظت قانونی هستند اما واقعیت این است که شکار شاخ کرگدن‌ها همچنان قابل کنترل نیست و کرگدن‌ها اغلب پس از قطع شاخ یکی بعد از دیگری می‌میرند.

کرگدن‌های سیاه یک ویژگی منحصربه‌فرد دیگر هم دارند که البته زیاد به نفع آن‌ها نیست. آن‌ها کندترین نرخ زادآوری در میان پستانداران بزرگ را به خود اختصاص داده‌اند که باعث شده تا نتوانند کاهش جمعیتشان را جبران کنند. نخستین باروری در سن ۵ و گاهی هم در ۱۰ سالگی اتفاق می‌افتد، اما بسیاری از کرگدن‌ها به همین سن هم نمی‌رسند. گوساله‌ها هر سال به دنیا نمی‌آیند بلکه فاصله زمانی هر تولد تا تولد بعدی بیش از ۵ سال است. در گذشته این ویژگی برای کرگدن‌های سیاه یک ویژگی منفی نبود بلکه احتمالا نوعی سازگاری طبیعی بوده که به دلیل کمبود منابع مناسب در زیستگاهشان به وجود آمده یعنی درواقع چون منابع غذایی مناسب را در اختیار نداشتند بنابراین تعداد تولدها نیز کم بوده است.

یک راه‌حل نجات کرگدن‌ها گاهی قطع شاخ آن‌ها توسط افراد متخصص است که بتوانند به هر شکل آن‌ها را از دست شکارچیان دور نگه دارند. از آنجایی که هیچ پایانه عصبی به این قسمت ختم نمی‌شود بنابراین تنها دامپزشکان متخصص می‌توانند حیوان را بدون درد بی‌هوش و شاخ را بردارند. با این وجود، شاخ‌هایی که به شکل معقول و توسط کارشناسان بریده می‌شود بعدها دوباره رشد خواهد کرد بنابراین ممکن است که همین پروسه را چند بار تکرار کنند. البته این کار تنها به‌منظور حذف محرک برای شکارچیان انجام می‌شود اما به هر صورت گاهی هم تاثیر چندان خوبی بر کرگدن‌ها ندارد و فقط جان آن‌ها را از دست انسان‌های طماع نجات می‌دهد.

کرگدن‌ها در مواجهه با انسان اغلب تهاجمی عمل می‌کنند. آن‌ها از نظر رفتاری زیاد قابل پیش‌بینی نیستند بنابراین مدیریت آن‌ها اغلب کار خیلی دشواری است. اما واقعیت این است که رژیم غذایی کرگدن‌های سیاه بسیار متفاوت با آن چیزی است که اغلب در تصور انسان‌هاست. آن‌ها از برگ درختان، شاخه‌های کوچک و بعضا جوان بیش از ۲۰۰ گونه گیاهی مختلف تغذیه می‌کنند. علاقه آن‌ها بیش‌تر به سمت بوته‌هایی است که سرعت رشد زیاد ندارند بنابراین ساواناها، بوته‌زارها بهترین جایی است که می‌توان آن‌ها را در حین غذا خوردن مشاهده کرد. به هر صورت عکاسی از آن‌ها معمولا کار چندان راحتی نیست چرا که زیستگا‌ه‌های مطلوبشان بسیار پراکنده هستند.

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا