نماد سایت خبرگزاری سیناپرس

سنگ بنای روزنامه‌نگاری در ایران غلط نهاده شده است

این باعث تأسف است که یک  روزنامه‌نگار به جایی برسد که بگوید دیگر نمی‌تواند به کارش ادامه بدهد. آن‌هم نه بعد از یک مدت طولانی، بلکه فقط بعد از گذشت شش یا هفت سال. من اسم این پدیده را «جوانمرگی حرفه‌ای» می‌گذارم، یعنی روزنامه‌نگار خیلی زودتر از آنچه که باید، خود را بازنشسته می‌کند.

یک عده از این افراد از کشور خارج می‌شوند که در این صورت هم چندان وضعیت خوبی هم نخواهند داشت. چون به هر حال در خارج از کشور برای آنها فرش قرمز پهن نمی‌کنند. یک عده به سراغ شغل‌های کارمندی و… می‌روند. یک عده از آنها هم که خانم هستند، ازدواج می‌کنند و خانه‌نشین می‌شوند و بدترین قسمت ماجرا این است که همه این افراد با یک خاطره بد از روزنامه‌نگاری جدا می‌شوند و هرکدام مبلغ یک جریان منفی خواهند بود.

شاید دلیل این اتفاق این باشد که از روز اول سنگ بنای روزنامه‌نگاری در ایران غلط نهاده شده است. نه تنها در ایران که در تمام کشورهای مشابه ایران این‌طور است. گویا مطبوعات از اول قرار بوده بولتن دولت باشند. یعنی هرچه که مطرح می‌کنند، درباره مزایا و زیبایی‌های دولت باشد و بس. اگر به مسأله‌ای غیر از این بپردازند، به عامل بیگانه و عوامل سرسپرده مبدل می‌شوند.

به بیان دیگر، اگر نسخه‌های باقی مانده از کاغذ اخبار که البته اسمش  کاغذ اخبار نیست، چراکه این  روزنامه اصلاً اسم نداشته را بررسی کنیم، متوجه می‌شویم که نگاه به مطبوعات از آغاز انتشار نخستین روزنامه تا به حال تغییر نکرده است. آن زمان میرزا آغاسی تازه برکنار شده بود و دولتمردان دیگری سر کار آمده بودند. آنها انتظارشان این بود که مطبوعات حرف دولت را مطرح کنند. بر همین اساس در نسخه اول این روزنامه حرفی جز تهدید نمی‌خوانیم؛ تهدید مخالفان شاه.

البته آن زمان انتشار چنین روزنامه‌ای طبیعی بوده است، چون فتحعلی‌شاه قاجار ۸۴ پسر داشت، اما نوه‌اش محمدشاه بر تخت سلطنت نشست. او شاهی بود که باید با ۸۴ رقیب قدرتمند می‌جنگید، بنابراین می‌خواست به کمک روزنامه رقیبان خود را شکست دهد.

 

علی اکبر قاضی‌زاده ،روزنامه نگار و استاد ارتباطات

خروج از نسخه موبایل